زندان فلات

soltanpour-761109.jpg

ای دوست

ای برادر زندانی

این جا

میان مسلخ اندیشه و امید

روی فلات خون و فلز و کار

روی کران ماهی و مروارید

در بندر نظامی نفت و ناو

در کشتزارهای برنج و چای

و در کنار گله و گندم

ما

این بام های کوچک توفان

آهنگ پیشگوئی توفان ناگهان

در بندهای سرد قزل قلعه و اوین و حصار

زندانیان خسته ی این خاک نیستيم

زندانیان خسته ی این خاک دیگرند

زندانیان خسته ی این خاک

در بند کارخانه و کار ستمگرند

انبوه سرخ رنجبران اینجا

زندانیان خسته ی زندان کشورند

 

اینجا سلاح و سکه و جاسوس

فرمانروای دوره ی شدادی است

و خانه های مردم و سرتاسر فلات

انبوه بندهای عمومی و انفرادی ست

ایران در این میانه ی تشویش

مفهومی از اسارت و آزادی ست

و باز همچنان

ما

این بام های کوچک توفان

آهنگ پیشگوئی توفان ناگهان

با داغ های تافته

– گل های زخم و پوست –

با سینه های سوخته می خوانیم

از بند بند قلعه ی تاریک

آزادی

ای تحول خونین

ای انقلاب دور

و نزدیک