اگر رضاخان از ابتداي امر بهوسيله انگليسيها روي کار نيامده بود و مارک Made in England روي او نخورده بود و پايههاي حکومت خود را بر روي افکار عمومي، عدالت و آزادي استوار ميساخت، مجالس مقننه ايران منتخب دولت نبود، مطبوعات تحت سانسور شديد حکومت پليسي قرار نداشت، متفقين هرگز نميتوانستند بهاين سهولت او را برکنار کنند.
اگر رضاخان از ابتداي امر بهوسيله انگليسيها روي کار نيامده بود و مارک Made in England روي او نخورده بود و پايههاي حکومت خود را بر روي افکار عمومي، عدالت و آزادي استوار ميساخت، مجالس مقننه ايران منتخب دولت نبود، مطبوعات تحت سانسور شديد حکومت پليسي قرار نداشت، متفقين هرگز نميتوانستند بهاين سهولت او را برکنار کنند. رضاشاه از روسها وحشت چنداني نداشت، بلکه از خشم مردم ايران بيشتر واهمه داشت و ميترسيد. آنچه او را بيش از هر چيز نگران ساخته بود، بيم از انتقاد مردم بود، مردمي که مدت ۱۶ سال در زير فشار حکومت زور و قلدري و استبداد قرار گرفته بودند.
منبع؛ حسين مکي، تاريخ بيست ساله ايران، ج ۸، صص ۱۰۱ـ ۱۰۲.
مهمل.
شراب سرخ جان، این متن آقای مکی منو یاد ملا نصرالدین انداخت که بغل یه رودخونه دراز کشیده بود و با قاشق از تو یه کاسه ماست میریخت تو رودخونه و همش میزد.یه بابایی از اونجا ردّ میشده، از ملا میپرسه داری چکار میکنی، ملا میگه دارم دوغ درست میکنم، طرف بهش میگه مرد حسابی، با یه کاسه ماست که نمیتونی تو رودخونه به این بزرگی دوغ درست کنی. ملا میگه میدونم ولی اگه بشه چه دوغی میشه. اگه این اگرهای آقای مکی به واقیعت میپیوست که ایران میشد سوئیس!
دراینجا مکّی چندان بیراه سخن نگفته و منظورم آن قسمتی است که مربوط به متفقین میباشد، اگر رضا شاه فکر میکرد که مردم با او هستند (چون همهٔ مردم طرفدارِ آلمانیها بودند) میتوانست جلوی متفقین بایستد و ضعف نشان ندهد اما اینگونه نبود چون رضا شاه میدانست که مردم چندان دلِ خوشی از ایشان ندارند.
One wonders what Mr. Maki Inhaled! Germany with its mighty army and industry could not withstand ally’s power in a long run but a backward agriculture rural based society could have done so if Great Reza shah did this and that. I have no problem with speculation, Monday night quarterbacking and none sense but come on some reality check is good once in a while