عمومی

دنبال کن
یکی از جالبترین الواح گِلی خزانه تختجمشید لوح «PT6» است.
بر اساس متن این لوح، شاهنشاه داریوش بزرگ مستقیما دستور پرداخت حقوق گروهی از زنان کارمند تحت عنوان «Abbakish» را به مقدار ۱۶۵ کارشا نقره (حدود ۱۴ کیلوگرم)، داده است.
شغل زنان «Abbakish» به احتمال زیاد پرستاری و مامایی بوده است.
عضو از ۱۵ مهر ۱۳۹۱
برائت نامه احمد شاملو از حزب توده

خرداد ۱۳۳۳ خورشیدی احمد شاملو در نتیجهی اعترافات یکی از تودهای های دستگیر شده، پایش به فرمانداری نظامی تهران باز میشود. او که در دوران جنگ جهانی نیز سابقه بازداشت توسط متفقین به خاطر جاسوسی به نفع آلمانها را داشت، حالا در حالی که مترجم و مسئول بولتن نشریات سفارت مجارستان است، این بار به اتهام عضویت در جلسات حوزههای حزبی حزب توده دستگیر میشود. از او اطلاعات و اسناد متقنی در دست نیست و به همین خاطر پس از چند ماه در بهمن همان سال پس از اعلام انزجار از حزب توده آزاد میشود.
او همچنین چند سال بعد وقتی پرسشنامه انفرادیاش در ساواک را پر میکند مینویسد «از اینکه متهم به عضویت حزب توده هستم احساس آدمی را دارم که تا گلو در لجنزاری فرورفته باشد».
او همچنین چند سال بعد وقتی پرسشنامه انفرادیاش در ساواک را پر میکند مینویسد «از اینکه متهم به عضویت حزب توده هستم احساس آدمی را دارم که تا گلو در لجنزاری فرورفته باشد».
دسته: تاریخ
شناسایی اسرائیل از طرف ایران با دادن رشوه بوده است

پس از روی کارآمدن دولت دکتر مصدق، حسین مکی نماینده وقت مجلس شورای ملی، در طی نطقی در مجلس در خردادماه ۱۳۳۰، در خصوص نحوه شناسایی دولت اسرائیل از طرف ایران و اینکه این شناسایی با پرداخت رشوه از سوی دولت اسرائیل انجام گرفته است.
دسته: تاریخ
آشنایی با یکی از جالبترین الواح گِلی خزانه تختجمشید

یکی از جالبترین الواح گِلی خزانه تختجمشید لوح «PT6» است.
بر اساس متن این لوح، شاهنشاه داریوش بزرگ مستقیما دستور پرداخت حقوق گروهی از زنان کارمند تحت عنوان «Abbakish» را به مقدار ۱۶۵ کارشا نقره (حدود ۱۴ کیلوگرم)، داده است.
شغل زنان «Abbakish» به احتمال زیاد پرستاری و مامایی بوده است.
دسته: تاریخ
دوربینِ جهنمی را تحویل دادم

حدودِ ۱۱ سالِ پیش در بازارِ دست دوم شهر استراسبورگ (از شهرهای فرانسه، مرکز قانونگذاری اروپا) ـــ چند دستگاه دوربین و متعلقاتِ قدیمی آن را خریدم. صاحبِ آنها چیزِ خاصی از آن دوربینها نمیدانست، خودش آنها را حوالی ۷۰ میلادی از شخصِ دیگری خریده و احتمالا آن شخص نیز از نا آشنایی دیگر. تا مدتها فراموش کرده بودم که این دوربینها را دارم. بالاخره سالِ قبل دست به کار شده تا دقیقا از صاحبینِ اصلی آن دوربینها باخبر شده و اطلاعاتی کسب کنم.
شماره سریالِ دوربین را دیدم ـــ بلافاصله با کارشناسان تماس گرفته و با آنها تحقیقاتی را هم زمان در فرانسه و آلمان انجام دادیم، با اندکی وارسی در آرشیوِ دستگاههای گروه مخفوفِ اِساِس (گردان حفاظتی حزب نازی) در برلین ـــ متوجه شدیم که یکی از دوربینها؛ متعلق به فرانتس کونارد بوده است.
فرانتس کونارد یک افسرِ اتریشی ـــ در دورهی رایش سوم (عنوان رایجی برای توصیف دوره ۱۲ ساله از تاریخ آلمان، از زمان به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان در این کشور در سال ۱۹۳۳ تا هنگام سقوط آن در سال ۱۹۴۵ میلادی) و از فرماندهانِ میدانی اساس ـــ با درجهی هاوپتاشتورمفورر (مربوط به نیروهای نظامی حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان) بود.
کونارد عکاس بسیار زبردستی بود که احتمالا اولین آرشیوِ عکسهای میدانی اساس را در اختیار داشت، این مجموعه ـــ دستهها و مدلهای گوناگونی داشته که حدس میزنم هیچگاه به طورِ کامل به ملاحظهی صاحب نظرانِ تاریخی نرسیده است. کونارد شیطان زاده ای بود که در سرکوب خیزشِ گتوی ورشو (شورشی بود که در آوریل و مه سال ۱۹۴۳ میلادی توسط جنبش مقاومت یهودیان در گتوی ورشو در جریان جنگ جهانی دوم و علیه آلمان نازی صورت گرفت. این شورش با تسلیم نشدن ساکنان گتو به سربازان بریگادفورر یورگن اشتروپ در ۱۹ آوریل شروع شد و در نهایت با سوزاندن و تخریب کامل گتو بهدستور یورگن اشتروپ پایان یافت. ۱۳٬۰۰۰ یهودی در جریان سرکوب شورش کشته شدند. این بزرگترین شورش یهودیان علیه آلمان نازی در جنگ جهانی دوم بود) نقش داشت و عکسهایی تاریخی از سرکوب یهودیان در گتوی ورشو را در گزارش موسوم به اشتروپ ثبت کرد.
کونارد پس از جنگ جهانی دوم دستگیر شده و در ۲۱ مارس ۱۹۴۷ میلادی در یک دادگاه نظامی که در داخائو (از بزرگترین اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی) تشکیل شده بود، به جرم شرکت فعال در سرکوب یهودیان و به فروش رساندن اموال زندانیان، در تاریخِ ۶ مارس ۱۹۵۲ میلادی اعدام شد.
دوربین یک مدلِ Zeiss Super Ikonta, (model 530-16)1935-7 بوده و هنوز قابلِ کار است، آن را جمعهی هفتهی پیش تحویلِ مقاماتِ مربوطه داده تا در زمانِ مقتضی در اختیارِ انجمنهای تاریخی قرار گیرد.
شماره سریالِ دوربین را دیدم ـــ بلافاصله با کارشناسان تماس گرفته و با آنها تحقیقاتی را هم زمان در فرانسه و آلمان انجام دادیم، با اندکی وارسی در آرشیوِ دستگاههای گروه مخفوفِ اِساِس (گردان حفاظتی حزب نازی) در برلین ـــ متوجه شدیم که یکی از دوربینها؛ متعلق به فرانتس کونارد بوده است.
فرانتس کونارد یک افسرِ اتریشی ـــ در دورهی رایش سوم (عنوان رایجی برای توصیف دوره ۱۲ ساله از تاریخ آلمان، از زمان به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان در این کشور در سال ۱۹۳۳ تا هنگام سقوط آن در سال ۱۹۴۵ میلادی) و از فرماندهانِ میدانی اساس ـــ با درجهی هاوپتاشتورمفورر (مربوط به نیروهای نظامی حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان) بود.
کونارد عکاس بسیار زبردستی بود که احتمالا اولین آرشیوِ عکسهای میدانی اساس را در اختیار داشت، این مجموعه ـــ دستهها و مدلهای گوناگونی داشته که حدس میزنم هیچگاه به طورِ کامل به ملاحظهی صاحب نظرانِ تاریخی نرسیده است. کونارد شیطان زاده ای بود که در سرکوب خیزشِ گتوی ورشو (شورشی بود که در آوریل و مه سال ۱۹۴۳ میلادی توسط جنبش مقاومت یهودیان در گتوی ورشو در جریان جنگ جهانی دوم و علیه آلمان نازی صورت گرفت. این شورش با تسلیم نشدن ساکنان گتو به سربازان بریگادفورر یورگن اشتروپ در ۱۹ آوریل شروع شد و در نهایت با سوزاندن و تخریب کامل گتو بهدستور یورگن اشتروپ پایان یافت. ۱۳٬۰۰۰ یهودی در جریان سرکوب شورش کشته شدند. این بزرگترین شورش یهودیان علیه آلمان نازی در جنگ جهانی دوم بود) نقش داشت و عکسهایی تاریخی از سرکوب یهودیان در گتوی ورشو را در گزارش موسوم به اشتروپ ثبت کرد.
کونارد پس از جنگ جهانی دوم دستگیر شده و در ۲۱ مارس ۱۹۴۷ میلادی در یک دادگاه نظامی که در داخائو (از بزرگترین اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی) تشکیل شده بود، به جرم شرکت فعال در سرکوب یهودیان و به فروش رساندن اموال زندانیان، در تاریخِ ۶ مارس ۱۹۵۲ میلادی اعدام شد.
دوربین یک مدلِ Zeiss Super Ikonta, (model 530-16)1935-7 بوده و هنوز قابلِ کار است، آن را جمعهی هفتهی پیش تحویلِ مقاماتِ مربوطه داده تا در زمانِ مقتضی در اختیارِ انجمنهای تاریخی قرار گیرد.
دسته: تاریخ
جز تروریستها و مارکسیستها در ایران زندانی سیاسی نداریم

شاه؛ جز تروریستها و مارکسیستها در ایران زندانی سیاسی نداریم
روزنامه اطلاعات – ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۴ خورشیدی
روزنامه اطلاعات – ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۴ خورشیدی
دسته: تاریخ
ترور یعنی هراس افکنی و ارعاب گری

ترور بد است، کندی و یا آبه، با افکار، عقاید و رفتارِ سیاسی این افراد موافق باشیم یا خیر ـــ ترور عملی کثیف است.
ترور یعنی هراس افکنی و ارعاب گری، استفاده از خشونت؛ برای دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک، تروریسم ـــ یکی از عواملِ اصلی تهدیدِ جامعه به شمار رفته و باید با آن مبارزه کرد.
شینزو آبه؛ یک ناسیونالیستِ جناح راست بود، قاتلِ او تتسویا یاماگامی گفت که نسبت به گروه مذهبی که فکر میکرد آبه با آنها مرتبط است ـــ نفرت دارد. پلیس ژاپن اذعان کرده که در تامین امنیت آبه ـــ کوتاهی و قصور صورت گرفته است.
حرفِ بیخود و بی پایه، آبه اصلا با این چنین گروههایی در ارتباط نبوده است، تا الان حتی یک منبع ژاپنی پیدا نکردم که این قضیه را تایید کند.
اما صحبتِ دیگری را از قول ژاپنیهای هم فکرِ آبه میخوانم و میشنوم. این قتلِ سیاسی یک جریانِ دیگر را دنبال میکند. یک جور خط مشی رادیکال و افراطی، یک نوع اخطار از سو عدهای که معتقدند ژاپن باید دارای ارتش و نیروی کاملِ نظامی باشد. مسئولانِ آمریکایی و انگلیسی از این خبر وحشت زده هستند، آنها میدانند که قشری در ژاپن وجود دارد که سخت دارای ایده و عقیدهی ناسیونالیستی افراطی قبل از جنگ جهانی دوم است، ژاپنیها میخواهند قانون اساسی خودشان را بنویسند، به رسم خود زیسته و ناسیونالیسمِ ژاپنی را دوباره احیا کنند، در این وسط حیف شد که آبه را از دست دادیم.
او را یک بار از نزدیک در سفارتِ ژاپن در پاریس شناختم، بسیار شمرده صحبت کرده و شناختِ او از وضعیتِ بد سیاسی ایران ـــ من را شگفت زده کرد.
یادش گرامی.
ترور یعنی هراس افکنی و ارعاب گری، استفاده از خشونت؛ برای دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک، تروریسم ـــ یکی از عواملِ اصلی تهدیدِ جامعه به شمار رفته و باید با آن مبارزه کرد.
شینزو آبه؛ یک ناسیونالیستِ جناح راست بود، قاتلِ او تتسویا یاماگامی گفت که نسبت به گروه مذهبی که فکر میکرد آبه با آنها مرتبط است ـــ نفرت دارد. پلیس ژاپن اذعان کرده که در تامین امنیت آبه ـــ کوتاهی و قصور صورت گرفته است.
حرفِ بیخود و بی پایه، آبه اصلا با این چنین گروههایی در ارتباط نبوده است، تا الان حتی یک منبع ژاپنی پیدا نکردم که این قضیه را تایید کند.
اما صحبتِ دیگری را از قول ژاپنیهای هم فکرِ آبه میخوانم و میشنوم. این قتلِ سیاسی یک جریانِ دیگر را دنبال میکند. یک جور خط مشی رادیکال و افراطی، یک نوع اخطار از سو عدهای که معتقدند ژاپن باید دارای ارتش و نیروی کاملِ نظامی باشد. مسئولانِ آمریکایی و انگلیسی از این خبر وحشت زده هستند، آنها میدانند که قشری در ژاپن وجود دارد که سخت دارای ایده و عقیدهی ناسیونالیستی افراطی قبل از جنگ جهانی دوم است، ژاپنیها میخواهند قانون اساسی خودشان را بنویسند، به رسم خود زیسته و ناسیونالیسمِ ژاپنی را دوباره احیا کنند، در این وسط حیف شد که آبه را از دست دادیم.
او را یک بار از نزدیک در سفارتِ ژاپن در پاریس شناختم، بسیار شمرده صحبت کرده و شناختِ او از وضعیتِ بد سیاسی ایران ـــ من را شگفت زده کرد.
یادش گرامی.
دسته: سیاسی
چه کسانی شاهنامهی فردوسی را در ۱۰۹ سال پیش میخواندند

در یک نسخه از شاهنامهی فردوسی چاپ شده در ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ خورشیدی) در هند، در انتهای کتاب، اسامی افرادی که کتاب را پیشخرید کردهاند، به همراه تعداد نسخ و محل سکونت ثبت شده است.
به اسم افراد و محل سکونتشان توجه کنید، چهار صفحهی اول لیست پیوست شده است.
به اسم افراد و محل سکونتشان توجه کنید، چهار صفحهی اول لیست پیوست شده است.
دسته: ادبیات
خوابی که نحوهی مرگ شاهزاده را پیش بینی کرد

شب عاشورای سال ۱۲۵۹ خورشیدی ـــ شاهزاده میرزا اعتضادالسلطنه در گذشت، شاهزاده ای که خداوند محاسن اخلاق و مكارم اوصاف بود در فضل و دانش به روزگار خودت. [جسد وی را] روز عاشورا به حضرت عبدالعظیم بردند، نزديک آب متکا دسته سینه زنی که از امامزاده به شهر می آمد جنازه را گرفته برگشت ،در ضمن تعزیه داری بود ،تا بوت را برده پای منبر گذاردند .
از غرائب اینکه شهرت داشت که این احوال را کسی به خواب دیده و ملا آقای دربندی در کتاب خود نوشته. مخبرالسلطنه گوید فرستادم کتاب را آوردند. هجده سال پیش از مرگ شاهزاده اعتضادالسلطنه چاپ شده بود.
کسی خواب دیده بود شاهزاده در گذشته، مرده او را به عبدالعظیم می برند و در تابوت معذ بست، در آب متکا روضه خوانی ست، شاهزاده از تابوت گریخته پناه به منبر می برد و معذبین وارد حوزه روضه خوانی نمی شوند.
هرگز به پنج روز حیات گذشتنی، خرم كسی شود مگر از مرگ غافلی
نی کاروان برفت و تو خواهی مقیم بود، ترتیب کرده اند ترا نيز محملی
تزار نیکلای دوم آخرین امپراتور روس یکی از شبهای تابستان ایضا سال ۱۹۱۷ به خواب دید، عده بسیاری از شورشیان به كاخ وی هجوم آورده و او را با زن و فرزندش بوسیله خط آهن به سیبری می برند، از وحشت بر خود لرزید و بیدار شد. فردا این خواب را برای راسپوتین کشیش معروف تعریف کرد، وی نیز تعبیری نمود، سه ماه گذشت انقلاب معروف رخ داد و انقلابیون تزار و فرزندانش را اعدام کردند. درگیریها بالا گرفته و در خیابانها مردم به جان هم ریخته و یکدیگر را می کشند او نیز مورد حمله یکی از انقلابیون قرار گرفته و کشته می شود خواب وی تعبیر شد و هنگامی که در اتاق کار خود نشسته بود زن زیبائی از در؛ در آمد و او را کشت.
محمد غفاری کاشانی، تاریخ نگارستان، به تصحیح و مقدمه و تذييل مرتضی مدرسی گیلانی، صص۴۹۱ ـــ۴۹۲
از غرائب اینکه شهرت داشت که این احوال را کسی به خواب دیده و ملا آقای دربندی در کتاب خود نوشته. مخبرالسلطنه گوید فرستادم کتاب را آوردند. هجده سال پیش از مرگ شاهزاده اعتضادالسلطنه چاپ شده بود.
کسی خواب دیده بود شاهزاده در گذشته، مرده او را به عبدالعظیم می برند و در تابوت معذ بست، در آب متکا روضه خوانی ست، شاهزاده از تابوت گریخته پناه به منبر می برد و معذبین وارد حوزه روضه خوانی نمی شوند.
هرگز به پنج روز حیات گذشتنی، خرم كسی شود مگر از مرگ غافلی
نی کاروان برفت و تو خواهی مقیم بود، ترتیب کرده اند ترا نيز محملی
تزار نیکلای دوم آخرین امپراتور روس یکی از شبهای تابستان ایضا سال ۱۹۱۷ به خواب دید، عده بسیاری از شورشیان به كاخ وی هجوم آورده و او را با زن و فرزندش بوسیله خط آهن به سیبری می برند، از وحشت بر خود لرزید و بیدار شد. فردا این خواب را برای راسپوتین کشیش معروف تعریف کرد، وی نیز تعبیری نمود، سه ماه گذشت انقلاب معروف رخ داد و انقلابیون تزار و فرزندانش را اعدام کردند. درگیریها بالا گرفته و در خیابانها مردم به جان هم ریخته و یکدیگر را می کشند او نیز مورد حمله یکی از انقلابیون قرار گرفته و کشته می شود خواب وی تعبیر شد و هنگامی که در اتاق کار خود نشسته بود زن زیبائی از در؛ در آمد و او را کشت.
محمد غفاری کاشانی، تاریخ نگارستان، به تصحیح و مقدمه و تذييل مرتضی مدرسی گیلانی، صص۴۹۱ ـــ۴۹۲
دسته: تاریخ
انقلاب سفید ما منطبق بر احکام دین مبین اسلام است

شاه در سالِ ۴۳ خورشیدی می گوید؛ انقلاب سفید ما منطبق بر احکام دین مبین اسلام است.
آن وقت آخوندها معتقد بودند که برنامههای انقلاب سفید، در تضاد با بنیادهای شریعت اسلام است. سرشناسترین آخوند مخالف، خمینی بود که همهپرسی را نامشروع خوانده و آن را تحریم کرد. وی طی نامهای به شاه ایران از دادن حق رأی به زنان اعتراض میکند و آن را خلاف اصول قرآن و اسلام میداند.
آن وقت آخوندها معتقد بودند که برنامههای انقلاب سفید، در تضاد با بنیادهای شریعت اسلام است. سرشناسترین آخوند مخالف، خمینی بود که همهپرسی را نامشروع خوانده و آن را تحریم کرد. وی طی نامهای به شاه ایران از دادن حق رأی به زنان اعتراض میکند و آن را خلاف اصول قرآن و اسلام میداند.
دسته: تاریخ
دختر ۱۴ ساله از زندگی چه میداند

صاحبِ آرشیوِ بزرگی از روزنامههای مختلفِ چاپِ ایران هستم، گاهی برای کسبِ منبع ـــ بدانها سر میزنم، دیشب این تکه خبر را دیدم که مربوط به ۱۴ بهمن ماه سالِ ۱۳۴۱ خورشیدی است.
خبر آنچنان ناراحت کننده است که انگاری همین روزها اتفاق افتاده است، هنوز امروزه روز ازدواج دختر بچهها در ایران رواج دارد. مطابق با آمار، تعداد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ خورشیدی با حدود ۳۲ درصد رشد در مقایسه با آمار مشابه خود در بهار سال گذشته به ۹۷۵۳ ازدواج رسیده است.
طی شش ماهه نخست امسال؛ ۷۴۷ ولادت برای مادرانی که زمان ثبت تولد فرزند خود ۱۰ تا ۱۴ سال سن داشتهاند ـــ به ثبت رسیده که از این تعداد ۲ ولادت به مادران ۱۰ ساله، ۷ ولادت به مادران ۱۱ ساله، ۲۰ ولادت به مادران ۱۲ ساله، ۱۲۰ ولادت به مادران ۱۳ ساله و ۵۹۸ ولادت به مادران ۱۴ ساله معطوف می شود.
خمینی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی قانونِ سن رسمی ازدواج در ایران را لغو کرد، تا سال ۷۹ خورشیدی نکاح قبل از بلوغ به شرط رعایت مصلحت توسط ولی طفل جایز شناخته شده بود. در این سال مجمع تشخیص مصلحت نظام قانون فعلی را تصویب کرد که بر اساس آن ازدواج دختران در ۱۳ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی با اجازه ولی و تشخیص دادگاه مجاز است.
این خبرها افتضاح و اسفناک است، کاملا مشخص است که ازدواج دختر بچهها در ایران ـــ با پشتوانه حکومتی روبرو است، حتی معاون امور زنان دولت ابراهیم رئیسی در یکی از مدارس دخترانه تهران، به تشویقِ کودک همسری پرداخته و گفته که از اکنون برای زندگی و خانوادهای که میخواهید تشکیل دهید، برنامهریزی کنید… بسیاری از کودکان؛ در مناطق فقیر نشین به اسم ازدواج در برابر شیربها و مهریه ای دندان گیر برای پدر خانواده مجبور به ازدواج می شوند، کاری هم از دستِ کسی بر نمیآید، مگر اینکه ایرانیان قیام کنند.
نمی دانم این دختری که تصویرش را میبینید چه سرنوشتی در انتظارش بود، مشغولِ پیدا کردنِ اخبارِ دیگری از او هستم، چه مملکتی این اسلامیون برای ما ساختند.
خبر آنچنان ناراحت کننده است که انگاری همین روزها اتفاق افتاده است، هنوز امروزه روز ازدواج دختر بچهها در ایران رواج دارد. مطابق با آمار، تعداد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ خورشیدی با حدود ۳۲ درصد رشد در مقایسه با آمار مشابه خود در بهار سال گذشته به ۹۷۵۳ ازدواج رسیده است.
طی شش ماهه نخست امسال؛ ۷۴۷ ولادت برای مادرانی که زمان ثبت تولد فرزند خود ۱۰ تا ۱۴ سال سن داشتهاند ـــ به ثبت رسیده که از این تعداد ۲ ولادت به مادران ۱۰ ساله، ۷ ولادت به مادران ۱۱ ساله، ۲۰ ولادت به مادران ۱۲ ساله، ۱۲۰ ولادت به مادران ۱۳ ساله و ۵۹۸ ولادت به مادران ۱۴ ساله معطوف می شود.
خمینی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی قانونِ سن رسمی ازدواج در ایران را لغو کرد، تا سال ۷۹ خورشیدی نکاح قبل از بلوغ به شرط رعایت مصلحت توسط ولی طفل جایز شناخته شده بود. در این سال مجمع تشخیص مصلحت نظام قانون فعلی را تصویب کرد که بر اساس آن ازدواج دختران در ۱۳ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی با اجازه ولی و تشخیص دادگاه مجاز است.
این خبرها افتضاح و اسفناک است، کاملا مشخص است که ازدواج دختر بچهها در ایران ـــ با پشتوانه حکومتی روبرو است، حتی معاون امور زنان دولت ابراهیم رئیسی در یکی از مدارس دخترانه تهران، به تشویقِ کودک همسری پرداخته و گفته که از اکنون برای زندگی و خانوادهای که میخواهید تشکیل دهید، برنامهریزی کنید… بسیاری از کودکان؛ در مناطق فقیر نشین به اسم ازدواج در برابر شیربها و مهریه ای دندان گیر برای پدر خانواده مجبور به ازدواج می شوند، کاری هم از دستِ کسی بر نمیآید، مگر اینکه ایرانیان قیام کنند.
نمی دانم این دختری که تصویرش را میبینید چه سرنوشتی در انتظارش بود، مشغولِ پیدا کردنِ اخبارِ دیگری از او هستم، چه مملکتی این اسلامیون برای ما ساختند.
دسته: اجتماعی