سلطنت طالبان حال و هوای خودشان را دارند. این روزها مشغول کوبیدن شاهزاده رضا پهلوی هستند و کسی هم نمی داند به چه هدفی و احتمالا خود نیز نمی دانند. حرفهای دیگرشان نیز آدم را مات و مبهوت میسازد. مثلاَ اگر به آنها بگوئی که دیگر دوران پادشاهی گذشته است اشاره میکنند به انگلیس و دانمارک و ژاپن و دیگر دموکراسی هائی که پادشاهی را به عنوان سمبلی در خود حفظ کرده اند، اما زمانی که رضا پهلوی چنین ساختاری را برای ایران می طلبد آتشی میشوند و او را خائن مینامند. افتاده اند به جان شاهزاده پهلوی که تقصیر او است که بی عرضگی او باعث دوام جمهوری اسلامی بوده و در عرض این سالها هیچ کاری نکرده. گویا اینها همه تفنگ به دست ایستاده بودند و او از دادن فرمان حمله خودداری کرده. در ازای این همه جوال دوز که به رضا پهلوی فرو کردند سوزنی به خویش نزدند که من چه کرده ام.
راستش ما که سلطنت طالبان را خیلی دنبال نمی کنیم اما به نظر می آید اختلافات از زمانی که شاهزاده شورای ملی را تشکیل داد آغاز شد. فارغ از کارآمدی آن شورا به نظر میرسد که اختلافات بیشتر حاصل رقابتهای درون حزبی است. از مدیریت این و معاونت آن و مشاورت دیگری ناراضی اند. گویندگان و برنامه سازان مشکلشان این است که چرا با آن دیگری مصاحبه کرد و یا در برنامه آن یکی ظاهر شد. سوای این اختلافات بچه گانه، حملات و تهمتهای بی اساس به شاهزاده زمانی شروع شد که وی با تشکیل شورای ملی تصمیم گرفت به مخالفین رژیم انسجام ببخشد. یعنی همینهائی که او را به بی عملی متهم میکنند زمانی که به عمل پرداخت به او تاختند. بلندگویشان شده یک پسرکی که آشکارا نه چیزی از تاریخ ایران میداند و نه معلومات جامعی در مورد ایران دارد. همان چیزهائی که توی مهمانی های خانوادگی شنیده تکرار میکند و با منطق و گویش بچه ای چهارده ساله برنامه اجرا میکند. اگر در مقابل رژیم آخوندی مجبور به تسلیم هستند برای شاهزاده که می توانند شاخ و شانه بکشند. مانند بچه ای که در خیابان کتک می خورد و می آید در خانه برای پدر و مادرش قلدری میکند.
سلطنت طالبان فرض را بر این نهاده اند که تهمت و افترا را میتوان سرمایه سیاسی نمود. ممکن است که عربستان سعودی و کشورهای خلیج و جنگ طلبان امریکا به مجاهدین خلق کمک کنند اما آنها در آن مورد سکوت کرده و به جایش اینها را با وقاحت تمام به شاهزاده پهلوی نسبت داده و به او اتهام میزنند. یک دشمن دیگر هم دارند و آن هم افرای هستند که اینها مصدقی مینامند. اینها کاری ندارند که رژیم آخوندی چند زندانی سیاسی دارد. مشکل اینها این است که شاه خوب بود یا مصدق؟ هر کس هم که نگوید همه کارهای مصدق اشتباه بوده و همه کارهای شاه درست بوده حتما مصدقی است. وظیفه خویش میدانند که در مورد محمد رضا شاه به اسطوره سازی بپردازند و داستان بسازند که چیز خور شد و یا هر چه دیگر. اینها نمی دانند که هر انسانی میتواند اشتباه کند و مهر و احترام ملت ایران به محمد رضا شاه برای این نیست که هرگز اشتباه ننمود بلکه برای این است که مانند هر انسان دیگر او هم نقاط ضعف و قدرت داشت اما تاثیر مثبتی بر ایران گذاشت و آن را بسیار پیش برد.
یکی به اینها بگوید که شاه و امام زمان و آرش کمانگیر و هیچ فرد دیگری قدرتی خارق العاده نداشته و ندارد که بار همه را یک تنه به دوش بکشد و بی اتکا به ملت کاری پیش نمیرود. یعنی همان گروهی که شما از ارتباط با آن عاجز بوده اید.
عرض نکردم!
بَه بَه، دست مریزاد، زدید وسط خال.
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
این سایت هم هر چه دلش بخواهد میکند. بنده نظر ابن عقده را حذف و ایشان را منع کردم. آمدم و میبینم به جایش بن راس منع شده و آن را تصحیح نمودم. اگر کسی میداند چگونه میتوان در این سایت شخص مورد نظر را منع نمود لطفآ به من هم بیاموزد.
An Dar Ahval Saltanat Taliban ... indeed !!!
Divaneh jan: well said and much appreciated.
That bacheh-koni mozallaf (Omid Dana) is constantly looking for his next fix and his next BBC up the rear.
I hope that you are fine and well, and can enjoy some holiday happiness.
چوب نادانی خوریم و درد نادانی کِشیم
خائنان سرور نموده خادمان را می کُشیم
عامل عزت زخاک خود فراری می دهیم
پیرو ملا شده زو درد و ذلت می کشیم
فرزانه گرامی سپاس از نوشته ی خوب و زیبایتان
آنچه نا ممکن و بی نتیجه است؟ دانشجو
www.facebook.com/photo.php?fbid=1819497561654208&set=o.134983801880&type=3&theater
ایراندوستی با بی تفاوتی وسکوت، آزادسازی میهن با حرف،
همبستگی با پشتیبانی نکردن ازیکدیگر، پیروزی با پراکندگی،
داوری درست با نداشتن آگاهی لازم،... See More
دیوانه پادشاهی در ایران جزوی از فرهنگ و تاریخ ماست.ما امریکا و کانادا و فنلاند که نیستیم. بزرگترین کتاب تاریخیمیان شاهنامه نام دارد نه جمهوری نامه. پادشاهی یکی از ارکان بزرگ اتحاد برای تمام اقوام ایرانزمین است. سست شدن و شوربختانه نبودن سیستم پادشاهی و یک پادشاه بزرگ بائس بهم ریختن کشور و بلاخره تجزیه ان کشور خواهد شد. بقول معروف warning signs are here حالا از ما گفتن دیگه خود دانید با این جمهوری بازی و مسقره بازیاش.
خداوند ما را در این سال جدید از شر این "نئو سلطنت طلبان" حفظ کند.
دیوانه عزیز, سال نو مبارک.
شازده جان از لطف شما متشکرم و من هم ایام خوبی را برای شما آرزو میکنم. واقعا که درست گفتید که این بچه مدام دنبال نشئه بعدی است و یک عده ای هم لیلی به لالایش میگذارند و کسی هم نمی داند حرفشان چیست.
دانشجوی گرامی
با سپاس از شما برای شعر نغز و مناسبی که اضافه نمودید امیدوارم که سال خوبی داشته باشید. با شما در تمامی آن ناممکنهای بی نتیجه همنظرم.
ام آر اکس گرامی ما که دیگر در عصر شاهنامه زندگی نمیکنیم که بخواهیم آن را ملاک کنیم. با شما موافقم که پادشاهی مردمی می تواند عامل اتحاد میان ایرانیان باشد هر چند نقش نمادین داشته باشد. پس چرا به شخصی مانند رضا پهلوی که میتواند آن جای خالی را پر کند اینچنین مغرضانه حمله میشود؟ اگر قرار بر اتحاد است پس این نژاد پرستی و عرب ستیزی و آریایی آریایی کردن چیست؟ این نفاق را برای چه بوجود می آورند؟ در مورد تجزیه ایران با تاسف بسیار با شما هم عقیده هستم و آینده را با بیم بسیار مینگرم.
فرامرز جان
آمین. چند صد آمین. خدا از زبانت بشنود.
من هم به نوبۀ خود سالی مملو از شادی و سرور برای تو آرزو میکنم.
Speaking of basket of deplorables...
کسانی که سلطنت میخوان و به رضا پهلوی هم قناعت نمیکنند.
بله مهرداد گرامی، اینها هر کدام خود را شاه و وزیر می پندارد. رئیس قبیله زیاد است، آپاچی کم داریم.
دیوانه جان،
مشکل ارتباط با مردم ایرانه. اونی که خوب بود نخواستن. این جنایتکارها رو نمیخوان. واسه قبلیه شاخ و شونه کشیدن که یه ملّا جاش بیاد و بزنه تو سرشون. امیدشون هم به موسوی و کهروبی، حالا هم روحانی. به شاه و سیستمی که آدم کش نبود و کشور ساز هیچ جوری فرصت اصلاحات ندادن. حالا ۴۰ ساله میخوان یه سیستم فاشیست آدم کش غیر قابل اصلاح رو از طریق اراذل و اوباش خود سیستم اصلاح کنن. این مثلا اپوزیسیون هم که حالش معلومه. به قول خودت کتک میخوره و از دور فحش میده. منو یاد دو تا خانوم شب کاره میندازه که وسط شب سوار تاکسی شدن. راننده سر صحبت رو باز کرد و گفت شما شغل تون چیه که این قدر دیر کارید. یکی از خانمها گفت من مانیکوریست هستم. اون یکی گفت من بتکوریست هستم. راننده یه نگاهی کرد و گفت بله پس من جنده ام
شاشوی گرامی،
مردم ما چوب نادانی شان را خوردند و کشورمان به لجن کشیده شد. بسیار درست میگوئید که مشکل ارتباط با مردم ایران است. راستش اگر با ایرانی هائی که از ایران می آیند صحبت کنید خواهید دید که بسیاری از آنها نظر موافقی نسبت به پادشاهی از هر نوعی ندارند. این نتیجه همان عدم ارتباط است. خمینی پس از سالها برنامه ریزی و ارتباط با مدم از طریق مسجدها و حسینیه ها و غیره موفق شد که دولت شاه را ساقط کند. تبش اما یک باره جامعه را گرفت و نامش به هر خانه وارد شد. تکرار آن تجربه این بار به وسیله رضا پهلوی در جامعه ناراضی ایران بعید به نظر نمیرسد. فقط احتیاج به یک اتحاد واقعی و ارتباط با مردم ایران است.
دیوانه جان،
جمهوری و پادشاهی فرقش آدمهایی که سیستم رو میچرخونن و فرهنگ مردم. وگرنه هر دو قراره که مملکت رو درست بچرخونن. این سیستم آخوندی عملا پادشاهی مطلقه ولی اسمش جمهوری. حالا اگه اسمش دیکتاتوری، یا مردم سالاری، یا کمونیست یا اسلامی باشه هیچ فرقی نمیکنه. ماهیتش ارتجاعی هست. بر عکسش هم هست. من فکر نمیکنم مردم ایران بلوغ فکری و فرهنگی رو که لازم یه حکومت "نرمال" هست داشته باشه، چه پادشاهی چه جمهوری، به اون علتهایی که کامنت قبلی عرض کردم. این سیستم پادشاهی رو هم که مخصوصاً چپیها و "روشن فکر ها" این قدر دوست دارن تو سرش بزنن مسول موفقترین و متمدنترین کشورهای دنیاست: مثل بیشتر کشورهای اسکاندیناوی در سطح شمال اروپا و اسپانیا در سطح جنوب اروپا. ژاپن در سطح آسیایی دور، مغرب در سطح آفریقا... شعور و فرهنگ مردم معیار اصلیه. با اون معیار هم ایران هنوز اندر خم یک کوچه؛ حالا چه توی ایران چه بیرون
پیام من به هموطنان خواهان برقراری سیستم "سلطنت مشروطه"، و نه یک مشت ابله یا فاشیست نژاد پرست عقدهای درمانده که پشت سر اراذل و اوباشی مانند این امید نادان و بقیه "اپوزیسیون" وابسته به سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی افتادهاند اینست:
در حال حاضر تاریخ مبارزه را رقم میزنیم در آینده به کنکاش گذشتگان خواهیم پرداخت روزی هم رضاخان میرپنج و فرزندانشان را به این سر زمین پدری بر خواهیم گرداند و در خاک قرار خواهیم داد. پیروز باد مبارزات حق طلبانه خلقهای ایران، مرگ بر تمامیت رژیم جمهوری اسلامی.
شاشو جان درست میفرمائید که مشکل ما یک مشکل فرهنگی است. آنهائی که میگویند اگر به جای رژیم آخوندی هر رژیم دیگری آمده بود نتیجه همین بود حرف بی راهی نمیزنند. بر سر اسم اما دعوا نداریم و هیچ کس با هیچ معیاری رژیم کنونی ایران را جمهوری نمیداند. تنها میوان امید داشت که ملت ایران درس خود را آموخته باشد و بخشی از فرهنگ منحط کنونی را با رژیمی که زشتی های آن را تشدید کرده بدور بریزد.
روزبه گرامی
نفهمیدم که خیال دارید جسد شاهان پهلوی را در خاک ایران قرار دهید و یا اعدامهای پشت بامی راه بیاندازید و از این رو نمیتوانم پاسخی بدهم.
در مورد رضا خان میر پنج باید عرض کنم که ایشان تبدیل شد به رضا شاه. اگر گروهبانی رده های ترقی را طی کند و سرهنگ شود دیگر او را گروهبان صدا نمیکنید. رضا شاه هم پله های ترقی را پیمود و شاه ایران شد. نه میتوان منکر پادشاهی شاه عباس شد و نه ناصرالدین شاه و نه رضا شاه. بنده همین انتقاد را به افرادی دارم که رضا پهلوی را شهروند خطاب میکنند. این افراد چه از او خوششان بیاید و چه بدشان بیاید این فرد شاهزاده است از آن رو که در زمان تولد او پدرش شاه بوده است. شاهزاده لقب اهدائی نیست که بتوان آن را از کسی گرفت و یا به کسی داد.