"و ثابتی احتیاج به دو کشته در این پرونده داشت و اینگونه بود که پای گلسرخی بیخبر از همه جا به این پرونده باز میشود.".....

چی‌ میگی‌ آقا ؟ خودت اصلا می‌فهمی داری چی‌ میگی‌؟

چرا شما با گذشته خودت دیل نمیکنی‌؟

ملت ایران خیلی‌ وقته که واقعیت‌ها رو قبول کردند و از آن‌ گذاشتند و به جلو رفتند

شما هم همین کار و بکن

تا کی‌ می‌خوای روی ناف خودت بشینی‌ و گریه کنی‌؟

یک اشتباه بزرگ کردی در گذشته

از مردم، از خودت و از یاران سابقت عذر خواهی کن و...... موو آن‌!

انقدر در ذهن خودت داستان‌ها بافتی که خودت رو تبرئه کنی‌ که عاقبت در ذهن خودت، از خودت یک  قهرمان ملی‌ ساختی!

شما به جای نوشتن اینهمه مقاله و کتاب باید وقتت رو بیشتر به تراپی با یک روانکاو میگذروندی

از ماهیت خودت شرم داری و به خاطر همین هم در ذهن خودت به مرور و طی‌ سال‌ها انکار شخصیت و عمل واقعیت، سعی‌ کردی که به طرف عکس اون پیش بری و از خودت یک قهرمان بسازی که با تصویر قربانی اشتباهاتت، "گلسرخی"، که یک قهرمان شد، برابری کنه

ملت ایران دیگه اون مسائل رو فراموش کرده، شما میتونستی بخشیده بشی‌، ولی‌ به جاش داری با ذهن سیاسی یک ملت میجنگی که از خودت یک قهرمان بسازه

!Wake up! It was 40 years ago

از نصایح شما ممنونم .

جناب فطانت شما بجز حمله به ایشان کار دیگری نکرده اید. مشتی از رذائل اخلاقی ایشان و آن رفیق دیگرش گفته اید که برای افرادی مثل من که اطلاعات کمی در این مورد دارد بی معنی و پوچ است. خوب بود بعضی نکته ها و یا پاراگرافها را از متن ایشان آورده و صحت آن را با دلیل رد می نمودید یا در آن تردید بوجود می آوردید. ما که نوشته ایشان را نخواندیم اما اگر نوشته ایشان هم مثل شما باشد میشود مصداق همان مثل قدیمی که جواب های ، هوی است.

حق با شماست جناب دیوانه اما من کهنه کار میدان کثیفی هستم که تلاش اقایان این است که مرا هم سطح با جناب سماکار در این میدان بکشند و من هم سطح ایشان نیستم. در این میدان آنکس که وقیح تر است پیروزتر است. نوشته من برای کسانی که با ماجرا آشنا نیستند شاید نا مفهوم باشد اما عین متن کتاب ایشان را روی بلاگم گذاشته ام.