عمومی

عضو از ۵ شهریور ۱۳۹۹
شروین حاجیپور پیشتاز جایزه ویژه گرمی شد

اسپاتیفای، از محبوبترین و بزرگترین سرویسهای پخش آنلاین موسیقی در جهان، خبر داد که مجموعه جدیدی از ترانههای گلچینشده از هنرمندان ایرانی را با عنوان «زنان ایران» راهاندازی کرده است.
این فهرست پخشِ (پلیلیستِ) جدید، شامل آهنگهایی از خوانندگان مطرح ایرانی از جمله گوگوش، مهستی و هایده، در کنار هنرمندانی مانند شروین حاجیپور و توماج صالحی است که هر دو پس از ساخت ترانههایی در حمایت از اعتراضات ایران، با سرکوب جمهوری اسلامی مواجه شدند.
در این فهرست پخش، اسپاتیفای همچنین از امکانات افزودن کلیپهای ویدئویی به آهنگها بهره گرفته تا هر آهنگ با اطلاعات زمینهای مربوط به تلاش ایرانیان برای تغییرات اجتماعی و سیاسی کشورشان و اظهارنظرهای هنرمندان همراه شود.
این فهرست پخش همچنین شامل آثار هنرمندان ایرانی مقیم خارج از کشور، از جمله رعنا منصور، سنوه آلگرا، و سودالیزا، خواننده ایرانیهلندی است که تعدادی آهنگ در حمایت از اعتراضات جاری در ایران منتشر کرده است.
به نوشته رسانهها، هدف اسپاتیفای از این کار، فراهم کردن بستری برای موسیقیدانان، کمدینها، طراحان و تهیهکنندگان ایرانی است تا در موضوعاتی مانند فرهنگ، هنر، خلاقیت هنری و اهمیت آزادی بیان تبادل نظر کنند.
توماج صالحی که آثار اعتراضی او در این فهرست پخش بازتاب یافته، خواننده رپ سرشناسی است که همچنان در بازداشت بهسر میبرد و خبرهایی در مورد شکنجه شدید او منتشر شده است.
شروین حاجیپور نیز که مدتی را در زندان جمهوری اسلامی بهسر برده، هنرمندی است که بیش از ۹۵ هزار نفر با ارسال درخواست به آکادمی اهداکننده جایره گِرَمی خواستار اهدای این جایزه به او شدهاند؛ گرمی معتبرترین جایزه صنعت موسیقی جهان است.
«بیلبورد»، سایت صنعت موسیقی، به تازگی گزارش داد در مراسم ویژهای که شامگاه ۱۵ بهمن به وقت لسآنجلس برگزار میشود، برای اولین بار، یک جایزه ویژه به مراسم جوایز موسیقی گرمی اضافه خواهد شد و انتظار میرود ترانه «برای» اثر شروین حاجیپور، برنده این جایزه شود.
در این گزارش آمده است که در مراسم پیش رو، از جایزه تازهای با عنوان «آهنگ برای تغییر اجتماعی» رونمایی خواهد شد و از ۱۱۵ هزار مورد قابل ثبت برای رأی به برنده این جایزه، ۹۵ هزار مورد به آهنگ «برای» اختصاص یافته است.
هاروی میسون جونیور، مدیر عامل «آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط»، نهادی که هرساله جایزهٔ گرمی را اعطا میکند، روز دوشنبه دهم بهمن در بیانیهای در مورد شروین حاجیپور گفت: «آکادمی عمیقاً تحت تأثیر حجم بالای درخواستها قرار گرفته است.»
وی اضافه کرده: «اگرچه نمیتوانیم پیشبینی کنیم که چه کسی برنده این جایزه میشود، اما از اینکه میبینیم آکادمی ما بستری برای شتاب بخشیدن به تغییرات شده تحت تأثیر قرار گرفتهایم.» >>>
دسته: تعیین نشده
اگه قراره قطرهای خون از این مردم بچکه، "باید" خون منم باشه

«هلیا، دانشآموز ۱۶ ساله اصفهانی، اونم از فاصله نزدیک بهش شلیک شده و اگه اون روز عینک نداشت، الان هر دو تا چشمش رو از دست داده بود چون ساچمه به هر دو شیشه عینکش خورده. از توی لبش ساچمه خارج کردن همینطور از کتف و قفسه سینهاش و پلکش پاره شد و قرنیهاش بخیه خورد.
در حال حاضر بیناییش رو از دست نداده و اما بیناییش کاهش پیدا کرده و تار میبینه. خودش در مورد اون روز نوشته تو اینستا: @heli_babayi
- عکسها و پیام فوق را یکی از دوستان هلیا برایمان فرستاد. به صفحه هلیا میرویم، او نوشته:
«۴ آبان بود.نردههای پاساژ رو کشیده بودن. مردم داشتن از ادم فضاییهای خونخوار با لباسهای ارتشی فرار میکردن.
داشتم به صحبتهای اقایی که ساچمه از کنار پاش رد شده بود گوش میکردم و تصور میکردم ساچمهخوردن چه جوریه، مثلا صحنههای فیلمهای اکشن که طرف تیر میخوره پخش زمین میشه؟!
همه چیز آروم بود، رومو کردم به طرف نرده گها، یه آدمفضایی با قد و هیکل متوسط و لباس ارتشی روشن پشت نردهها بود. من جلوتر از همه ایستاده بودم.فکر کنم دو سه متر باهاش فاصله داشتم. نتونستم صورتشو ببینم چون شاتگان رو از لا به لای نردههای سبز پاساژ گرفته بود جلوی صورتش، درست رو به روی صورت من.
همونی که خداش کریم و رحیم بود
همونی که حسینش مظلوم بود
همونی که یزیدش ظالم بود
و بنگ...
یه نور اومد سمتم. یه نور زرد مایل به سفید.
شدتش زیاد بود، انقدری که چشمم رو حس نمیکردم.(یا شایدم بیشتر از همیشه حس میکردم.)
صدای مهیبش توی گوشم پیچیده بود، انقدری که همهمهی اطرافم رو مبهم میشنیدم.
افتادم کف سرامیکهای سرد پاساژ.
چک کردم گردنبندم نشکسته باشه؛ گردنبندی که توش نوشته بودم :
.be brave.
تا چند لحظه کسی متوجهم نشد.
اولین صدای واضحی که شنیدم صدای خودم بود که تو فضای تیرهی پاساژ پیچید :
"کور شدم بابا"
از اینکه نتونم پرندهها و طبیعت رو ببینم میترسیدم
بابام و یکی دیگه زیر کتفم رو گرفتن تا بریم دستشویی صورتم رو بشورم و کلی ادم دور و برم کلشونو کج میکردن منو ببینن.ولی من نمیخواستم توی آینه دستشویی صورتمو ببینم، میترسیدم خیلی بد شده باشه....
دردش خیلی زیاد بود، ولی ساکت موندم.
چون یه حس رضایتی ته ته قلبم ساکتم میکرد.
حسی که می گفت اگه قراره قطرهای خون از این مردم بچکه،
"باید"
خون منم باشه...
دسته: تعیین نشده
امروز چهل ساله میشد

#ندا_آقاسلطان اگر امروز زنده بود، تازه چهل ساله میشد
ندا آقاسلطان یکی از دهها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، در محلهٔ امیرآباد تهران به ضرب گلوله کشته شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد.
بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان به دنبال داشت. به نوشته هفتهنامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد. اگر ندا زنده بود امروز ۴۰ ساله میشد.
این شعر بخشی از مرثیهای است از شاعر گرانقدر کشورمان شمس لنگرودی، که برای ندا سروده است:
کیانند اینان
پنهان بر پنجرهها، بامها
کیانند اینان در تاریکی
که با صدای پرندهی خانگی
پارس میکنند.
کشتندت دخترم
کشتندت
تا یک تن کم شود
اما تو چگونه این همه تکثیر میشوی.
دسته: تعیین نشده
۱ ماه و نیمه دیگه هیچی مثل قبل نیست...

۱ ماه و نیم از اون شب گذشت...
۱ ماه و نیمه دیگه هیچی مثل قبل نیست...
۱ ماه و نیمه دیگه هیچی با چشم راستم ندیدم...
من مینویسم ۱ ماه و نیم ، تو بخون سخت ترین روزای زندگیش...
و
کاش بتونم به خودم حق بدم خسته باشم از همه چی...
و
دلم یه سکوت طولانی میخواد شاید یادم بره این روزا رو...
پس سکوت میکنم!
دسته: تعیین نشده
فشار نهادهای امنیتی برای شکستن اعتصاب دانشجویان مجسمهسازی دانشگاه هنر

جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران روز سهشنبه ۲۷ دی با انتشار بیانیهای از اعتصاب دانشجویان و اساتید رشته مجسمهسازی حمایت کردند و پرده از فشارهای امنیتی شدید علیه آنها برداشتند.
این بیانیه از تعلیق چندین دانشجوی مجسمهسازی و توبیخ مدیرگروه این رشته و ممنوع کردن تدریس در آینده برای هفت استاد مدعو خبر میدهد و میگوید که «حالا نوبت رسیده به دستور حذفترم دستهجمعی».
بر اساس این بیانیه، دانشجویان رشته مجسمهسازی دانشگاه تهران «با وحدتی مثالزدنی و با وجود تهدیدهای کوناگون، یکدست و منسجم به کلاسها نرقتهاند تا نگذارند مسئولان وانمود کنند وضع دانشگاه چه آرام و عادی است».
دانشگاه هنر تهران طی ماههای اخیر به یکی از کانونهای اعتراضات دانشجویان کشور تبدیل شده بود و تصاویر متعددی حاکی از همراهی آنها با اعتراضات مردمی سراسر کشور و مقاومت علیه سرکوب منتشر شد.
این میان برخی اقدامات دانشجویان مجسمهسازی این دانشگاه از جمله ساخت سنگ قبرهای نمادین در محوطه دانشگاه به یاد معترضانی که به دست نیروهای امنیتی کشته شدند، بازتاب گستردهای در رسانهها داشته است.
بیانیه دانشجویان دانشگاه هنر تهران نیز به این اقدام نمادین اشاره میکند و میگوید که در حکمهای غیابی علیه دانشجویان مجسمهسازی بارها به این سنگ قبرها استناد شده است.
این بیانیه فهرستی از فشارهای مسئولان دانشگاه به دانشجویان و بهویژه دانشجویان مجسمهسازی را نام میبرد از جمله ممنوعالورود کردن دانشجوها و احضار به حراستِ کل، آوردن لباس شخصیها با نام نیروهای جدید حراست دانشگاه، دعوت از گارد نیروی انتظامی به جلوی دانشکدهها برای متفرق کردن تجمعهای دانشجویان، تشکیل جلسات غیابی کمیته انضباطی و حکمهای فلهای توبیخ و تعلیق برای دهها دانشجو.
بیانیه یادشده در نهایت میگوید: «بیشک یکی از ریشهها و بنیادهای جنبش اعتراضی ایران مبارزه با تلاش متحجران حاکم برای پنهان کردن و نفی جسم و تن زنانه است. در این زمانه و در چنین حکومتی، جسم دادن و صاحب تن و پیکر کردن، به مجسمهساز و تندیسگر منحصر نیست؛ جستجو و تلاش و کار مداوم و هر روزه میلیونها انسان معترض است.»
دسته: تعیین نشده
شعار "زن، زندگی، آزادی" بر روی برج ایفل

دویچه وله: شب دوشنبه ۱۶ ژانویه (۲۶ دیماه) برج ایفل در شهر پاریس با شعارهای "#زن_زندگی_آزادی" و "توقف اعدام در ایران" در حمایت از خیزش مردمی، روشن شد. هر دو شعار ادای احترامی به مهسا امینی بود که مرگش در شهریور، نقطه شروع اعتراضات سراسری در ایران شد.
اعتراضاتی که تا کنون منجر به اعدام چندین معترض و دستگیری هزاران شهروند ایرانی شده است. آنه هیدالگو شهردار پاریس در این مراسم حضور داشت.
دسته: تعیین نشده
پایان اعتصاب غذای زنان زندانی تحت فشار

اعتصاب غذای گروهی ۱۵نفرهی زنان در زندان کچویی کرج شکسته شد:
#حمیده_زراعی #آرمیتا_عباسی #الهام_مدرسی #نیلوفر_کردونی
#نیلوفر_شاکری #انسیه_موسوی #فاطمه_نظری_نژاد #فاطمه_مصلح_حیدرزاده
#فاطمه_جمالپور #فاطمه_حربی #مرضیه_میرقاسمی #شهرزاد_درخشان
#سمیه_معصومی #ژاسمین_حاج_میرزامحمدی #مائده_سهرابی
که در ۱۲ دی ماه دست به اعتصابغذا زده بودند، پس از گذشت ۷ روز ناگزیر به این اعتصاب پایان دادند؛ چراکه تهدید به تبعید شده بودند.
همچنین در پی تحصن مداوم بعضی از خانوادهها مقابل زندان کچویی، تعدادی از این زنان توانستند با خانوادههای خود ملاقات حضوری داشته باشند.
شایان ذکر است که این خانوادهها اذعان کردهاند اثری از ضربوشتم و شکنجه بر تن این زنان زندانی مشاهده نشده است، اما دچار ضعف جسمانی حاصل از ۷روز اعتصابغذا هستند و به دلیل شرایط دشوار زندان، بازداشتهای طولانیمدت و عدم رسیدگی به پروندهها حال روحی نامساعدی دارند.
دسته: تعیین نشده
محسن جعفری راد، منتقد سینما و فیلمساز، پس از آزادی از بازداشت خودکشی کرد

هوشنگ گلمکانی، از مدیران ماهنامه «فیلم امروز» خبر داده که #محسن_جعفریراد، روزنامهنگار سینما، نویسنده، منتقد و مستندساز، مدتی پیش در شهر کرج به اتهام حضور در تجمع اعتراضی بازداشت شد و پس از آزادی با خوردن ۳۷ قرص به زندگیاش خاتمه داد.
با شروع #خیزش_سراسری، بیش از ۲۰ هزار نفر بازداشت شدند، در این میان بالغ بر ۷۰ نفر خبرنگار نیز به دلیل انجام کار حرفهای خود یعنی خبررسانی و بیان واقعیات بازداشت شدند، اعمال فشار بر روی افراد بازداشتی، ضرب و شتم و شکنجه برای گرفتن اعترافات اجباری از ترفندهایی که در بازداشتگاهها به طور غیرقانونی انجام میشود که نقض صریح حقوق بشر است.
دسته: تعیین نشده
امیررضا خادم به دلیل موضعگیری در فضای مجازی از کار برکنار شد

رادیو فردا: سایت اعتماد آنلاین روز شنبه خبر داد که امیررضا خادم، کشتیگیر پیشکسوت، به دلیل انتشار پستهای انتقادی در فضای مجازی در اعتراض به حکومت و در واکنش به سرکوب معترضان از کار برکنار شده است.
«اعتمادآنلاین» به نقل از یک منبع آگاه خبر داد که در حالی که سه ماه پیش حکم آقای خادم به دلیل «عملکرد قابل توجه» در «هلدینگ گردشگری وزارت کار» به مدت چهار سال تمدید شده بود، چند روز پیش بهیکباره حکم برکناری او صادر و از این مجموعه کنار گذاشته شده است.
بر اساس اعلام این منبع، برکناری ناگهانی آقای خادم تنها محدود به خود او نبوده است و علیرضا حسینی طباطبایی، مدیرعامل این هلدینگ، نیز به دلیل خودداری از امضای صورتجلسه برکناری این کشتیگیر باسابقه برکنار شده است.
به نوشته اعتماد، دو عضو دیگر هیئت مدیره این شرکت نیز در اعتراض به برکناری امیررضا خادم استعفا دادهاند.
دلایل برکناری آقای خادم از سمت خود به طور رسمی اعلام نشده و خود او نیز تاکنون واکنشی در این باره نداشته است، اما به نظر میرسد این اقدام بیارتباط با انتشار پستهای انتقادی او از مقامات جمهوری اسلامی در ماههای گذشته، همزمان با اعتراضات سراسری نباشد.
امیررضا خادم در یکی از واکنشهای اخیر خود در پی اعدام محسن شکاری، از معترضان بازداشتشده در حساب کاربری خود در اینستاگرام خطاب به رئیس قوه قضاییه نوشته بود: «اگر واقعا بر اساسِ اتهامات اعلامی در فیلم، راضی به اعدامِ یک انسان شدهاید، صراحتاً عرض میکنم دیگر امیدی به شما هم نیست.»
آقای خادم در ادامه اعدام محسن شکاری را «سیاسی» و با هدف «ایجاد وحشت در جامعه» خوانده و خطاب به غلامحسین محسنی اژهای گفته بود: «در عجبم که شما در ظرف این مدت کوتاه چگونه به نتیجه و قطعیت رسیدید که رای به کشتنِ یک همنوع بدهید؟! و این که آیا واقعا امشب و شبهای آینده با خیال راحت سر بر بالین خواهید گذارد؟!»
در همین حال رسول خادم، برادر امیررضا خادم، نیز به دلیل انتقاد صریح از عملکرد حکومت در سرکوب معترضان با فشارهای زیادی مواجه شده است.
بر اساس گزارشها این عضو سابق تیم ملی کشتی ایران «ممنوعالخروج» و «ممنوعالمعامله» شده است.
همچنین به گفته رضا لایق، مربی سابق تیم ملی کشتی، فرماندار و حراست استانداری قزوین اجازه حضور او و پرویز پرستویی را در «مراسم یادبود یکی از شهدای مدافع حرم در زورخانهای در قزوین» به دلیل «شرایط خاص» آنها ندادهاند.
دسته: تعیین نشده
قتل ۱۶ معترض زیر شکنجه

بر اساس تحقیقات کمیته پیگیری بازداشتشدگان، از ابتدای اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، دستکم ۱۶ نفر در بازداشت بر اثر شکنجه برای اعترافگیری و یا در نتیجه جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله، به قتل رسیدند.
اسامی برخی از این کشتهشدگان عبارت است از؛ رامین فاتحی، یوسف رئیسی، محمد لطفالهی، حامد سلحشور، شادمان احمدی، شهریار عادلی، احمد گودرزی، امیرجواد اسعدزاده، هیمن آمان، اسماعیل دزوار، امید حسنی، محمد حاجی رسولپور، ایلیاد رحمانیپور، میلاد خوشکام، سامان قادرپور و مهدی زارع اشکذری.
تعداد دقیق بازداشتشدگان اعتراضات اخیر مشخص نیست، اما تخمین زده میشود که حداقل بیستهزار نفر در سهماه و نیم گذشته در سراسر ایران دستگیر شده باشند. کمیته، گزارشهای متعددی از شکنجههای جسمی و روحی بازداشتشدگان در زندانهای سراسر کشور دریافت کرده و پیشتر در گزارش شماره سه خود به بخشی از آن پرداخته است. این در حالی است که تنها درباره بخش کوچکی از بازداشتها و شکنجهها خبررسانی صورت گرفته و نام تعداد زیادی از این افراد و شرایطشان همچنان ناگفته و ناشنیده باقی ماندهاست. در این شرایط بالطبع اطلاعات چندانی از کسانی در بازداشتگاههای رسمی و غیررسمی کشته میشوند، وجود ندارد.
از حقوق اولیهی یک زندانی، داشتن امنیت جانی در مدت بازداشت و زندان است و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی مسئولیت سلامتی زندانیان بر عهده دستگاه قضایی و سازمان زندانهاست. در «ماده ۹ بند ث» آییننامه سازمان زندانها در مورد وظایف و اختیارات این سازمان آمده «تأمین امنیت و محافظت از موسسه و زندانیان و اتخاذ تمهیدات لازم برای پیشگیری از وقوع تخلفات و جرائم در مؤسسه» بر عهده این سازمان است.
این مسئولیت، هرچند بر اساس شواهد و قرائن فراوانی که وجود دارد، به انجام نمیرسد، اما روی کاغذ هم تنها در مورد بازداشتگاههای رسمی وجود دارد. در صدها بازداشتگاه غیررسمی موجود در سراسر کشور، که اساسا وجود آنان هم توسط منابع امنیتی و قضایی کتمان میشود، فرد بازداشتشده مطلقا بیدفاع و به شدت در خطر است.
پیش از این یکی از بازداشتشدگان این بازداشتگاههای غیررسمی به کمیته گفته بود که مدتی را در یک بازداشتگاه زیرزمینی در حوالی کلاهدوز تهران گذرانده و در تمام مدت، او و دیگر زندانیان را در صندوق عقب ماشین به مکانهای مختلف انتقال می دادند. او گفته بود «حتی اگر انقلاب هم میشد شما نمیتوانستید مکان ما را پیدا کنید.»
به غیر از افرادی که شرح آنچه بر آنان رفت در نسخه کامل این گزارش آمده، از کشتهشدگان دیگری از جمله؛ آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصریخور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری، مهدی کابلی کفشگیری نیز نام برده شده که مرگهای مشکوک و غیرقابل توضیح داشتند. این که این افراد در زمان کشتهشدن در بازداشت بودهاند یا در خیابان و مانند سایر معترضان به شکلهای دیگر جان باختند، هنوز در دست تحقیق است. به این تعداد باید افرادی را که نامشان هرگز رسانهای نشده و ما هنوز در مورد آنها چیزی نمیدانیم را نیز بیافزاییم.
دسته: تعیین نشده