ما ـ‌ هرکدام‌مان‌ ـ حاصل سودای آدم‌هایی هستیم که به‌هوای تقسیم کردن سهم رنج‌شان به وجودمان آورده‌اند. بعد فهمیده‌اند این رنج تقسیم‌ناپذیر است و حضور ما نمی‌تواند بخشی از سهم رنج‌شان را بردارد. کسانی که به وجودمان آورده بودند، نمی‌توانند به عقب برمان گردانند تا بتوانیم دوباره نباشیم. پس رهایمان می‌کنند. وظیفه‌ی والدین رها کردن است. این نقص آن‌ها نیست.

عفونتِ معنا: ضدِ زایش