گالری
نظرات
تازه ترین گالری های RedWine
عروسی سلطان ناصر الدین شاه قاجار
RedWine | ۷ سال قبل
۳۰ ۲۰۷۲
مطبوعاتِ سال ۱۳۳۲ خورشیدی، ۲۸ امرداد
RedWine | ۹ سال قبل
۱ ۱۹۸۷
اُتومبیلهایی که به شاهانِ ایران تعّلق داشتند
RedWine | ۹ سال قبل
۰ ۴۲۸۰
هنر و زندگی با فيروزه خطيبی: یادواره کیانوش سنجری و ایران درودی
MajidNaficy | ۳ ساعت قبل
۰ ۳۲
دسته: تعیین نشده
این تصاویر مربوط به چندمین عروسی قبله عالم است؟
سلام به شما
بلی، برای اولین بار... خواستگاری، حمّامِ عروس، شیرینی خوران، عروس بَران، عقد و ازدواج، شبِ زَفاف و زایمان...
سلامَت کو دختر!؟
سلامَت باشی.
عالی! یک دنیا ممنون.
جهانشاه جان آن اطراف باید چند شوهرِ خوب برای دخترکانِ مجّردِ ایرون دات کام دست و پا کنی کاکو جان تا دست از سرِ ما برداشته و اندکی به واقعیاتِ زندگی بپردازند.
نيكو پرسش "شيرين" را پاس ميداريم.
راضی چَن تا شوهر میخواهی تو؟ جوع داری خانم!؟ جهانشاه چَن تا رفیقِ آمریکایی داره که تو سیا کار میکنن، به هم میخورین هَمَتون!
شما امروز يه چيزيت ميشه... جريان چيه؟... خير باشه...
نه عزیزم، اتفاقاً حالم خیلی بهتر شده... بهم مدال دادن و احتمالا بزور بازنشسته میشم، بزودی میتونی جریانِ سفر به عراق رو دراینجا بخونی، مَکرونِ عزیز برنده شد و تابستون یعنی آغازِ پروژههای جدید... سفرِ بزرگِ دیگر...
کسی بی تربیتی بکنه - جواب میگیره، حالا اگر کسی بود که تاریخ میشناخت، چند تا پیراهن توی ادبیات و دیگر علوم پاره کرده بود - باز هم یک چیزی، حریف که اصلاً نیستید، نه کتابی، نه تحقیقی، همش یَلَّلی و تَلَّلی، من موندم این پدر و مادرهای شما چیزی بهتون یاد ندادن؟ خدا بهشون صبر بده از دستِ نادانیهای شما، یعنی بعد از واقعه ی ۵۷ خورشیدی تربیت و احترام از بین رفت؟!
به خدا حیفه که وقت و زندگیتون اینجوری ته چاهِ واویلا بِره.
رازی
یابو گفتن به اسب شاه در این سایت اکیدا ممنوع است....همچنین کشف ابرو در بالای چشم!
اميدوارم شواهد سلامتى كامل را در نوشتارهايتان به درستى مشاهده كنيم؛ مرقومه هاى امروزتان كه حاكى از عوارض موج انفجارست. خدا شفا بده، نازنين...
رازی با اینها لا نَخور، احترام و تربیت حالیشون نیست عزیز جون...
رد واین جان
من نمیفهمم این اواخر چت شده؟
مرتب به زمین و زمان فحش میدی و با همه بد اخلاقی میکنی.
اگه تحمل هیچ گونه حرفی بغیر از تعریف و تمجید نداری، جان من، اصلا نیا اینجا. چون همه جور طرز تفکری هست و همه جور ابراز نظر هم وجود داره.
من نمیخوام وکیل وصی شخص دیگهای بشم، اما واقعا میبینم که داری بیخودی بی انصافی میکنی.
مگه شیرین خانم چی گفت؟ گفت عروسی چندم قبله عالم بوده....
مگه غیر از اینه که ناصرلدین شاه چندین همسر داشته؟
این کجاش فحش و بی احترامی بود؟
اصلا اگه شخصی کلا سلسله قاجاریها رو دوست نداشته باشه، چه اشکالی داره؟ شما هر جائی که یک نفر میاد یک حرف معمولی راجع به قاجار میزنه، باید بیای شمشیر بکشی و نفس کش بطلبی؟
درست نیست که جان من.
آیا اصلا حواست هست که اینجا یک سایت عمومی هست و مخصوصا ایجاد شده برای اینکه اشخاص بتونن در هر مورد، نظرات خودشون رو بدن؟
شیرین خانوم چه فحشی به شما و اجدادتون داده؟
و تازه اگر هم کسی بیاد به یک پادشاه قاجار فحشی بده، این اصلا به شما هیچ ربطی نداره. یک شاه، یک چهره عمومی (پابلیک) هست و هر کسی حق داره نظر خودش رو در موردش بده، به شما هیچ ربطی نداره.
ردواین جان، کسی شما رو مجبور نکرده بود که بیائید اینجا مطرح کنید که از خاندان قاجار هستید، که بعد هی بیاید به این و اون اعتراض کنید که چرا به آبا و اجداد شما توهین میکنند.
یعنی چه؟
یک کم بشین در مورد رفتارت خوب فکر کن.
سلام سوری عزیز
خیر عزیز جان، بنده همانگونه که گفتم حالم بسیار خوب شده و مشغولِ تهیه و تدارکِ پروژههای آینده هستم.
مورد اینجاست که عدهای از ایرانیان (از نوع بی تربیت، بی خانواده، نادان و گمراه از واقعیاتِ تاریخِ ایران) به اجدادِ بنده توهین میکنند، این را در هیچ زمانی تحمل نمیکنم، اجازه نمیدهم، در زندگی واقعی هیچ کس جرأت ندارد این چنین کاری انجام بدهد، من تا به حال ندیدم، این قِسم نا ایرانیان فقط در دنیای مجازی شیر میشوند وگرنه وقتی که بنده را میبینند - بسیار با ادب و با نزاکت رفتار میکنند. این دنیای مجازی شده محفلِ یک مشت ناموجوداتِ بی ریشه و بی اَندیشه.
قضیه خیلی ساده است، بنده حالم از سلطنت طلب - کمونیسم - توده و تمامِ این کثافاتِ خارجی انگل مأب بهم میخورد، آیا تا به حال شده درین زمینه (به غیر از اَلان) فحاشی کنم؟ آیا شده به خاندانِ پَهلوی (جز مزاح چندی...) به کیانوری و نراقی فحاشی کنم؟ به طرفدارانِ احزاب کذائی: چریک ها، مجاهدین و غیره فحش دهم و یا به خانواده اینها توهینهای زشتِ ایرانی کنم؟ اینها که بیش از قاجار بدی کرده، خیانت کرده و هنوز تاوانِ کثافت کاریهای اینها را میدهیم...
اصولاً اینجانب اصلا محل به افرادی که مفید نیستند نمیگذارم، احساسات و باورهای ایرانی بنده بیش از اینهاست و اجازه پدرسوختگی به کسی نمیدهم، برای همین است که تا به الان زنده ماندم، ذاتاً جنگجو و بسیار سنّت گرا نسبت به ایران هستم، هیچ نا ایرانی بی سواد - دهان بینِ تازه بدوران رسیده عددی نیست که جلوی بنده قدرتِ سَر افراشتن داشته باشد اما فحاشی به خانواده خودم و دیگران را اجازه نمیدهم، اگر کسی به مادر بزرگِ بنده فحش دهد - یعنی به دیگر زنانِ ایرانی عصرِ خودش فحاشی کرده است مضاف بر اینکه مادر بزرگِ بنده از زنانِ ایرانی دفاع کرده و به خاطرَش از قزاقهای رضا شاه کتک خورد، مادر بنده بیش از ۴ سالِ تمام تک به تک قبایلِ زنانِ محلی ایران را گشت و تا توانست به اینها کمک کرد و شادروان پارسای را تحت فشار گذاشت تا در موردِ تحصیلِ اینها نیز مجلس قانونی بگذارند... وقتی کسی فحش میدهد -. یعنی به اینها توهین میکند، یعنی به زنِ ایرانی.
این همه سال بنده در دنیای مجازی حضور دارم، حتّی بیش از آن زمان که شماها باشید، اما دریغ از یک مقاله خوب در زمینه بَدیهایی که مثلاً قاجار کرده.. تماماً تکراری و دروغهای تیپیک پَهلَویایی بعد از انقلاب... هر کسی که بخواهد میتواند انتقاد کند، مطلب بنویسد، اعتراض کند اما فحاشی و توهین و متلک ابداً تحمل نمیشود، و بارها شده افرادی که در محافلِ کثیفِ فِیسبوک و امثالهم فحاشی کردند - تحتِ تعقیب قرار داده و پدرِ ناداشته ی با همکاری و توسطِ مراجع قانونی بسیار قوی (اتحادیه ی اروپا) آنها را در آوردم تا درسی باشد که بفهمند دنیا قانون دارد، اینجا ایرانِ اسلامی نیست.
فحاشی به خانوادهها - هر که میخواهد باشد - ممنوع
با سپاس
, بنده یک سؤال خارج از حیطه قاجار و غیره دارم و میدانم که اگر آن را بصورت نظرخواهی منتشر کنم, آقای جاوید از گذاردن آن در صفحه اول خودداری خواهد کرد... تعداد دوستانی که اینجانب را به مطالبشان راه میدهند نیز بسیار اندک است... و اما سوال:
شراب جان. ممنون از همه زحمات و خوش سلیقگی. من جای شما بودم آدم های مزاحم را در صفحاتم منع می کردم.
سردبیر عزیز
حرف شما کاملا مقبوله. ولی آخه اینجا هیچکس (بجز خود ردواین) به کسی فحش نداده بود که!
ردواین خودش میدونه که من خیلی دوستش دارم و به کارهاش علاقه مند هستم...
اما مدتیه که میبینم خیلی عصبانیه و در یکی دو بلاگ دیدم چگونه با دیگران برخورد بد کرد.
مثلا کمال اف ام، بسیار کاربر مودب و با سواد و کم گفتاریه.... اما ردواین آنچنان به او توپید (در بلاگ خود کمال) و بعد هم خدمت رازی و بقیه رسید، که راستش، من سعی میکنم دیگه باهاش سخنی نگم، چون میترسم که فحش بخورم.
اصلا اینجا الان کسی با مادر و مادر بزرگ ردواین کاری داشت؟
نمیدونم والله....
ولی فکر میکنم که حیفه که چهار تا آدم با سواد و فهمیده، نتونن با همدیگه تو یک سایت کنار بیان.
چی شده که همه انقدر عصبیند؟
یک کم موسیک گوش بدید.... والله :)
بیا و درستش کن... هرچه که بگندد نمکش میزنند... این آقای صاحب سایت, بجای اینکه مشوق ایجاد زمینه برای تبادل نظر و گفتگو باشه, داره خفقان و داغ و درفش را تجویز میکنه... بابا دستخوش...
:)
جهانشاهه دیگه :)
Can't we all get along
خواهران عزیز.
اگر قصد جنگ حیدری نعمتی ندارید، لطفاً کامنتهایی که بی دلیل به دیگران توهین میکنند و هیچ نکته تازهای را مطرح نمیکنند را پاک کنید که این برادر از ادبیاتی که باعث رنجش خاطر شما عزیزان میشود استفاده نکنند.
روزبه جان راس ميگه. من به سهم خودم بخاطر اون يارو تركمانچاى و يا اون استقراضات بانكى براى تامين مخارج سفر همايونى و يه خورده قديمى تر از اونا، بخاطر كور كردن رعاياى فلان شهر و بقيه از Red wine جان و تمام ايل و تبارش پوزش ميطلبم... كتاباى تاريخ بد... مورخين بى تربيت...
شراب قرمز گرامی،
با سپاس برای اشتراک این تصاویر زیبا، بهترین راه این است که برخی افراد را از بلاگهایت حذف کنی. در این تارنما افرادی هستند که بدون هیچ کمال و دانش و آگاهی مثل طبل توخالی فقط در حال ایجاد صدا هستند. استدلال و نصیحت با این افراد راه به جایی نمیبرد.
اينكه برخى از فعالين نازنين بهائى با قجرها نرد عشق ميبازند، ناشى از نمك نشناسى آنها نسبت به الطاف ويژه ايست كه آريامهر كبير نسبت به آنان مبذول ميداشت...
ای بابا.... اینجا تنها کسانی که گاهی نظر میدن و بحث میکنن، فقط من و شیرین و رازی هستیم.
دیگران، همه با هم موافقن و اصلا زور هم نمیزنن که حرفی در مورد هیچ بلاگی بزنن.
اونوقت چهار تا چماق به دست دستمال کش هم افتادن وسط و هی به این و اون میگن: بلاکشون کن! بلاکشون کن!
مثل اینکه اگه ما بلاک بشیم از نون خوردن میافتیم!
برین دنبال کارتون بابا....
یک نفر آدم با شعور پیدا نشد که بیاد این مطلب رو تجزیه و تحلیل کنه:
۱) شیرین پرسید این عروسی چندم قبله عالم بود؟
۲) رد واین به جای جواب غره میشه و میگه: سلامت کو دختر؟ چرا سلام نکردی به من؟!!! جهانشاه بیا برای این شوهر پیدا کن که اینقدر بیکار نمونه!!!
خوب حالا یکی بیاد به من بگه که کدوم یک از این دو نفر مودب تر بوده و کدوم فحش داده و تحقیر کرده؟
حالا نمیخواین بگین؟ خوب به درک!
همینجا ختم غائله رو اعلام کنید.
جهانشاه هم به جای سایت، یک روزنامه باز کنه که توش ملت فقط بتونن چرت و پرتها رو بخونن، هیچکس هم نظر نده!
والسلام!
يه جورائى احساس ميكنم كه جاويد ميخواد اينو هم بفروشه... وگرنه كه اين طرزش نيس...
بجای اینکه از جناب شراب سرخ بخاطر ترویج فرهنگ و هنر تشکر کنیم فقط بلدیم سیخ بزنیم و مردم آزاری کنیم، انگار که ایشان نماینده یا وکیل مدافع سلسله قاجارند. دیوار کوتاه تر نبود؟ بدبختی تو دنیا کم بود که هی اینجا و آنجا علیه ایشان کرم برزیم؟ ببینید این صفحه به چه تبدیل شده؟ موزه ها برای این نقاشی های زیبای تاریخی میلیون ها خرج می کنند و ما به جای تشکر و تقدیر باید بزنیم به سحرای کربلا و اوقات یک مرد شریف و فرهنگ دوست را تلخ کنیم. والله معجزه است که هنوز اینجا مطلب می گذارند با اینکه می دانند این و آن مزه ریزی و اذیت خواهند کرد. می دانم سخت است ولی چه می شود اگر مهر و محبت نشان دهیم و احترام بگذاریم به دیگران حتا اگر مخالف آنها باشیم؟
کامنتها را با علاقه خواندم. یاد عزیز نسین عزیز افتادم که میگفت ` ما آدم نمیشیم.`
ایکاش آقای جاوید, کامنت فوق را در بلاگ مستقلی شرح و بسط میداد تا مفصلا شرفیاب میشدیم و جسارتاً یادآور یکی دو مطلب...
یکدفعه چه احساساتی شدی جی جی جونم.
انگار نه انگار که سالها خودت سردبیر یک سایتی بودی که کاربراش داشتن شب و روز گوشت تن همدیگه رو میخوردن و عین خیالت هم نبود!
هر چی اصرار میکردیم که کامنتهای مستهجن و سخیف رو حذف کن، میگفتی به خاطر حق آزادی بیان اینکار و نمیکنم!
حالا که الحمدلله این اختیار رو به خود کاربران دادی که هر کامنتی رو که دوست نداران خودشون حذف کنن، اگر یک کاربری نخواست از این حقش استفاده کنه و به جاش به دعوا و توپ و تشر متوسل شد، اون دیگه مشکل شما نیست.
زیادی هم آبغوره نریز.
شما به نوبه خودت اومدی و کار ردواین رو تحسین کردی و ازش تشکر کردی. همین بسته.
من هم از این نقاشیها لذت بردم. خیلی ممنون از ردواین.
اما همونطور که گفتم، رفتار و روحیه اخیر ردواین رو در مقابله با کار بران دیگه، نمیپسندم و نظرم رو دادم.
خیلی ببخشید، ولی وقتیکه ردواین جناب کمال رو به توپ بسته بود و با او بی ادبانه صحبت میکرد، موضوع صحبت هیچ ربطی به قاجار نداشت! کسی هم اصلا به ردواین کاری نداشت!
اونجا چرا یادت نبود بیای به این مرد شریف و فرهنگ دوست بگی که بیخودی اوقات دیگران رو تلخ نکنه؟
مگه من چی گفتم که یک بیلاخ سرخ سر پایین گرفتم؟