فریدون فرخزاد شهرتش را مدیون خواهرش، فروغ، نبود. علاوه بر اینکه دکترای حقوق سیاسی از آلمان داشت، هنرمندی پیشتاز، خواننده ای محبوب و شاعری توانا بود.

ولی فرای مدرک دانشگاهی و هنرهایش، ایران و ایرانی دوستی، شجاعت و فعالیت علنی و خستگی ناپذیرش در مخالفت با کلیت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیسم دینی وجه ممتاز او بود. 

یکی از ویژگیهای ایران در دوران حاکمیت فاشیست های اسلامیست "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن افزایش سرسام آور سالروزهای فجایع ملی دستپخت فاشیست هاست.

پاراگراف بالا از مطلبی است که دیروز در نوشته ای بمناسبت بیست و پنجمین سالروز سلاخی و کارد آجین کردن شادروانان شاپور بختیار و سروش کتیبه در پاریس توسط جانیان اعزامی فاشیست ها از ایران تقدیم شد.

امروز، ١۶ مرداد، یکی دیگر از آن سالروزها میباشد. بیست و چهار سال پیش در چنین روزی قاتلان اعزامی فاشیست ها به معنی کامل کلمه فریدون فرخزاد را در حومۀ بُن (آلمان)  سلاخی و چاقو آجین کردند.

باشد پس از رهایی ایران و ایرانی از نکبت فاشیسم اصلاح ناپذیر دینی، سالروز خجسته روز رهایی همواره جشن ملی گرفته و یاد آنانی که در راه تحقق آزادی ایران همه آنچه داشتند را هزینه کردند گرامی داشته شود تا نسلهای آتی دیگر گرفتار بلایی نشوند که اسلامیست ها، حزب خائن توده و چپولان کاپوچینو نوش ایران را گرفتار آن کردند.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک