گالری
نظرات
تازه ترین گالری های Jahanshah
صورتهای سوررئال: نقاشیهای حسینعلی ذابحی
Jahanshah | ۲۴ روز قبل
۰ ۱۵۱
زن، زندگی، آزادی: طرحهای «شب»
Jahanshah | ۵ ماه قبل
۰ ۳۵۵
مه رویان: نقاشیهای صادق تبریزی
Jahanshah | ۷ ماه قبل
۰ ۵۲۹
هنر و زندگی با فیروزه خطیبی: برنامه ویژه شب عروج مولانا و رقص
MajidNaficy | ۴ ساعت قبل
۰ ۱۸
دسته: تعیین نشده
خیلی زیبا بود.
چند سال پیش در ایرانیان دات کام هم دربارهٔ این موضوع چیزی نوشتم. ما ظاهراً بجز «نوستالژی جامعهٔ ارباب و رعیتی» معیار دیگری برای آفرینش هنری نداریم. معیاری که «فراگیر» باشد. (و لزوماً این معیار یک پرترهٔ مصدق را هم به عنوان «مارک تجارتی» باید به همراه داشته باشد!)
از جامعهٔ شهری و انسان شهری خبری نیست. اگر شهری هم وجود داشته باشد، شهری است که در آن انسان روستایی دچار غربت است. یا شهری است که در آن لومپن سوژه و قهرمان است. ما برای هویت شهری و هویت مدرن تعریفی نداریم.
اصولاً ما هرگز «جامعهٔ شهری» نداشتهایم. شهرهای بزرگ ما تاریخاً تنها روستاهایی بزرگ بودهاند و ساختاری متفاوت نداشتهاند. اقتصادی بسته که در آن خانوار به مقدار زیادی خودکفا و بینیاز به همشهریهایش میزیسته است. البته افزایش جمعیت در این روستاهای بزرگ اقشار دیگری را نیز به بافت جامعه اضافه میکرده که مهمترین آن لومپنها هستند. این واژه لزوماً تعبیری منفی ندارد. یک تعریف جامعهشناختی است. ستارخان هم لومپن بود. همانگونه که شعبان جعفری لومپن بود (و من او را هم از قهرمانان میدانم). مسعود نقرهکار در این زمینه زیاد کار کرده است و فکر میکنم بهتر است بجای واژهٔ لومپن از همان «جاهل و لات» استفاده کنیم. همانگونه که بجای تعبیر غلط «فئودال» سرانجام به همان تعبیر بومی «ارباب و رعیت» بازگشتهایم.
در این شهرهای سنتی -روستاهای بزرگ- به همان روال روستایی در خانهها تنور بود. خانوار نان خود را در خانه میپخت. آرد آن را هم از مزرعهای میآورد که صاحب بود و رعیت در آن کشت میکرد. این فضایی است که در این نقاشیها نقش بسته است.
«نانوایی» یک پدیدهٔ شهری است. این هم مانند جاهل و لات از مؤلفههای یک روستای بزرگ است. نکتهٔ جالبی است که نانوایی برای اقشار زیرین جامعهٔ شهری پدید آمد. آنها که خانه و کاشانهای نداشتهاند که در آن تنور داشته باشد ولی در شهر به کار و زندگی میپرداختهاند. کسروی در تاریخ مشروطهٔ ایران در وصف درگیریهای مقاومت تبریز به شکلی گذرا به این نکته اشاره میکند ولی موضوع بحث و بررسی او نبوده است.
در این نقاشیها حتی از صف نان در نانوایی هم خبری نیست!
بهترین نقاش معاصر ایران، یعنی از کمال الملک به این ور!