سنجش
نظرات
تازه ترین سنجش های AliP.
رییس جمهوری بعدی آمریکا کیست؟
AliP. | ۵ ماه قبل
۰ ۳۳۸
هر چه سنم بالاتر میرود، بیشتر معتقد میشوم که: لعنت بر:
AliP. | ۸ ماه قبل
۰ ۴۵۲
درود. من فکر میکنم با استقرار حزب دموکرات در ایالات متحده، طبیعی است که شاهد قدرتمند شدن «نیاک» و افرادی مانند «تریتا پارسی» باشیم. به هر حال هر دورانی آدمهای خاص خودش را دارد. هر چند که از سال ۲۰۱۲ تاکنون بنده شخصاً به خاطر این آقایان و البته حزب دموکرات آمریکا، دچار یک درخودماندگی شدهام و دنیایی بسیار زشت متصورم که حاصل حضور مارکسیستهاست.
من با بسیاری از ویژگیهای حزب دموکرات مشکلی ندارم و آنها را مفید میدانم. اما در حال حاضر منافع جبهه من از این حزب دور شده است. حضور مارکسیستها و گروههای چپ موجب شده که دنیا محلی برای تاخت و تاز «کنفدراسیون روسیه» باشد.
به همین ترتیب «مالهکشان ایرانی» نیز ظهور پیدا کردهاند. به خصوص «تریتا پارسی» که احساس میکنم ایشان سوگلی «باراک اوباما» است.
اما در هر صورت باید منتظر گمشدن گور این آقایان مالهکش نباشیم. باید از حالتهای درخودماندگی دربیاییم و جبهه خودمان را تقویت کنیم. مهم نیست اینها تا پایان دوران دهشتناک «باراک اوباما» به مالهکشی مشغولند. هر یک از ما نیز باید مثل یک سرباز در پستهای خود باشیم و انجام وظیفه کنیم.
جناب وب فادر
شما بهتر اول رفت فارسی خود درست کرد، بعد اینجا صحبت کند. ما اصلا چیزی از حرفهای شما نفهمد :
هر چند که از سال ۲۰۱۲ تاکنون بنده شخصاً به خاطر این آقایان و البته حزب دموکرات آمریکا، دچار یک درخودماندگی شدهام و دنیایی بسیار زشت متصورم که حاصل حضور مارکسیستهاست.
اشکال این جمله چیست؟
اصلا فارسی نیست!
درست مثل اینه که یه چند تا جمله انگلیسی رو به گوگل داده باشی تا واست بجوه تا فارسی بشه و بعد تحویلت بده.
با سوری موافقم و آن قسمت را دادم به گوگل که برعکس «بجود» بلکه از انگلیسیش یه چیزی سرم بشه ولی گوگلم نتونست از پسش برآد.
However, each era has its own people. However, since 2012, since I personally recall these gentlemen and of course, the Democratic Party of America and the world have become very ugly with autism imagine a result of Marxists. :))))))))))))))))))))))))))
یکی بیاد تکلیف منو این وسط روشن کنه...این شاه پسر کیه؟؟ باید ازش خوشم بیاد یا بدم بیاد؟
بشدت دچار ..درخودماندگی شدم.
,Dear Shirin
This "Shah Pesar" left Iran at the age of 5 and migrated to Sweden with his family. He came to the US to get his PhD in Political Science and ended up at John Hopkins and under the Neocon and one of Iraq war architects, Francis Fukuyama. Fukuyama arranged for him to go to Israel and interview some Israeli officials about Iran - Israel relations for his thesis which ultimately became a book
Somewhere along the way he connected with some associates of Rafsanjani who were setting up lobbying operations in Washington to lift sanctions and bring US companies back to Iran. In order to get legitimacy, he set up NIAC and declared that he was representing the Iranian-American community. That opened a few doors for him in the Congress. The Oil Lobby joined in so did billionaire George Soros who at the time declared Iran's stock market a good investment with 20-30% return. He then got the email list of Iranian.com with all our contact information and leveraged that as the sign of his popularity among Iranian-Americans. Over time and due to the relentless efforts of Hasan Dai his true intent became clear and he lost a lawsuit which cost him about $250,000. An opportunist for sure
برادر علی.
این بدبخت بی وطن، این زردشتی قلابی، این پادوی دربار علی خامنهای در واشنگتن و ماله کش شخصی حسن روحانی و جواد ظریف در آمریکا که آدمی نیست که لایق سنجشهای شما برادر عزیز باشد؟ میگم این کجا و برادر بازرگان کجا؟! اما از آرا فهمیدیم که تقریباً ۵ نفر از جواب دهندگان به این سنجش جنابعالی، شیفتهگان این بی وطن و در نتیجه اعضای فرقه او هستند.
از خداوند متعال برای تمام این برادران و خواهران آرزوی شفا میکنم
جمع زدنى سر سرى؟ داشتيم جواد آقا؟
درود. دوستان ببخشید اگر «فارسی» را با «گویش تهرانی» صحبت نمیکنم. عذرخواهی مرا بپذیرید. واقعیت این است که اگر اکنون «میت رامنی» در کاخ سفید میبود، ما دنیای متفاوتی را تجربه میکردیم و ایران در کانون توجهات جهانیان بود. در این صورت لازم نبود شما امروز نام «نیاک» و اشخاصی مثل «تریتا پارسی» را مرتباً بشنوید. بلکه خبر بمباران تاسیسات اتمی ایران را میشنیدید.
متاسفانه امروز دنیا در دستان گروههای چپ ضدآمریکایی است و احتمالاً وضعیت کثیف «مالهکشی آقایان چپپرست» تا ۲ سال دیگر ادامه دارد. من از همه کاربران آزادیخواه ایرانی میخواهم که در طی این ۲ سال کسلکننده، با یکدیگر متحد شوند و مرزبندیها را دقیقتر بشناسند.
دوست عزیز، اقای وب فادر
با تشکر از زحمتی که برای نوشتن به زبان فارسی کشیدید، اون فقط یک شوخی بود که شما رو تشویق به درست نوشتن به زبان فارسی بکنم.
ما هم میدونیم که شما یکی از فِرِدهای این سایت هستید که به زبان ما آشنایی ندارید.
ولی شما هیچ اجباری ندارید که چون این مطلب در صفحه فارسی درج شده، شما هم به زبان فارسی کامنت بگذارید.
همون انگلیسی هم که مینوشتید کافی بود. ما همه میتونیم انگلیسی هم بخونیم.
در بین "فِرِد"های متعدد این سایت، تعدادی هم به زبان فارسی تسلط دارند، که احتمالا همین افراد در تنظیم این آخرین کامنت شما کمک کردند.
این هیچ ربطی به گویش تهرانی و غیره نداشت.
به هر حال، متشکرم. نظر شما رو این بار بهتر متوجه شدم.
اصطلاح "ماله کشان" ولی فقط متعلق به فِرِد فارسی زبان این سایت هست.
موفق باشید.
سپاسگزارم کاربر «سوری» از توضیحات شما. «فارسی» زبان مادری من است و من علاقهمندم با این زبان شیرین با شما سخن گویم و ارتباط برقرار کنم. از توجه شما سپاسگزارم. پیروز باشید.
MORE: http://iroon.com/irtn/blog/3179/
جناب پدر تار
ما اولش مانده بودیم که شما این نام بی مسما را برای چه انتخاب نموده اید اما حال دیدیم که بسیار هم با مسما است و از روزی که ما را مفتخر به آشنائی تان نموده اید هر روز بیشتر در تار خویش پیچیده می شوید.
نیست تو را یار مگر عنکبوت
کو ز تن خویش شده تار خویش
ما نه کاری به آن بلاگهای یک خطی شما در مورد توپ و اژدر و کشتی داشتیم و نه انتخابات پرچمی شما، اما حال که با چنین صراحت، اگر نه وقاحت، از آرزویتان برای بمباران ایران سخن می گوئید باید بگویم که بابا عقل هم خوب چیزیه. بمباران تاسیسات اتمی ایران یعنی آلودگی ایران و واکنش ایران و جنگ و کشتار گسترده مردم. می خواهم بدانم که بدهکاری این مردم به شما چیست که شما آرزوی مرگشان را می کنید؟ حرف را به اندازه بزنید. کلمات بار معنائی دارند و چنانچه می دانید حرف ناسنجیده را در این فرهنگ نمی پسندند. بعد هم می فرمائید که ما چون سرباز در پستهای خویش هستیم. آدم نمی داند بخندد یا گریه کند. این گونه که شما در مدتی کوتاه این همه دوست پیدا نموده اید برای بنده شکی باقی نمانده که روح دیل کارنگی نویسنده کتاب معروف آئین دوست یابی در شما حلول کرده و اگر نه هیچکس نمی تواند همه را چنین شیفته خود نماید.
در پایان خوب شد که ما را متوجه نمودید که زبان پارسی صحیح یعنی گویش تهرانی و هر چه ادیب و شاعر و نویسنده است تهرانی است. شهرهای دیگر چنانچه فرمودید نه ادیبی به جامعه تحویل داده اند و نه مردمش می توانند دو جمله را بدون غلط به هم ببندند. چنین مردمی همان بهتر که بمباران شوند.
Dear Framarz
ممنون از توضیحات
در باره شاه پسر...حالا یخورده حالیم شد....
نتیجه اخلاقی اینکه...شرط زباله بودن ....حتما داشتن عبا و عمامه نیست...
کسروی از این نوع ساختار بیانی زیاد استفاده میکند و اگرچه ممکن است نامأنوس باشد ولی بیانی موجز و دقیق دارد. دقت بیان چیزیست که در نوشتار فارسی کمیاب است.
بهرحال این عبارت بسیار فارسی است. اگر باب طبع کسی نیست فکر نمیکنم «ایرووووون» جای اینگونه مجادله باشد!
دوستان:
به عقیده من زدن برچسب "چپی" به آقای تریتا پارسی و امثال ایشان، اشتباهیست بزرگ که به شناخت ماهیت اصلی ایشان کمک نمیکند.. آقای پارسی و باند ایشان نه "چپی" هستند، نه "راستی". ایشان اصلا سیاسی نیستند. کار اصلی اینها دلالی برای کمپانیهای نفتی و دوستان آنان در ایران، یعنی جناح به اصطلاح "اصلاح طلب!!!" جمهوری ولایت فقیه (دزدان و آدمکشانی مانند حسن روحانی، رفسنجانی، و غیره)هست. برای اینها فرقی نمیکنه کی در سر قدرت هست. هدف اینها پر کردن جیب خود از پول نفتی آغوشته به خون پاک هموطنان آزادیخواه هست.....البته کار فرعی ایشان و باندش هم که تبلیغات برای جمهوری سلامی - با پنهان شدن پشت نقاب صلح طلبی- و البته و صد البته "لات بازی"، حمله به مخالفن حقیقی رژیم، ایجاد جو، تشنج ، و، و.... در اینترنت هست
اینو به انگلیسی مینویسم که به کسی بر نخوره :)
For some reason, whenever i see trita parsi's ugly , deceiving face, I feel like throwing up
Shirin jon, man fekr mikardam ke shoma aslan Englisi nemidouni, ama comment Faramrz ro ke hamash be Englisi boud khoiub motevajeh shodi. damet garm
انگلیسی کمی بلدم....
کلا انگلیسی بلد نبودن بنظر من عیب نیست....فارسی ندانستن و با وجود این ...نوشتن عیب است.
!Afarin
!Zendeh baad Divaneh manjoon e aaghel
Everything else aside, I find it quite ironic that after 35 years of "arbadeh keshi" and chest beating about imperialism, "estesmar" and "estemaar" by the "imperialist-e- jahan-khaar" which was even the basis for the 1979 Devolution, the IR is resting all its hopes on American oil companies to lobby and get it out of the hole that it has gotten itself into. Ah, the irony
"به به" برای روزی که تحریم های اقتصادی لغو شوند ، خطر جنگ به کلی از میان برود، و در ضمن ایرانیان مقیم آمریکا نفوذ اساسی در سیاست مملکت داشته باشند . ولی فعلا به گزینه " مثبت است" رای دادم. اگر کار نایاک در این جهات پیشرفت نداشت اینقدر سرش نمی ریختند.
Dear Ari, have you heard the old adage 'money talks, bulls**t walks?" That's precisely what has happened with NIAC. NIAC has been able to get exposure because of rich and powerful backers with financial interests in improving ties between the IR and the West. Oil companies and shady IR-related businesses such as Atieh-Bahar. Houshang Anir-Ahmadi, who was the mentor and the force behind NIAC's creation, has stayed at five stars hotel suits in Manhattan (complete with expensive champaigns) on oil companies' dime while organizing "seminars," also paid for by oil companies, on how to improve ties with the IR. So, that's how NIAC, a little know group with fewer than 500 members--headed by a fresh off the boat Swedish-Iranian who is not even a U.S. citizen, all of a sudden became the most prominent Iranian-American organization. Don't you see anything supecious there?!! The rest of Iranian-American organizations fall in the "bulls**t" category. They have no financial backers, even tough some of those organization may have larger Iranian-American membership than NIAC.
AO, I don't disagree about rich and powerful backers but this is how things get done in politics. As someone learned in biological sciences you have run into the idea that higher ideals such as altruism and selflessness are emergent byproducts of base evolutionary "motives." Even if you don't want to go that far, as a reader of history (or daily news) you must have conjectured at some point that concepts such as freedom and human rights emerge in the balance of forces that have no interest in either. The world looks different from an amoral perspective (not immoral perspective). More complicated certainly, but ultimately easier to reach consensus on--because we're not working against the illusion of moral simplicity.
اری جان از دیدن شما بسیار خوشحال شدم اما در این سخن شما بیش از یک اشکال وجود دارد. اول این که شما بیان نمی کنید که به چه دلیل مثبت است. ایشان یک پادو بوده که به عنوان نماینده ایران عمل نموده است. اگر اندکی استعداد سیاسی در این فرد وجود داشت شاید می توانست لا اقل 1% ایرانیان خارج و یا لااقل امریکا را جذب سازمانش نماید. اگر هم می خواهید که امتیاز عدم حمله به ایران و یا مذاکرات با ایران را به ایشان بدهید که به ساده انگاری پرداخته اید.
از سوئی شما می انگارید که اگر جمهوری اسلامی به اهدافش دست پیدا کند و خطر جنگ برطرف شود و تحریمها لغو شوند و شرکتهای نفتی برگردند ایران، آن وقت ما می توانیم از دست یک دولت قدرتمند در دست مافیای آخوندی حقوق بشر بستانیم. گویا توجه نمی فرمائید که این تنها ضعف دولت بوده که باعث شده کمی به خواستهای مردم، اگر حتی به صورت ظاهر، تمکین کند.
این هم که می گوئید اگر کار نیاک پیشرفت نداشت سرش نمی ریختند از آن حرفها است. خوب خیلی ها هم سر احمدی نژاد ریختند. حتماَ کار او هم خیلی پیشرفت داشت. خیلی ها سر رژیم آپارتاید ریختند. فکر می کنم ما برای دفاع از افراد یا سازمانها به دلایل محکمتری احتیاج داریم.
من هم چون شما مخالف جنگ هستم اما فکر می کنم سایۀ این تحریمها و ورشکستگی اقتصادی باید بر سر کشور بماند تا دولت مجبور شود به خواستهای جامعه مدنی تمکین نموده و ساختار قدرت را در کشور تغییر دهد. تنها پس از چنین تغییری می توان از رفع تحریم سخن گفت.
سوری جان
زنده باد شما و همه دوستان.
جناب دیوانه،
۱. جلب کردن ایرانیان خارج از کشور از نسل انقلاب کاریست غیر عملی، زیرا که گرایش سیاسی اکثریت به طرف سلطنت، یا طرز فکر کمونیستی، یا سازمان مجاهدین است.عده ای هم طرفدار دموکراسی سریع السیر هستند که از واقعیت به دور است. نایاک در میان ایرانیان نسل جدید مقیم آمریکا محبوبیت دارد و آنهم فقط میان جوانانی که به مسائل ایران توجه دارند. طبیعی است که اکنون این در صد کمی از جمعیت را تشکیل می دهد، ولی تلاشهای نایاک این جمعیت را رو به تکثیر برده.
۲ .اعضای نایاک ایران را از دید نسل جوان ایران می بینند نه از دید نسل انقلاب. در میان مخالفین، جوانان مقیم ایران اکثریت اصلاح طلب هستند، نه بر انداز. باید در نظر گرفت که ایرانیان نسل جوان واقع بینانه تر از ما منافع ملی را تشخیص می دهند زیرا که پایبند وفاداری گروهی و یا خاطرات خوش دوران قبل از جمهوری اسلامی نیستند. و مهم تر از آن، اشتباهات سیاسی در زندگی شخصی ایشان تاثیر گذار است.
۳. در مورد حقوق بشر: بسیاری را از نزدیک می شناسم که بر اثر تحریم تجارت خود را از دست داده اند. کارمندان شرکت هایشان بیکار شدند و همینطور تا برسیم به فقیر ترین طبقات اجتماع. اقتصاد جنبه مهمی از منفعت ملی است و حقوق بشر شامل حق نان در آوردن می شود. تحریم ها جمهوری اسلامی را وادار به کنار آمدن با غرب کرد ولی سازمانهای حقوق بشر موفق نشدند که نقش مهمی در دستور جلسه داشته باشند. دلیل آنکه متاسفانه راه آسانی برای پشتیبانی مردمی در این مورد وجود ندارد و پس از کسب آوانس های سیاسی مطلوب دولت ها غرب دیگر انگیزه ای برای بهانه کردن حقوق بشر ندارند. شاید مختصری نسیب شود ولی نه به حدی که به سختی که مردم عادی ایران می کشند بیارزد.
اری عزیز
من نمی دانم که باید دمب خروس را باورکنم یا قسم حضرت عباس را. از یک سو شما می گوئید که نیاک در نسل جوان پس از انقلاب محبوبیت دارد و از سوئی می بینم که کسی را جذب نکرده و طرفداری ندارد.
این خط بطلان نیز که بر نسل انقلاب می کشید که همه یا کمونیست هستند و یا سلطنت طلب و یا طرفداران دموکراسی ضربتی با مشاهدات من جور در نمی آید. آن نسل در واقع نسلی است که انقلاب را تجربه کرده و کلاه گشاد سرش رفته و احتمالاَ درایت بیشتری برای تشخیص گرگهای در پوست گوسفند دارد. بسیاری از آن نسل در دسته بندی شما نمی گنجند و افرادی آموخته هستند که با آن جوانان آرمان گرا فرسنگها فاصله دارند. بنده هم می گویم که اصلاح طلبی بسیار خوب است اما این رژیم هم آنقدر کودن نیست که نداند اصلاح طلبی یعنی براندازی تدریجی، و اگر پول و قدرت داشته باشد به هیچ وجه اجازه اصلاح طلبی نخواهد داد. همانگونه که سابقۀ آن به وضوح نشان می دهد.
بنده هم موافقم که مردم باید نان در آورند اما با تحریم نفت ایران موافقم. دولت باید تکیه به مردم داشته باشد و نه پول نفت. این تحریمها در حال حاضر شکافی در قدرت ایجاد کرده و مستبدان ایران را مجبور به واگذاری بخشی از قدرت به افراد اصلاح طلب نموده است. آری، مملکت دوران سختی را از لحاظ اقتصادی می گذراند اما هر چیز بهائی دارد و تغییر ساختار قدرت نیز از آن قائده مستثنی نیست.
مرسی آری عزیز که دست نیاک را رو کردی!
ببین, نیاک ادعا میکند که نماینده ایرانیان آمریکایی است و از حقوق آنها دفاع میکند. اگر مطابق گفته شما, نیاک طرفدار اصلاح طلبان ضد جنگ است ولی با ایرانیان آمریکایی مسن که بیشتر طرفدار رضا پهلوی هستند کاری نداره و با ایرانیان آمریکایی میانسال که یا چپی هستند و یا سکولار دموکرات هم کاری نداره, با ایرانیان آمریکایی جوان غیر سیاسی هم کاری نداره و فقط نماینده چند صد نفر ایرانیان جوان اصلاح طلب است, پس چرا ادعا میکنه که نماینده یک میلیون ایرانی آمریکایی است و این پشتوانه مالیش از کجا می آید. و چرا لابی گران نفتی در هیات مدیریه این سازمان نقش مهم دارند.
من نمی فهمم که چرا ما میخواهیم خودمان را گول بزنیم.
آری خان یک چیزی بگو مردم بتونن باور کنن. نایاک رو دوست داری؟ دوست و آشناتن؟ بسیار عالی. ولی اینکه نماینده اکثریت ایرانیان نسل جوان نمیدونم اصلاح طلب واقع بین متوجه به مسايل ایران و فلان و بهمان است را لطفا از ماتحطت صادر نکن برادر. اگر اینطور است چرا اسمش را این فهرست فاکتور گرفته شده نمیگذارید؟ چرا اسمش را میگذارید «شورای ملی ایرانی آمریکایی»؟ اگر این دوستان فرهیخته هم نظر حضرتعالی و نزدیکانتان منظور هستند خوب اسمش را بگذارید «شورای ایرانیان مقیم آمریکا ی نوجوان واقع بین اصلاح طلب طرفدار جمهوری اسلامی که سلطنت طلب و مجاهد و چپی و دمکرات دو آتیشه نیستند و ضمنا دوست دارند رییس مادام العمرشون هم سویدی باشه...» شما نایاکیها شاید موفق بشوید جوانان خوشقلب و خوشنیت را برای مدتزمانی با این وعده ها طرف خود جلب کنید ولی سودای اینکه یک بنگاه لابی که یک آقای طرفدار جمهوری اسلامی با پاسپورت سوئدی (نه آمریکایی ولی به نام ایرانی آمریکاییها) به عنوان رئیس الروسای مادام العمرش راه انداخته و به طرق مختلف تلاش دارد طرفداری از وضعیت کنونی ایران را برای ماها توجیه کند بتواند یک شورای ملی برای من و امسال من باشد را ... بگذار دم کوزه ماالشعیرش را نوش جان کن. یا حسین یادت نره.
هزاران ایرانی خارج از کشور سر این "صد" عضوِ بی عرضه نایاک عجب الم شنگه ای راه انداختن. سالها! به قول خودِ منتقدین، نایاک نه کار بلده انجام بده نه تعداد داره. بالاخره نفهمیدیم چرا این سازمان فسقلی و بی اثر را شایسته اینهمه توجه و تلاش می دانند. تلاشی که تا بحال می توانستند با آن ده ها سازمان خوش آیند خود را تشکیل دهند. شاید در انتظار رهبر و تشکیلات چشم به سوییس و لابیگران صنایع غیر نفتی دوخته اند.
جناب دیوانه، با اقتصاد غیر متکی به نفت موافقم. ولی تحمیل آنرا از طرف غرب انصاف نمی دانم.
http://iranian.com/main/blog/ari-siletz/forced-visit-old-mossadegh-idea.html
جناب فرامرز، کوشش اعضای نایاک برای پیشبرد حقوق ایرانیان آمریکایی، مثلا تلاشهای ضد تبعیض و دسترسی بهتر به مقامات بالای دولتی آمریکا، برای همه استفاده دارد. موافقین قدردان هستند ولی برای شما قابلی ندارد.
:(From the horse's mouth: (courtesy of Amir1973 on the English side of the site http://www.newrepublic.com/blog/what-niac
"As early as December 2002, however, Mr. Parsi envisioned that his nonprofit would join with a full-fledged “grass-roots lobby” to push for an end to sanctions on Iran. He wrote in a memo to Roy Coffee, a former aide to then-Texas Gov. George W. Bush: “Although the mission of the proposed lobby should be to improve relations between the U.S. and Iran and open up opportunities for trade, the initial targets should be less controversial issues such as visas and racial profiling/discrimination.”
http://www.washingtontimes.com/news/2009/nov/13/exclusive-did-iranian-advocacy-group-violate-laws/#ixzz2xME7K4Tq
The main problem with Iranians is person worship. That's why we have the velayat-e faghih. Here's a guy who writes in a memo that his goal is to open trade with the IR, and that the whole fight against discrimination and human rights stuff is just a gimmick to get his foot in the door, and we have people who claim that not to be the case. Even though the guy says it himself
آقای آری, "دسترسی بهتر به مقامات بالای دولتی آمریکا" هزینه ای دارد که تریتا پارسی با کمال میل آنرا میپردازد. من به عنوان مثال, خط قرمز هایی دارم که حاضر به پرداخت آن هزینه ها نیستم. اصول اخلاقی انسانها همانطوری که خوب میدانید متفاوت است.
جناب فرامرز، اصول اخلاقی شما محترم است.از شما پنهان نیست که دنیای سیاست بازارچه است.اشکال هم اینجاست که کوشش جدی در راه تغییر این وضعیت، که در تاریخ بشر همیشه همین بوده، خود هزینه اخلاقی سنگینی دارد. دیشب رفتیم فیلم "نوح". همه رو غرق کرد جز ساکنین دستچین شده کشتی که از یک دید اخلاقی ترینِ نسل خود بودند!
Dear Mehrban--thanks, but credit really goes to Amir1973 for finding that quote. I just copied and pasted his comment from the English side of the site.