اطراف سیزده فروردین، خواطر= خاطر

البته الان دیگه واسه ایرونی ها تبدیل به یه اصل اخلاقی شده که از طریق ژن هم به نسل بعد منتقل میشه و نسل جدیدتر این خصوصیت اخلاقی رو به ارث می برن

جناب امین، اخیراً شک ورم داشته که شاید دروغ در فرهنگ ایران از هزاران سال پیش مسئله بوده. هرودوت در تاریخ نامه اش ذکر می کند که دروغ در میان ایرانیان بزرگ ترین گناه محسوب می شود. حال اگر دروغ گویی مسئله اجتماعی وخیمی نبود چرا این تاکید لازم می بود؟ نگر فرهنگ یونان به فریبکاری این بود که دروغ  فقط  یکی از نقص های دیگر در ردیف نقص های بی شمار انسان است. فکر کنم تفاوت دو فرهنگ در میزان اسبداد و نتیجتاً ترس از تنبیه بود.

One of the few traits commenly practiced by most Iranians and one that bothers the heck out of me.  Ironically, many times there aren't any [real] reason, logic or benfit for it, I guess only a habit which dies hard.

Mehrdad

آری: احتمالا میدونی که نیتسشه دقیقا به همین نکته هرودوت توجه می کند و می گوید احتمالا بدترین گناه محسوب میشده برای اینکه مشکل دروغگویی در جامعه ایرانی از همه چیز وخیمتر بوده و میخواستند بدین وسیله جلوش را بگیرند.  

بهترین نماد نهادینه بودن دروغ در فرهنگ ایرانی در تعارف است.  کسانی هستند که حتی اگر از تعارف انتقاد هم کنی بهشون بر می خورد.  یعنی دوگانگی در وجودشون رسیده به حدی که اگر زیر سوال بره منجر می شه به یک خطر وجودی.

ادیان توحیدی بیشترین نقش رو در ترویج دروغ بازی می کنند و همین ادیان هستند که با مخالفت با کثرت گرایی به ترویج استبداد نیز کمک می کنند.

جناب امیر ایرانی، نمی دانستم که نیچه هم همین مشا هده را کرده است. اگر لطف کنید و لینک یا صفحه خاصی از یک منبع  در اختیار بگذارید سپاسگذار می شوم. در ضمن، در مورد رسم تعارف بحث جالبی را پیش آوردید.

Everyone from every nationality lies.

bavafa, thanks for defending us. Yet every nationality also has poetry;  Iranians excel at it. Do you believe in national traits? For example, English stif upper lip, French romance, Scottish frugality, Irish drinking, Egyptian humor...

Maybe my Persian is bad by I miss an option for "lying for lacking a better option. That is if your wife ask if she looks fat, and you think so or if you want to get out of a long meeting and make up an excuse"

Good one Choghok. I should have included lying out of necessity. Interestingly, Iranians have institutionalized this sort of lie as "taghieh."

I'm not sure about the definition of "Taqieh" -- but I will find the Nietzsche bit for you.  It is not from the published work; it is from the notes.  I had to go through them a few years ago.  He had been taking notes for his "Zarathustra" since like 15 years before actually writing it, and his view on Zarathustra is not very simple...  I'll find the note in the next few days.

شرم آور است که  همه ما، یا پدر مادر ما، بزرگ شده دوران استبداد مدرن هستیم و هنوز در باب علل دروغگوئی دیرینه ملت در گمراهی هستیم. بنا بر مشاهدات و تجارب متقدمین، اینبار از شیعه و سنی  راست گوئی و سلامت کون در دو جهت متواری از هم همواره در حرکتند و حال آنکه  واژه "از ترس کون" و بعبارت اسلامی دوازده امامی آن" تقیه" در دوجهت موازی ولی بسیار تنگ در تناوبند .  

جناب آقا داریوش،شایسته  بود که ویرایش فرهنگ دهخدا را به شما واگذار می کردند، چون الحق که تعریف تان از واژه "تقیه" به استفاده رایج نزدیک تر است.

haven't had time to find you the quotes yet.  I'll have to look in my dissertation.  Will send it as soon as I get a chance.

No rush, AmirIrani. A blog about Nietzsche and his take on Zarathustra by an informed writer would be very interesting...and likely clear up some misinformation. As you state Nietzsche's angle on his chosen character weren't simple.

Dear Ari,                      x 

My reasons for lying are not part of the options you have offered . I call them "white lies".  x

I have lied only in 2 types of situations: 1) the person who was being lied to could not handle the truth at that particular time and place (e.g., I had the news of a loved one’s death while the person was baby-sitting in someone else’s house), and 2) the person who was being lied to had the power to take away my freedom to do what I considered to be my right (such as telling my mother. when I was 16, that I was going to the movies with my girl-friends while I was actually meeting with a  “boy-friend” outside of a pirashki store. LOL

I like what Gabriel Marcia Marquez says about lie (which he identifies with fiction):                             x

Fiction was invented the day Jonah arrived home and told his wife that he was three days late because he had been swallowed by a whale. LOL. x