به تازگی پیامی از دوست گرامی شراب قرمز دریافت نمودم که در آن توضیح داده بود چه باعث شد که این تارنما را ترک بگوید. به ایشان اظهار نمودم که بنده نیز از آن تارنما دست شسته ام و نظر ایشان چنان بود که باید سخنی در خداحافظی گفت و این وظیفه را به بنده موکول نمودند. این چند خط را به توصیه ایشان مینویسم تا هم شرط ادب به جای آمده و بدرودی گفته باشیم و هم آنچه ناپسند یافتیم با دیگران در میان گذاریم تا شاید برخی افراد رفتار خویش را باز نگرند و مدیر این تارنما که دیر زمانی است شاهد شمارش معکوس بازدیدکنندگان و همکاران است به خود آمده و این شمارش معکوس را پیش از آن که نفر آخر چراغ را پشت سرش خاموش کند معکوس نماید.
شراب قرمز را چنان که اظهار مینماید فحاشی و متلک و توهین به خانواده و ایمان وی از این سایت دور نمود. بنده خود شاهد بودم که چگونه این فرد هنرمند و با فرهنگ مورد حمله بی دلیل افراد مضحک و نادان قرار میگرفت. افرادی که نه چیزی از تاریخ میدانند و نه از ادب، از هر نوع آن. به آن دسته که مرتب دست روی حساسیت دوست گرامی گذاشته و متلک بار قاجار کردند توصیه میکنم کمی مطالعه کنند تا درک بهتری از مسائل تاریخی داشته باشند. تا بدانند که این هم بسیار متفاوت از سلسله های پیش نبوده و بیاموزند که چگونه در همین سلسله محمد شاه قاجار و وزیر و استادش حاج میرزا آغاسی به مصاف علمای شیعه رفتند و چگونه آزادی مذهب و تفکر را در زمان خویش رواج دادند و سعی در آزادی فرهنگی کشور نمودند. شاید فرا بگیرند که ریشه حرکت روشنفکری که منجر به مشروطه شد را باید درآن زمان جست و ببینند که چه تعداد از روشنفکران ایران متعلق به قاجار بودند. این که آدم به جای اندکی تحقیق و مطالعه مرتب دهانش را باز کند و چرند بگوید و لغز بپراند که هنر نیست. قرار است تا کی مزخرف بگوئید و دانشتان پایه بر حرفهای عامیانه و داستانهای بی اساس داشته باشد؟
متاسفانه مدیر این سایت نیز هیچگونه کوششی برای پایان بخشیدن به این حملات که گاه از سوی برخی افراد رکیک شامل الفاظ مستهجن بود نشان نداد و شراب قرمز هم رفت دنبال بسیاری دیگر که این سایت را ترگ گفتند.
نگارنده نیز به دلیل آن چه در بهترین وجه میتوان ضعف مدیریت نامید تصمیم گرفتم که دیگر در این تارنما حضور نداشته باشم. چند سال پیش بنده اظهار کردم که آزادی بیان احتیاج به حراست دارد و آزادی بیان به معنای آزادی فحاشی و تهمت و دروغگوئی نیست. به معنای سر و صدای زیادی برای پوشاندن صدای دیگران نیست. شما در فضای مجازی نمیتوانید افراد مجازی را برای تهمت و دروغ و فحاشی به دادگاه ببرید. فضای مجازی کنترلهای خویش را میطلبد. برای من روشن بود که اگر جلوی خرابکاری برخی افراد گرفته نشود این تارنما را به نابودی خواهند کشاند و شاید این ماموریت انها باشد. چه تعداد از لمپن های بد دهان این سایت سربازان ارتش سایبری رژیم هستند؟ تنها ایزاری که این سایت برای مبارزه با این افراد سفله در اختیار کاربران میگذارد حذف آنان از بلاگهای کاربر است. متاسفانه زمانی که دوست گرامی فرد پس از سالها تحمل اراجیف ابن عقده او را از بلاگهای خویش حذف نمود مدیر بی تدبیر این سایت به کمک لمپن مود نظر آمده و زمانی که او پس از فحاشی های مداوم به فرد یکی از بلاگهای او را لغت به لغت کپی نمود و فقط چند کلمه را عوض کرده و به نام خویش منتشر کرد، به همت جی جی این کپی کاری نه تنها حذف نشد بلکه در صدر سایت قرار گرفت. شکایت فرد هم راه به جائی نبرد و دریغ از یک پوزش ساده از سوی مدیر سایت که نشان دهد این خطا سهوا صورت گرفته است. همانجا دانستم که حضور در این سایت وقت تلف کردن است. مثل این است که آدم بخواهد در مسجد روشنگری کند و انتظار داشته باشد که پیشنماز مسجد نیز در این میان بی طرف باشد.
جامعه ایرانی به خصوص ایرانیان خارج از کشور احتیاج به فضائی آزاد برای گفتگو و حرکت فرهنگی و سیاسی خویش دارد و تارنماهائی که قادر به ارائه چنین فضائی باشند جایگاه ویزه ای خواهند داشت اما آزادی بیان احتیاج به حراست و یک مدیریت کار آمد دارد و در غیاب آن چیزی به جز دشنام و اراجیف و یکنواختی باقی نخواهد ماند.
دیوانۀ سرآمد صد عاقل؛
با بند بند این نوشته صد در صد موافق و با تصمیم شراب، شما و دیگر مهاجرین همفکر در عین احترام به آن، بسیار مخالفم.
به گمان من این سایت آینۀ تمام نمای کردار، گفتار و پندار این روزهاست که ایران گرفتار آنست و در عدم رهایی ایرانیان از نکبت اصلاح ناپذیر فاشیسم دینی حرف اول را میزند.
فراموشی هدف غایی که رهایی ایران از سیه روزی باشد و گرفتار شدن به چند چهرگی، دهان دریدگی عنان گسیخته، دوستی هایی که در اولین مورد اختلاف نظر به دشمنی و کینه جویی تبدیل میشود، خود بزرگ بینی، تعریف و تمجید از خود، و الی آخر.
آنچه برای من موجب امید بوده و هست، علی رغم وزیدن همه سموم بر طرف این بوستان، ریشه کن نشدن فرهنگ مداراست که اگر کلاً خشک شود واویلا.
به امید تغییر تصمیم شما، چون در نوشتۀ خود پس از شراب نامی از من بردید، از حضور هر سه مان در طول سالها در این سایت و آن دیگری ماقبل آن یادی میکنم.
بارها و بارها اتفاق افتاده که در مواردی اختلاف عقیده داشته باشیم، آنرا محترمانه ابراز کرده ولی همواره بدلیل هدف و عشق مشترک حقۀ مهر بدان مهر و نشان بوده.
باشد که باز گردید و آن شراب هم یادش باشد که یک بطری از کهنه شده ها را وعده داده در ایران رها شده نوش کنیم و از این مهاجرت انشاءالله صغری برای خلف وعده استفاده نکند.
همواره تندرست باشی و رهایی ایران و ایرانی را ببینی و در باز سازی و آبادی کشور شریک شوی و لذت ببری، شراب هم به همچنین.
دیوانه عزیز, از دیدار مجددت بسیار خوشنود شدم.
ایجاد نفاق و شکاف، خالی کردن سایت از دید اپوزیسیون (فرقی نداره، چپ، راست و میانه رو، سلطنت طلب یا ..) ، با دلسرد کردن کاربران از طریق فحاشی، دلقک بازی، افترا، تهمت و character assasination.... پر کردن سایت از لینکهای سایتهای معلوم الحال مانند تابناک، ایسنا، تسنیم...... ما شاهد اجرای این شیوههای اطلاعاتی امنیتی نه فقط در این سایت بلکه سایت قدیمی هم بودیم. خیلی متاسفم که در مورد کاربرانی ماند شما و شراب سرخ، دارند به هدفشان میرسند. اما در مورد من، کور خوندن.ما بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم..
دیوانه عزیز، خلاصه و به قول بچههای تهرون اون سالهای نو جوانی دهه خونین شصت، تا سر داریم سر میشکنیم!
زنده و پاینده باشی....
با سپاس از دوستان عزیز
فرد گرامی
با آن چه میگوئید موافقم و بلی این سایت آینه ای از انحطاط فرهنگ ایران است. بنده میتوانم در هر محیطی فعالیت کنم به این شرط که روزنه امیدی باز مانده باشد. متاسفانه با وجود سیاستهای تغییر ناپذیر جی جی و عدم مقابله وی با فضای مسمومی که در سایت ایجاد شده بنده هیچ آینده ای برای این سایت نمیبینم. عدم حضور بنده در این سایت تنها به این دلیل است که اعتماد خویش به مدیریت این سایت را از دست داده ام. بار دیگر از شما دوست گرامی برای تلاش بی وقفه تان در روشنگری سپاسگذاری میکنم و امیدوارم که جرعه ای از آن شراب هم به من رسد.
فرامرز عزیز
من هم از دیدار مجدد شما دوست گرامی بسیار مسرور شدم. شادی و سلامتی شما را آرزومندم.
روزبه گرامی
به شما اطمینان میدهم که من نه پوستم نازک است و نه ارزشی برای حرف لمپن ها قائلم و نه به آنها اجازه سخن میدهم که لجن پراکنی کنند. چنان که به فرد گرامی توضیح دادم تصمیم بنده برای عدم حضور در این سایت رای عدم اعتماد به مدیریت آن است و نه چیز دیگر. اگر پس از این همه پسرفت تغییری حاصل نشده و تنها بر تعداد لات و لوتها و فحاشی های روزانه و نوازش خواهر و مادر این و آن افزوده شده پس از این هم همین خواهد بود. امید به بهبود بدون ایجاد تغییر امیدی واهی است و این سایت با این فضا قادر به جذب کسی نخواهد بود. بنده نیز تصمیم گرفته ام وقت و تلاش خویش را در جای دیگر صرف کنم. شاد و پاینده باشید.
دیوانه عزیز,
من مطلب شما را چند بار خواندم تا بتوانم یک نظر معقول به آن بدهم. البته شما این بلاگ را درباره شراب سرخ عزیز و دلایل قطع همکاری ایشان و خودت با این سایت نوشتید, ولی من سعی میکنم که فراتر از افراد بروم و انگشت بر دو اصلی که از دید من در پشت این بلاگ است بگذارم.
موضوع اول, فحاشی و هتاکی از طرف "گنده-لاتها" در فضای مجازی و نقش کاربر ها و سردبیر در برخورد با آنهاست. من معتقدم که سردبیر باید یک "حداقل استاندارد" هایی را اعمال کند و افراد خاطی را باتوسری بیرون کند. ولیکن نقش کاربر ها بسیار مهم تر است. ما نتنها باید این افراد را به مطالب خود راه ندهیم, بلکه اگر آنها در تائید نقطه نظر ما به شخص دیگری فحاشی میکنند, آنهارا باز هم حذف کنیم و یا بعبارت دیگر فضای امنی برای این افراد ایجاد نکنیم که از طرف ما از مخالفان ما انتقام جویی کنند. آنچه که من تا الان دیده ام اینست که این "گنده-لاتها" توانایی نوشتن مطلب قابل خواندن را ندارند و کسی دنباله روی آنها نیست و با مرور زمان ناپدید خواهند شد.
موضوع دوم در باره ابراز عقیده, طنز, تمسخر, متلک و حتی بی تربیتی به افراد سیاسی, تاریخی, فرهنگی, اجتماعی, هنری و ورزشی است. در جهان دمکراتیک امروز, وقتی افراد پا به حیطه سیاسی/اجتماعی میگذارند و "پابلیک فیگور" میشوند, از کورش کبیر بگیرید تا "دانولد ترامپ", ابراز عقیده, انتقاد, تحسین, طرفداری, طنز, تمسخر, متلک در مورد این افراد کاملا آزاد است و جواب انتقاد را باید با دلیل و مدرک و نظر مخالف داد. اینکه ما بگوئیم که مثلا شاه, مصدق, کریم خان زند, شاه سلطان حسین صفوی و یا گلشیفته فراهانی خطوط قرمز ماهستند و هیچ کس و به هر دلیلی حق ندارد در باره این افراد بجز تعریف حرف دیگری بزند, خیالی واهی ست. البته من به شخصه مخالف توهین هستم ولی کاملا به خودم این حق را میدهم که هر چه بخواهم در باره هر شخصیت سیاسی و غیره بدهم و این خواننده است که باید تصمیم بگیرد که من درست میگویم و یا چرت وپرت! مرسی.
فرامرز جان
آفرین به دقت نظر شما. بنده با همه آنچه گفتید موافقم و فقط می خواهم مطلبی چند به آن اضافه کنم.
در مورد نقش کاربرها درست می فرمائید و امیدوارم که این برای همه دوستان جا بیافتد که جلوگیری از یاوه گوئی و فحاشی لاتها جلوگیری از آزادی بیان نیست، اما اگر کاربری سهل انگاری نمود این نقش مدیر سایت است که پا در میان بگذارد و دیسیپلین لازم را اجرا نماید. این همچنین نقش مدیر سایت است که اجازه ندهد این سایت تبدیل به آینه ای از سایتهای رژیم اسلامی و سازمانهای هوادار آن شود.
در مورد موضوع دوم درست می فرمائید و انتقاد، طنز، تمسخر و متلک به افرادی که در حیطه اجتماعی قرار داشته و یا داشته اند آزاد است. لزوم ازتباط چنین انتقاد و تمسخر با موضوع مورد بحث هم اما باید به این افزود. اگر شراب قرمز مطلبی در مورد خواص بادمجان بنویسد و کسی نظری در مورد تعداد زنان ناصرالدین شاه در پای آن بنویسد آشکار است که این نظر فقط برای آزار نویسنده و نه به دلیل دیگر اضافه شده. اگر کسی علاقه دارد در مورد تعداد زنان ناصر الدین شاه و سرسره و این چیزها بحث کند بفرماید و چیزی بنویسد تا هر که علاقمند است بخواند و به آن بحث وارد شود. انتقاد از پهلوی و اسرائیل آزاد است. اما اگر هر بار مطلبی در مورد کثافتکاری های رژیم اسلامی منتشر شد افراد معلوم الحال و معلوم القصد در صدد تحریف آن مطلب با حمله به پهلوی و اسرائیل شدند آنگاه دیگر صحبت از آزادی انتقاد نیست، صحبت از انحراف مطلب و اذهان است و باید با آن مقابله نمود.
بنده همانطور که به روزبه عرض کردم پوستم کلفت است و اگر جائی بنویسم که هر بار پانصد نفر به من توهین کنند با کمال میل هر روز این کار را خواهم کرد. متاسفانه این گونه رفتارها چنان که دیده ایم باعث خروج برخی دیگر از سایت شده و شراب قرمز اولین نبوده است. نتیجه از دست دادن این همکاران و تخریب سایت کاهش بازدیدکنندگان است و حال اگر مطلبی پنجاه خواننده پیدا کند باید کلاهش را بیاندازد هوا و بسیاری اوقات به سی بازدید هم نمی رسد. بنده هم به این نتیجه رسیدم که با این مدیریت چیزی تغییر نخواهد کرد و تعداد خوانندگان تنها کاهش خواهد یافت و در جای دیگر به فعالیت پرداخته و خوانندگان بیشتری جذب کرده ام.
امیدوارم که دیگران و به خصوص جی جی گرامی نیز مانند شما در یابند که این نه شکوائیه است و نه هیچگونه غرض در کار بوده است. انتقاد من از جی جی همواره با قدردانی از وی برای برپا نمودن و اداره سایت با وقت و بودجه شخصی همراه بوده است. این پیامی است که امیدوارم باعث شود علل سقوط این سایت ارزیابی بهتری شده و کاربران آینده بتوانند از آن بهره بیشتری ببرند.
دیوانه جان،
اراذل و اوباش بیشتر دنیا رو گرفتن، این سایت بی هدف و بی محتوا که پیش کش. همین ج ج از همه گیج تره و شما میخوای بیاد مدیریت کنه. ۱۰ سال طول کشید تا دو زاریش بیفته که نیاک و تریتا چه جونورایی هستن. من و شما و یه عده معدودی با هم صحبت و بحث و درد دلم کردیم؛ جک هم گفتیم. همیشه هم رو همه چی با هم موافق نیستیم ولی از گفت و شنفتش لذت بردیم؛ برای مثال این فرد شما همین لات بازیهایی که میگی به من کرده با وجودی که یکی دو بار بیشتر هم تو بلاگش کامنت نذاشتم، جرمم هم این بود که با حرفش موافق نبودم. از هر دو بلاگش هم که سه تاش از اسرائیل تعریف میکنه به اسم دفاع از ایران. به نظر میاد علاف هم هست که روزی سی صد تا بلاگ مینویسه. همه میدونن این سایت رو به قبله درازه ولی بالاخره مشغولیته و جریمه هم نداره که هر هزیون و مزخرف هم میخوای بگی و بنویسی. رأس راستی عین ایرونه و یه مشت ملا هم دارن جولون میدن.
فرامرز لپّ مطلب رو گفت. مهم اینه که چند نفری که حرفی برای گفتن دارن و یه تأمّل و فکر و دو دقیقه تحقیق تو کارشونه گفت شنفتی داشته باشن و یه چیزی شاید تازه از هم یاد بگیرن. شاید هم یه لحظه احساس خوبی دست بده که دو تا آدم نسبتا نرمال هنوز مونده که میتونن بدون فحش خار مادر و تهمت و سؤ نیت با هم حرف بزنن. تمام خوانندههای این سایت (بدون اونهای که هر کدوم صد تا آواتار دارن) شاید به چند صد نفر هم نرسه که به زودی هم سر اینکه کی چراغو خاموش کنه یا تقصیر کیه که اینجوری شد به جون هم بیفتن. خلاصه ش هم همینه که اگه مینویسی واسه اون عدهٔ معدود مینویسی و نگران اینکه اینجا چاله میدون یا شهر نو مجازی شده نباش. یاد هم شهری افتادم که رفت پیش دکتر. دکتر ازش پرسید مشکل شما چی؟ گفت جیناب دوهتورمن بی تفاوت شدم. دکتر گفت خوب بگو چه عوارضی داری. گفت، جیناب دوهتور بی تفاوت شدم. دکتر عصبی شد و گفت اومدی مطب که چی. بی تفاوت که نشد مریضی، توضیح بده چته یا برو بیرون. گفت جیناب دوهتور، مثلا الان که با شما صحبت میکنم مثل اینه که دارم با چیزم صحبت میکنم، حالا روشن شد؟
با درود
شاشوی گرامی
مهم همین است که من و شما و بسیاری دیگر حتی وقتی سر موضوعی اختلاف داریم می توانیم حرف بزنیم بدون این که احتیاجی به فحاشی و مسموم نمودن فضا باشد. در مورد فرد باید بگویم که ایشان خود میتواند از خود دفاع کند اما من از ایشان لات بازی ندیده ام. مخالفت شدید دیده ام و خود نیز گاهی با او مخالف بوده ام اما لات بازی را ندیده ام. اگر انصاف بدهیم اکثریت بلاگهی ایشان در رابطه با حقوق بشر در ایران است و این که فرد می آید اینجا که از اسرائیل دفاع کند از آن ادعاهایی است که با مشاهدات من وفق نمیکند. برای مثال در یک یا دو و یا سه ماه گذشته چند مطلب راجع به اسرائیل منتشر کرده است؟ من که چیزی بیاد نمی آورم. وانگهی مگر چه اشکالی در دفاع از اسرائیل (و نه نتانیاهو و جنگ طلبان آن) هست؟ بنده در نظر داشتم که بلاگی هم راجع به اسرائیل بنویسم تا ببینم چرا این قدر به آن حساسیت داریم؟ حس میکنم که ما بدون این که بخواهیم تحت تاثیر آخوندها قرار گرفته ایم. راست این که به نظر می آید که آن قاصبان کشوری بهتر از این قاصبان ساخته اند که لااقل شهروند آن به جرم عقیده متفاوت یا نوشتن یک مقاله زندانی و شکنجه و کشته نمیشود، و سپرده مردم توی بانکها دزدیده نمیشود و معترضین مالباخته در خیابان از دولت کتک نمی خورند. ایران را باید سوای از آخوندها حساب کرد. مطلب دیگر این که بنده به عنوان یک شهروند انگلستان هم خواهان منافع ایران هستم و هم انگلستان و هیچ ضدیتی در این دو نمیبینم. مطمئنم دوستان شهروند امریکا و کانادا و غیره هم همین نگاه را دارند. چه اشکالی در این هست که یک شهروند ایرانی تبار اسرائیل و یا یک یهودی ایرانی خواستار منافع مشترک ایران و اسرائیل باشد؟
حرف شما دوست گرامی و فرامرز و روزبه درست است و نباید اجازه داد که لاتها باعث خروج دیگران شوند اما چنان که توضیح دادم در مدیریت این سایت نشانی از گزینش سیاستی برای بهتر نمودن فضای سایت نمیبینم و بدون مدیریت لازم تلاش کاربران به جائی نمیرسد. طنز تلخ در اینجا است که سایتی به نام ایرون پاتوق لات و لوتها شده. در مورد جی جی فکر میکنم که ایشان به حق باید خسته شده باشد و خوب بود که از دوستان علاقمند دعوت میکرد تا در اداره سایت به او کمک کنند. به هر صورت امیدوارم که تغییراتی ایجاد شود و این سایت موفق شود چون از لحاظ تکنیکی چیزی کم ندارد. با پوزش از روده درازی.
دیوانه عزیز,
بگذار که من به دو مسئله که شما بهشون اشاره کردید و من با نظر شما موافق نیستم اشاره کنم.
گفتید که اگر شراب سرخ عزیز در باره بادمجون چیزی بنویسد, فردی خواهد آمد و از سرسره ناصرالدین شاه و حرمسرای ایشان خواهد گفت. خب چرا شراب سرخ این کامنت را حذف و آن آواتار را بلوک نمیکند؟ چرا ایشون انتظار دارد که ج ج و یا ما وارد صحنه بشویم و از ایشان دفاع کنیم؟ آیا ایشان مشغول یارگیری و مظلوم نمایی است؟
دوما, چرا ما ایرانیان همیشه انتظار داریم که مقامات مسئول و از بالا وارد شوند و حقوق ما را بما برسانند؟ چرا ما بجای اینکه مسائل را گردن ج ج بگذاریم, که البته او هم سهمی در این مسائل دارد, محکم نایستیم و دفاع کنیم, بجای اینکه در بریم و بگیم که چون ج ج چیزی نمیگه, من کاسه و کوزه ام را جمع کردم و رفتم؟ آیا این اشکال ما ایرونی ها در ۴۰ سال گذشته نبوده؟ به هیجانی که در ترامپی افتاده نگاه کنید. همه فکر میکنن که این مردک پفیوز که تا حالا در عمرش کاری برای کسی نکرده, حالا قرار است منجی ملت ایران بشود.
خب اشکال از خودمون, ملت نازک نارنجی آریایی است!
فرزانه ی گرامی. ازحضورتان سپاسگزارم ، و امیدوارم در آینده نیز از نوشته های با هدف و ارزشمندتان بی بهره نمانم. سپاس دانشجو
فرامرز جان
در مورد مطلب اول نظر من هم چون شما این است که خوب بود شراب گرامی آن افاضات را پاک کرده و افراد خاطی را بلاک میکرد. متاسفانه همه اینگونه نبوده و افراد دارای حساسیتهای گوناگون هستند و اگر فضای بهتری ایجاد شود افراد بیشتری حس امنیت و آرامش لازم برای کار کردن با این سایت را خواهند داشت.
در مورد مطلب دوم درست میگوئید که ما باید به خود متکی باشیم اما همیشه همه چیز در حیطه اختیار ما نیست. این سناریو را در نظر بگیرید که فردی و یا چند فرد با شناسه های گوناگون مطلبی را منتشر کرده و در آنجا به جنگ زرگری و تهمت و فحاشی و تخریب سایت بپردازند. بدون اقدامی موثر از سوی مدیریت چگونه کاربران دیگر خواهند توانست با چنین خطر و تخریب سایت مبارزه کنند؟ در واقع همین اعتراض به مدیریت به نوعی انجام همان وظیفه است که میگوئید باید خود انجام دهیم. بنده همچنان پیشنهاد کردم که مدیریت سایت به بعضی از دوستداران سایت اجازه بدهد که به او کمک کنند که میشود همان اتکای به خود که منظور شما است. برای من شکی نیست که سایت قبلی مقدار قابل توجهی از موفقیتش را مدیون اشتراک افراد علاقمند در تصمیم گیریها و اداره سایت بود. شکی نیست که کار فردی هرگز موفقیت کار تیمی را نخواهد داشت. ایستادن و دفاع کردن در این ساختار فعلی کاری عبث است و آن چه در رفتن نامیدید در واقع تلاش برای یافتن بلندگوئی بهتر و تن ندادن به اضمحلال تدریجی میباشد.
دانشجو جان
از ملاقات مجدد شما بسیار خوشحال شدم. از لطف دایم شما شرمنده و سپاسکذار شدم و همچنان نوشته ها و اشعار پرمعنی و بسیار بجای شما را دنبال خواهم کرد. امیدوارم که دوستان دیگر و افراد جدید بتوانند در بالا آوردن کیفیت سایت با شما همکاری کرده و این سایت بتواند مکانی درخور خویش در جامعه ایرانیان و پارسی زبانان بیابد. با امید شادی و سلامتی شما.
دیوانه جان،
آفتاب آمد دلیل آفتاب http://iroon.com/irtn/blog/۱۱۲۹۲/ . من و شما موقعی که از آمریکا یا انگلیس مینویسیم تمرکز راجع به سوژه است و چیزی که موضوع بلاگ، نه سنگ آمریکا یا انگلیس به سینه زدن. از این بیش در این مورد نمیگویم. در مورد مدیریت سایت نظرمان تفاوت چندانی ندارد. همینکه مدیر این سایت که سالهاست نویسندگانی مثل شما را میشناسد و یک کلمه در این بلاگ نمیگوید خود گویاست. یا به قول خودت خسته است. بیگ بنگ هم مشغولیت است و دنیایی دیگر. شاید هم حق دارد چون حرفهای یک نسل رو به انقراض، حتا نوشتههای پر محتوا، در دنیایی که گوسالهٔ طلایی پرستش میکند، ک$ شعر است و مثل شاشیدن در شلوار سیاه که احساس گرمی دارد ولی توجهی جلب نمیکند
شاشوی گرامی
لینکی را که ارسال کرده بودید و برخی فحاشی های افراد معلوم الحال را مشاهده کردم. بنده به آن قسمت انگلیسی زیاد سر نمیزنم و فکر میکنم یکی از ضعفهای تکنیکی این سایت همان جدائی مطالب انگلیسی و فارسی است. فرد خود پاسخگوی نظر خویش است و در اینجا هم چیزی بجز همان اشتراک منافع ایران و اسرائیل ندیدم هرچند من با نظر ایشان در این مورد مخالفم و با ایشان بدون هیچ پرخاشی بر سر آن بحث کرده ام. وقتی میگوئیم اسرائیل متحد ایران است در مقابل چه کسی؟ کشورهای عرب؟ آن چه ما به آن احتیاج داریم اتحاد همۀ خاورمیانه است و اگر نه همیشه در همین باتلاق جنگ و ویرانی دست و پا خواهیم زد. بنده با تحریم ایران نیز مخالفم و فکر میکنم که تاثیر تحریم بر افریقای جنوبی به دلیل ریشه های اروپائی نژادپرستان و ارتباط آنها با اروپا بود. در مورد ایران احتمال تبدیل به کره شمالی بسیار بیشتر است. با تحریم سران و عوامل رژیم اسلامی و سپاه اما موافقم که متاسفانه آنها هم خود و بچه هایشان در حال جولان در امریکا و دیگر کشورهای تحریم کننده هستند.
در مورد جی جی باید بگویم که از عدم حضور وی در این رشته نظرها متعجب نشدم چون قبلا هم در چنین مباحثی شرکت نکرده است. ایشان سایت را با سیاست ولایت فقیه اداره میکند و توجهی به نظرات دیگران ندارد. کمترین نتیجه اش هم شعار گیج کننده فکرت را باور نکن در بالای سایت است و بیشترینش سقوط سایت. امیدوارم نسل رو به انقراض نباشیم چون هنوز خیلی حرفها برای گفتن مانده. شاید باید در وهله اول شلوار را عوض کرد و رنگ دیگری پوشید.
برادر دیوانه
این سید هم معتقد است که به این آخوندهای جاکش دشنام ندیم که خوبیت ندارد.
یک داستان اخلاقی:
ﻓﻘﻴﺮﻯ ﺍﺯﺷﻴﺦ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ
ﯾﺎ ﺷﯿﺦ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﻮ ﺧﻤﺲ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺷﯿﺦ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﻔﺖ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﺶ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺑﺮﻗﯽ ﺯﺩ ﻭ
ﻟﺐ ﻭ ﻟﻮﭼﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻟﯿﺴﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺧﻤﺲ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪﻳﻚ ﭘﻨﺠﻢ ﺍﺯﺁﻧﭽﻪ
ﺩﺍﺭﻯ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻫﻰ
ﻓﻘﻴﺮ ﺷﻴﺦ ﺭﺍﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺰﺩ ﻭﺳﺨﺖ ﺑﮕﺎﻳﯿﺪ
ﺷﻴﺦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﮐﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﭙﯿﭽﯿﺪ ﺑﮕﻔﺘﺎ : ﺍﻯ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺭﺍﻳﻰ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﯿﺮ ﺑﻮﺩﻛﻪ ﺧﻤﺴﺶ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩﻡ ... ﯾﺎ ﺷﯿﺦ ﺣﺎﻝ ﺑﮕﻮ ﺯﻛﺎﺕ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﺷﻴﺦ ﮔﻔﺖ : ﺑﺮﻭ ﻣﺎﺩﺭﺟﻨﺪﻩ ﺗﻮ ،،،ﻣﻌﺎﻓﻰ
برادر سید جواد
تا زمانی که از اهانت و آزار به کاربران دیگر و انتشار مطالب آنان به نام خود پرهیز شود همه جیز دیگر از جمله دشنام دادن به آخوند آزاد است. این را اما اضافه کنم که زمانی که به فحاشی برسد آخوند پیروز معرکه است که آخوند در چنان فضا رشد میکند. همان بهتر که آخوند کم مقدار و عقایدش را به سخره بکشید. البته نشان دادن انگشت به جای خمس و زکات جایز است.