هزینه اتهامات علیه محسن نامجو
مهدیه جاوید، وکیل مقیم ایالت کالیفرنیا
[این یادداشت قبل از انتشار صحبت های فاجعه بار نامجو نوشته شده بود.]
۱. محسن نامجو متهم به تجاوز نیست و بدترین اتهامی که علیه او ذکر شده یک مورد قصد تجاوز (attempted assult) و در چند مورد مزاحمت است.
۲. زمانی که ما تمایز معنایی بین «پیشنهاد رابطه جنسی»، «مزاحمت جنسی»، «قصد تجاوز» و «تجاوز» را رعایت نمیکنیم اول از همه آزار دیدگان جنسی و بعد به طور کلی جامعه آسیب میبیند .
۳. یکی از عمده ترین دلایل مجازات نشدن هر مجرمی از جمله مجرمان جنسی توسط دستگاه قضائی بالا بودن هزینه «مجازات اجتماعی» است. هزینه بالای اجتماعی که ما بر «متجاوز» اعمال میکنیم یکی از دلایلی است که درصد بسیار بسیار اندکی از مجرمان جنسی بازداشت، محاکمه و مجازات می شوند. این امر نتیجه مستقیم مردسالاری است که می گوید: «متجاوزان هیولاهای شاخ و دم داری هستند که تعدادشان بسیار اندک است» و نمی پذیرد رفتار بسیاری از «مردان خوب» بسیاری از اوقات به مرز تحمیل جنسی نزدیک و حتی از آن عبور میکند. مردسالاری با به صلیب کشیدن چند مورد نادر ٖ«متجاوزان هیولا» آزادی و قدرت جنسی مردان دیگر را میخرد و تضمین میکند.
۴. من به عنوان یک آزار دیده جنسی، قربانی تجاوز و فمینیست، زمانی که می بینیم جامعه با چنین عطشی و بدون تلاش برای وفاداری به حقیقت و انصاف می خواهد از یک متهم الگو بسازد بسیار مایوس می شوم چون به این معنا است که ما با جامعه ای که در آن زن و مرد و اقلیت جنسی از قدرت و آزادی جنسی برابری برخوردار باشند فاصله زیادی داریم.
۵. هیچ یک از موارد بالا به این معنا نیست که مخاطبان هنر محسن نامجو حق بازنگری رابطه خود با هنر او را ندارند. چه بسا من بعد از اینکه از آزار دیده نامجو شنیدم که او قصد تجاوز به وی را داشته، تا چند سال خرید موسیقی و رفتن به کنسرت های نامجو را قطع کردم. در ضمن هیچ وقت هیچ بخشی از روایت آزار دیده به نظرم غیر قابل باور نیامد و از همان ابتدا او را باور کردم.
۶. در صورتی که حیطه اتهام های که به نامجو وارد است در همین حد بماند من موسیقی او را تحریم نخواهم کرد چون از دید من هزینه اجتماعی که او تا این لحظه پرداخته با اتهامی که به او وارد شده تناسب دارد.
درود بر مهدیه خانم
وقتَش بود که شما را نیز در جمعِ خود داشته و از نظریات و نوشتههای شما بهره ببریم، چه خوب فارسی مینویسید، از حضورتان درین جا خوشحالم.
اتهاماتِ سنگینی بر دوشِ نامجو افتاده است، کاملا مشخص است که با معذرت خواهی او و قبولِ جرم ـــ این ماجرا به پایان نمیرسد، از دورادور خبردار شدم که احتمالِ پیشروی این اتهامات وجود دارد، هنوز از عمقِ این جریانات باخبر نیستیم، باید منتظر بود تا ببینیم این قضیه تا به کجا ادامه دارد.
پاینده باشید.
شراب جان، نوشته دخترم قبل از فایل صوتی جدید نامجو نوشته شده بود. شرایط کاملا فرق کرده:
نامجو یک گام به جلو برداشت صد گام به عقب
iroon.com/irtn/blog/17008/
من اين جريان را از نزديك دنبال نكرده ام و تمامي اطلاعات بنده مطالبيست كه در اين سايت خوانده، ديده و شنيده ام. فقط خواستم يكي دو نكته را كه بنظرم آمده در ميان بگزارم.
١) به نظرم آمد متني كه آقاي نامجو از روي نوشته ميخواند و به عنوان عذرخواهي از جانب ايشان منتشر شده صرفا براي ارائه كردن در دادگاهي كه احتمالا در آينده تشكيل ميگردد تهيه شده است،
٢) از نتيجه گيري خانم جاويد در بند ٦ بلاگشان بسيار متعجب شدم. خيلي صريح بگويم، اگر من جاي يكي از قربانيان اين جريان بودم اين بلاگ را دعوتي از جانب خانم جاويد به سكوت مي پنداشتم. و اين نظر قبل از شنيدن فايل صوتي در مغزم شكل گرفت. به عبارت ديگر شنيدن فايل صوتي شرايط را آنطور كه جهانشاه ميگويد براي من عوض نكرد، فقط ماهيت نامجو را در يك ego trip كامل روشنتر كرد.
موفق باشيد.
من به جز اطلاعاتی که از این سایت میگیرم، خبر خاصی در این مورد ندارم و آقای نامجو و موسیقی اش را هم چندان دنبال نمیکنم.
آیا پرونده ای در سیستم قضایی آمریکا -یا هر کشور دیگر - علیه ایشان تشکیل شده، یا این اتهامات همه مربوط به فضای مجازی و افکار عمومی است؟
کسی میداند؟
مرسی مهدیه جان.
با شما کاملا موافقم.
در مورد بند ۶ فقط نظرم موافق ولی نه به همون دلیل.
چون جوانی من در کشوری گذشت که مهد ادبیات و شعر و هنر جهانیه، در همون دوران، در مورد خیلی از نویسندگان و مشاهیر، از جمله ویکتور هوگو و آندره ژید و خلاصه خیلی از اسخاسی که عاشق آثارشون بودم، شنیدم که در زندگی شخصی خودشون، نقطه مقابل نوشتههاشون بودن، فهمیدم که باید آثار یک هنرمند رو از شخصیتش جدا کرد.
خوشبختانه در مورد نامجو من هرگز او رو یک هنرمند باور نداشتم، برای من او فقط یک سودجوی اپورتونیست بود. به همین خاطر مشکلی برام پیش نیومد. ولی وقتی به کارهای یک هنرمند یا نویسنده علاقمند هستم، سعی میکنم زیاد به شخصیتش پایبند نباشم.
در ضمن این ظرفیت رو هم برای همه قائل هستم که آدمها قابلیت عوض شدن دارند.