گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی.

مرد یا زن سال معمولا کسانی هستند که بیشترین تاثیر، چه خوب یا چه بد، را در آن سال گذشته اند. روحانی و ظریف دو هنرپیشه هستند که مشغول اجرای رلی هستند که کارگردان برایشان تعیین کرده و در نیتجه شایسته گرفتن این لقب نیستند.

ولی گلشیفته از همشون هم خوشگل تره و هم با استعداد تر!

ما که هر چه فکر کردیم نتوانستیم بین قربانیان اعدامی و محمد نوری زاد و گوهر عشقی (با تشکر از قرمه سبزی) و نسرین ستوده و مجید توکلی و دیگر دلسوزان جامعه و زندانیان سیاسی کسی را انتخاب نمائیم. شاید باید ایرانی های سال را انتخاب کنیم.

به دوست محترمی که به آقایون ظریف و روحانی رای داد، این شعار دانشجویان سبز الهی در روز ۱۶ آذر را تقدیم می‌کنم:

روحانی، روحانی تو ماندلای مایی،

ظریف جون، ظریف جون تو دزموند توتوی مایی

به اصغر فرهادی رای دادم بخاطر نشان دادن خلاقیت و انسانیت ما به جهانیان.

از 600 اعدامی چند تا دزد و قاتل و قاچاقچی بوده، و چند تا سیاسی؟
(کسی خبر دارد؟)

ایرانی سال...رو نمیدونم...ولی ایرانی قرن تمام آیت الله ها و حجت الاسلامان و دیگر موجودات پلیدی هستند که 34 است  حاکمند....

( چرا سئوالِ من مورد غضب قرار گرفت؟؟)

علی پ.: اکثر کسانی که اعدام شدند دزد و قاتل و قاچاقچی بودند و درصد کمی از آنها به جرمهای سیاسی دستگیر و محاکمه شده بودند.

مستقل از اینکه آیا افراد به اعدام اعتقاد دارند یا نه، اکثر افراد اعدام متهمان توسط قوۀ قضاییۀ ایران را  مورد انتقاد و شک قرار میدهند.

یکی از مشکلات سیستم قضایی ایران این است که برای جرایمی که طبق تعاریف بین المللی جرم های بزرگ نیستند، مانند قاچاق مواد مخدر، و یا مصرف مکرر الکل و روابط جنسی مجازات اعدام در نظر میگیرد.

یکی دیگر از مشکلات سیستم قضایی ایران بی کفایتی قضات است که عدۀ زیادی از آنها روحانی هستند و در واقع حقوقدان نیستند.

مشکل دیگر سیستم قضایی ایران وجود گستردۀ فساد به صورت دریافت رشوه برای هدایت پرونده ها به جهت خاص و یا رای دادن در جهتی خاص است.

یکی دیگر از مشکلات سیستم قضایی ایران به ویژه در پرونده های جنایی که در آنها امکان رای اعدام وجود دارد این است که افراد به دادرسی عادلانه (due process) دسترسی ندارند. محاکمه ها عمدتا مبتنی بر اعترافاتی که متهمان تحت شکنجه و فشار  علیه خود ارائه کرده اند صورت می گیرند، در مدت زمانی بسیار کوتاه (بعضی وقتها محاکمات 5 دقیقه ای) صورت میگیرند، و یا بدون دسترسی متهمان به وکیل صورت میگیرند.

در چنین شرایطی، وجود عدالت و انصاف در سیستم قضایی مورد شک قرار میگیرد و وقتی کل سیستم قضایی مورد شک و شبهه قرار میگیرد، هرگونه تصمیم غیرقابل بازگشت این سیستم قضایی، از جمله اعدام متهمان، مورد شک و تردید قرار میگیرد.

شیفته جان:
100در 100 با فرمایشات شما موافقم.

علی پی

شیفته جان بنده می خواهم یک مطلب دیگر را به فرمایشات شما اضافه نمایم و آن این که دزدان و قاچاقچیان و قاتلان خود قربانیان جامعه هستند. زمانی که منابع مالی جامعه تاراج شد و دست اندر کاران به جای ایجاد کار و بهبود اقتصاد مردم به سینه زنی و شعار دادن پرداختند، مجتاجان جامعه نیز از زور فقر به قاچاق و دزدی و زورگیری و فاحشگی کشیده می شوند. حتی بسیاری از قتلها نیز جنبۀ اقتصادی دارند هر چند در جامعه ای که حکومت آن خشونت را با اعدام و شکنجه های خیابانی و کتک زدن و کشتن مردم و زورگوئی گسترش می دهد باید انتظار داشت که آن خشونت خود را به شکلی دیگر در جامعه نشان دهد. این ظلم مضاعف به این بینوایان که به دار کشیده می شوند در حالی که دزدهای اصلی و مسببین اصلی فساد در جامعه در راس امور قرار دارند و به خوشگذرانی مشغول هستند باعث می شود که بی تفاوتی به حال این قربانیان توی ذوق بزند. وحشیانه بودن اعدام به عنوان یک مجازات نیز امر دیگری است و تجارب جوامع نشان داده که اعدام هیچ گونه تاثیری در جلوگیری از جنایات ندارد.