چهار هایکو:

 

۱

غروبگاهان

تنها و جاودانه اند

بیابان و مار

 

۲

چهارده شب.

خموده و خون آلود

زنی که ماه را زاییده ست.

 

۳

به مهمانی غریبی آمده ایم:

شبی سرد که چای می ریزد مرگ

در سکوت آشپزخانه.

 

۴

جویباری می گذرد

از کنار شکنجه گاه،

فریادها را نمی بَرد.