دربارۀ نام‌های جغرافیایی می‌توان این قاعدۀ کلی را که بر بسیاری از آن‌ها تعلق می‌گیرد روا دانست: نام‌های سرزمین‌ها و کشورها بیشتر از نام طوایف و نژادهایی که در آنجا زندگی می‌کرده‌اند گرفته شده است. بیشتر نام‌های رودها از رنگ‌ آب‌ها و شکل ظاهری آن‌ها بیرون آمده و نام‌های کوه‌ها را نیز اغلب از شباهت آن‌ها با چیزهای دیگر گرفته‌اند. اما به دریاها تقریباً نام کشورها و سرزمین‌هایی را که به آن‌ها نزدیک بوده‌اند داده‌اند. دریایی را که سراسر جنوب ایران را فراگرفته چون قسمت عمدۀ آن کرانه‌های سرزمین فارس را در ایران در بر گرفته است و از مردم ایران مردم فارس یعنی پارسیان باستان زودتر از طوایف دیگر با جهان غرب رابطه به هم زده‌اند، از روزی که به تدوین تاریخ و جغرافیا آغاز کرده‌اند «دریای فارس» یا «خلیج فارس» نامیده‌اند. کلمۀ پارس و فارس را یونانیان قدیم «پرس» تلفظ کرده‌اند و به همین جهت در تسمیۀ این خلیج این کلمه را نیز به کار برده‌اند.

لوسیوس فلاویوس آریان، مورخ معروف یونانی، که در قرن دوم میلادی می‌زیسته نام خلیج فارس را پرسیکوکایتاس نوشته است که معنی درست آن «خلیج فارس» است. استرابون، جغرافی نویس معروف یونانی، که در حدود ۵۸ پ.م. به جهان آمده و در حدود ۲۵ درگذشته، در کتاب جغرافیایی خود مکرر همین نام را به کار برده است.

کوپنته کورسه، مورخ معروف زبان لاتین، در کتابی که در تاریخ اسکندر نوشته است، نام این دریا را «آکواروم پرسیکو» نوشته است که معنی تحت‌اللفظ آن «آبگیر فارس» است.


[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ تاریخ تصوف، فرهنگ و ادب ایران)، به کوشش مسعود عرفانیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ج ۳، ص ۶۱۷ـ۶۲۳]