ترانه‌ی عِزرا

مجید نفیسی


خدای بابل، ما را آواره كرد
معبد ما را ویران ساخت
زنان ما را به‌بردگی برد
مردان ما را سر‌برید
و مردگان ما را
به كركسان سپرد.
خدای یهود به ما پشت كرد
و بخت‌النصر را
تازیانه‌ی خشم خود خواند.

اكنون اورشلیمِ نو را بنا می‌كنیم
و فریادهايِ شادیمان
با ناله‌هايِ اندوهمان
درهم‌می‌آمیزند.
ناروا نیست اگر یهودیان
همسرانِ نایهود گرفته باشند.
بگذار همگان
در زیر این دیوار بلند گرد آئیم
و یك صدا بسوی آسمان، غریو كشیم
كه ای خدایانِ خونریز!
شما را نخواستیم
در كرسی‌های عرشتان بمانید
و زمینِ خاكی را رها كنید.

تنها دستهای مهربان ماست
كه می‌تواند این دیوار را پی افكند.*

        از "هفت ترانه‌ی مقدس"
        چهارم ژانویه 1991

*- عزرا پیامبر یهودی پس از بازگشت یهودیان به اورشلیم و پایان دوران اسارت در بابل.

 

The Song of Ezra

Majid Naficy


The god of Babylonia
Forced us into exile,
Destroyed our temple,
Put our women in servitude,
Cut off our men's heads,
And gave our dead to vultures.
The Jewish God turned His back on us
And called Nebuchadnezzer
The whip of His wrath.

Now we build a New Jerusalem
And shouts of our joy
Mingle with cries of our grief.
No matter if Jews
Have married Gentiles.
Let us all gather at this tall wall
And cry out in one voice
Towards the dark sky:
“Oh, you blood-shedding gods,
We do not want you.
Stay on your heavenly thrones
And leave alone the soil of the earth.”

Only our gentle hands
Can rebuild this wall.*


        From “Seven Sacred Songs”
        January 4, 1991

*- Ezra was a Jewish prophet after the return of the Jewish people from the Babylonian Captivity to Jerusalem.