غلامحسین ساعدی نویسنده و نمایشنامهنویس و از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران در مصاحبه ای با ضیاء صدقی (پروژه تاریخ شفاهی ایران در پاییز ۱۹۸۱ میلادی ــ۱۳۶۰ خورشیدی در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد) در بهار ۱۹۸۴ میلادی؛ در برابر این پرسش قرار گرفته؛ آن چیزی که شما دیدید... ـــ می گوید:
آره. به نظر من نمیشود. ولی از یک طرف میشود آن ملتی بود توهین شده از یک طرف یک رژیم دیکتاتوری وحشتناک و همیشه در حال اهانت. هر روز توی این مملکت مهمانی بود. ده میلیون پرچم فلان مملکت دور افتاده که هیچکسی نمیشناخت میزدند برای اینکه مثلاً نخستوزیر آن میخواهد بیاید با شاه شام بخورد، هر دوی آنها را میپیچیدند، ده میلیون پرچم. من یکبار به یکی از بچهها گفتم تعداد پرچمهایی که هر روز اینجا آویزان میکنند رنگ وارنگ از اینها میشود برای ملت ایران برای هر نفرشان بیست و پنجتا تنبان درست کرد. آخه یعنی چه؟ بعد جشن هنر راه میانداختند، خوب جشن هنر خیلی خوب بود ولی برای چه کسی بود؟ برای مردم که نبود، در واقع سرهمونی بود. بعد سرگرمیهای مضحک درست کردن و نمیدانم این قضایا. ...
شنیدنِ این مصاحبه؛ به تمامی علاقمندانِ تاریخ و به کسانی که میخواهند بفهمند؛ چرا امروزه به خاک سیاه نشستیم ـــ توصیه میشود.
پائیز امسال مصادف است با هفتامین سالگرد اعدام اولین دسته از افسران عضو سازمان نظامی حزب توده و قلع و قع وحشتناک عناصر چپ در ایران بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332.
شاه و همه دستیارانش اشتباه میکردند. قدرت اصلی چپ در بخش روشنفکری ایران باقی ماند تقریبا همه نویسندگان ایرانی کمی تا قسمتی چپ بودند. چپ اندیشیدن و آمریکا را امپریالیست دانستن نقل هر محفلی بود... علی محمد افغانی از افسران عضو سازمان نظامی رومان شوهر آهو خانم را نوشت و جایزه برد. ابراهیم یونسی افسر دیگری آثار نویسندگان انگلیسی را به فارسی ترجمه کرد........ هدف نهائی همه نیروهای چپ ضدیت آشتی ناپذیر با سلطنت و آمریکا در سراسر جهان بود. محمدرضا هیچگاه متوجه داستان نشد.
بعد از انقلاب هم چپ ها در ملی کردن صنایع خصوصی ایران تشویق به اعدام سران ارتش و اقتصاد ایران و... خود را نشان دادند. صحبته های مرحوم غلامحسین ساعدی هم تحت تاثیرات چپ نوشته شده. محاسبه دوخت تنبان از پرچم کشورهای دیگر که سرانوشن مهمان ایران بودند شوخی تلخی است.
چپ ها رسما فقط دو ماه در تاریخ ایران در تابستان سال 1325 در کابینه مرحوم قوام السلطنه مشارکت داشتند اما آثاری فکری آنها تا همین لحظه در افکار همه ما باقی است.
طنز روزگار در اینه که علی محمد افغانی متولد سال 1925 که سال آینده صدساله میشود با بخشش محمدرضا شاه از اعدام نجات یافت. به تجارت آهن پرداخت. وضعیت مالی مطلوبی یافت. تابعیت آمریکائی داره و در ایالات متحده زندگی میکنه....... یک عمر بر ضد امپریالیسم آمریکا مطلب نوشت دست آخر هم آمریکا را برای زندگی انتخاب کرد نه روسیه و مسکو را.
محمد علی عموئی عضو دفتر سیاسی حزب توده ایران متولد سال 1928 در حال حاضر 96 ساله است و بعد از عمری تبلیغات علیه امپریالیسم آمریکائی غارتگر و دد منش در ایالات متحده زندگی و در همه مصاحبه ها همون عقاید چپ دوران جوانی را دارد . از مواهب زندگی در آمریکا لذت برده و به طور نظری و تئوریک همچنان از حقوق زحمتکشان دفاع و انها تشویق به مبارزه با امپریالسیم آمریکا میکند.
اینها با استفاده از امکانات پزشکی و درمانی پیشرفته در آمریکا تا سنین بالا توانسته اند زندگی کنند.