جنابِ آقای جاوید، یعنی‌ می‌‌خواهی‌ بگویی آن چیزی که می‌‌بینی‌ ـــ شبیهِ منظریه ـــ محله قدیمی‌ من در شمیران است؟

منظریه ما قبلا حسام آباد نام داشته چرا که متعلق به سلطان مراد میرزا ـــ حسام‌السلطنه بود، از اجدادِ من این نامِ منظریه برگزیده شد چون می‌‌توانستند نمایی‌ (منظریه منطقه‌ای مرتفع و کوهستانی است که در ارتفاع ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا واقع شده ‌است) (کوسکو ۴۴۰۰ متر است انگاری) زیبا را شاهد باشند.

دقیقا همین جایی‌ که منزل داری (چند متر راست و یا چپ) ـــ جنگِ بسیار شدید و خونینی بینِ ژنرال اینکا تیسو یوپانکی و آخرین سربازانِ باقی‌ مانده اسپانیولی ـــ به فرماندهی دریادار دیگو اَلمَگرو درگرفت، اسپانیایی های مغرور نبرد را باختند، آنها را به بردگی گرفته و سرِ ۲۰۰ نماینده‌ی کلیسا را سر زدند، حتی به اسب‌های اینها نیز رحم نشد.

تیسو یوپانکی عاقبتِ خوبی‌ نداشت، فرانسیسکو پیزارو اشتباهِ اَلمَگرو را تکرار نکرد، با دوز و کلک لشگرِ اینکا را شکست داده و از هیچ کدام اسیر نگرفته و همه ی آنها را غرق کردند، پیزارو از یوپانکی نقشه‌ای گنج‌های اجدادش را خواست، یوپانکی حاضر نشد رازِ خاندانش را برملا سازد، او را زنده در آتش سوزاندند، گفته می‌‌شود در پلازا مایور در کوسکو ـــ هنوز صدای ضجه و دردِ یوپانکی شنیده می‌‌شود.

چه خوابهایی که من در این شهر دیده و هنوز کابوسَش به یادم هست.

اسم «منظریه» از آبادان در ذهنم مانده. اقامتگاه مجلل و سرسبز مدیرعامل پالایشگاه در کنار اروندرود  «منظریه» خوانده می شد. منظریه شما هم ظاهرن بدک نبود!