خانه همه چیز
بیشتر
Kazicature | ۶ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۵۲
MeemNoon | ۱۳ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۱ ۲۲۶
Jahanshah | ۱۴ ساعت قبل | دسته: موسیقی ۱ ۴۶
MajidNaficy | ۱۴ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۵۴
MajidNaficy | ۱۵ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۴۹
bzahedi | ۱۸ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۳۱
Tapesh | ۱۸ ساعت قبل | دسته: اجتماعی ۰ ۴۹
Jahanshah | ۲۲ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۱۳۷
Viroon | ۲۳ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۷۶
Viroon | ۲۳ ساعت قبل | دسته: تعیین نشده ۰ ۵۷
فهمیده یک چیزیم میشود. اخم میکند و آدامسش را با بیاعتنایی میدهد آنطرف دهان. موقع جویدن، لب پایینش بیشتر تو میرود. میخواهم روی برق لبش تمرکز کنم اما لای دندانش یک تکه سبزی گیر کرده است. حالم بد میشود. بوی توت فرنگی میپرد. یاد ساندویچ کالباس میافتم. همیشه برای میثم باید میسُلفیدیم تا از ته جیب ما بعد از مدرسه ساندویچ دو نانه کالباس بخرد و کمر پر کند. گاهی هم کتلت یا فلافل. عاروقش را پر میکرد و توی صورت ماها که اطرافش بودیم میزد. —ونوس ترابی