این تکنگاری را مجید نفیسی در پانزدهسالگی پیرامون دهکدهی زادگاه پدرش "پوده" نزدیک شهرضا با الگوی کتاب "تاتنشینهای بلوک زهرا"ی جلال آلاحمد نوشته که اکنون پس از پنجاه و پنج سال با عکس و طرح در ۲۴۸ صفحه از سوی نشر "آوانوشت" در تهران بچاپ رسیده است. برای خرید آن میتوانید به کانال تلگرام, نشانی avaneveshtpub@ رجوع کنید یا به ایمیل avanevesht@gmail.com بنویسید.
بخشی از کتاب:
جانورشناسی عامیانه
مقدمه
جانورشناسی عامیانه مبحث جالبی ست در علم مردم شناسی و به نظر میرسد که تصورات عوام را نسبت به پیدایش و ماهیت جانوران نشان می دهد. در اینجا، قسمتی از اعتقادات و اصطلاحات مردم دهکدهی «پوده» را درباره جانوران، اعم از پرندگان، خزندگان و درندگان میخوانید. دهکدهی پوده قدیمی ترین دهکدهی بلوک سمیرم سفلا، از بخشهای شهرستان شهرضا، واقع در استان اصفهان است. آنچه که میخوانید بر حسب الفبا، یا ترتیب خاص دیگری، تنظیم نشده است و گردآورنده به نقصهای کار خود از جمله محدودیت شمار جانورانی که درباره آنها روایت شده، آگاه است.
آنچه که برای گردآورنده فوق العاده جالب مینماید، در این صفحه ها، تقسیم کردن جهان و همه موجودات آن به دو شقه «مسلمان» و «کافر» است. این تقسیم بندی نه تنها دربارهی انسان ها بلکه در جانوران و گیاهان نیز رایج است و شباهت آن به اعتقاد های مانوی و زردشتی در خور توجه است. امید که در نوشتن چنین مسئله جالبی پیشتاز و پیشگام باشیم.
میگویند هر حیوان حلال گوشت مسلمان است و از حضرت محمد پیروی می کند. می گویند میوه هایی که شیرین است – مثل خربزه – مثل مانند و پیرو حضرت محمد (ص)، اما میوه های تلخ – مثل حنظل (۱) – حضرت محمد را قبول ندارند.
مار: سیاهها کافر و سفیدها مسلمانند. حضرت علی رعیتی میکردند. یکی از ابرقوییها آنجا بوده برزو هاش (وروز) را میزاره تو مزرعهش و میره برا ناهار. صلات ظهر حضرت علی چون میبینند آفتاب زیادی میتابد میروند زیر غول یوغ ورزو.
اونوقت این مرد که حضرت علی را نمیشناخته ورزوهاش را هونج (۲) میکند و میرود. حضرت علی نیز خواب بودهاند، یک مار سفیدی میآید و خودش را سیخ کرده در زمین فرو میکند. ماری پیری بوده و «دال» بوده است – مار پیر دال است و از بزرگی عرض خیک است و خودش را پُر باد می کند تا حضرت علی در سایه باشند. وقتی ایشون بیدار میشوند و قضایا را میبینند، میگویند:
صد ساله شود دال تا نکشندش نمیمیرد مار
گاب جفته ابرقو نرود پی کار
این است که در ابرقو دو گاو جفت راه نمی روند، یک خر و یک گاو با هم زمین را شخم میزنند، و همچنین مار به مرگ طبیعی نمیمیرد مگر آنکه بکشندش، و نیز ابرقو هیچ وقت محصول خوب ندارد چرا که یک خر و گاو زمین را شخم می زنند و برای همین محصول بد است.
شیر: میگویند حضرت علی وقتی بر سر جنازهی امام حسین آمده به شکل «شیر» ظاهر شده و دشمنان را از سر جنازه واپس رانده. میگویند اول«شیر» از حضرت فاطمه بوده و فضه (ندیمه ایشان) به «شیر» امر میکرد که دشمنان را تار و مار کند. از این رو شیر حیوان بسیار خوبی است و مسلمان است و با مسلمانان کاری ندارد.
بنابراین شیر از دوستان حضرت علی است و بسیار خوب است و در صحرای کربلا با نعره هایش تمام کفار را به درک فرستاده است. برای همین هر وقت آدم را می بیند نعره می کشد که از پوده صدایش به اصفهان می رسد.
مرغ قاصد: در واقعهی صحرای کربلا مرغ قاصد میرود سر کشتار پَر و بالش را به اجساد میمالد و بعد به کوفه میآید. حضرت زینب به پیشواز او میآیند و میگویند:
این خون به پروبالت چیست، آزردگی و حالت چیست؟
بیمار و مسافر دارم، این شومی اضحارت چیست؟
یا قاصت (۳) جانانی تو، یا مرغ سلیمانی تو.
این مرد مسلمان است و شب ها میآید و اسمش مرغ امید است.
خروس: اول بار خروس عرش در آسمانها می خواند و بعد اول صبح خروسها صدای او را میشنوند و آنگاه میخوانند. خروس عرش مسلمان است. پس خروس و مرغ مسلمانند.
اسب: عصر موقعی که امام حسین (ع) شهید میشود کاکل هایش را توی خون میمالد، آن وقت هر چه کفار میخواهند به او آب بدهند شیهه میکشد و آنها را میکشد و فرار میکند میآید کوفه. حضرت سکینه به جلویش میآیند. اسب هم اشک میریزد و با زبان بیزبانی گریه میکند و خود را به خاک میزند و شیهه می کشد و حضرت این شعر را برایش میخوانند:
ای اسب چرا نالونی
کاکلت چرا پر خونه
گنجشک: گنجشک مولا: گنجشک هایی که کپه گوشتی روی سرشان است مسلمانند و بقیه ناصب. برای همین نمی توان فهمید کدام مسلمانند و کدام کافرند و کدامشان را باید کشت.
کفتر سفید: کفتر سفید مسلمان بوده است از ملائکه است و در صحرای کربلا پر و بالش را به خون حسین (ع) آغشته کرده است. کفتر سفید را هر که بخرد آمد و نیامد دارد که در خانه بماند یا نه، چراکه از آدمیان متنفر است. کفتر ها همه مسلمانند.
پانوشت
۱- هندوانه ابوجهل
۲- هی کردن حیوان
۳- قاصد
بسیار جالب. بخصوص در ۱۵ سالگی!