مدت کوتاهی پس از گروگان گیری سفارت آمریکا در تهران و جو منفی و خطرناکی که برای ما دانشجویان ایرانی ایجاد شده بود, ناگهان سیاستمداران آمریکایی و مجریان برنامه ها که همه براحتی در زمان شاه ایران و "ایرانیَن" را بدرستی تلفظ میکردند, ایران را "آی رَن" و ما را "آی رَنیَن" خطاب کردند. گویی که از بالا بخشنامه آمده بود که از حالا به بعد برای توهین, تمسخر و تحقیر ایرانی ها باید اسمشون را هم به لجن بکشیم! ما هاج و واج و حیرت زده مونده بودیم که اینرو دیگه چکارش کنیم. هیچ ایرانی که سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده حاضر نبود که خودش رو "آی رَنیَن" معرفی کنه, ضمن اینکه هویت ایرانی در کل دردسر ساز هم بود. در این زمان بود که فِکرِ بِکری به ذهنِ همه اومد که باید هویت مون رو تغییر بدیم, ولی به چی؟
شبیه ترین قیافه ها به ما ایرانی ها مردم کشور های همسایه بودن ولیکن هیچ ایرانی حاضر نبود که خودش رو عرب, افغانستانی و یا هندی و پاکستانی معرفی کنه. ترکیه تا حدی قابل بررسی بود, چون ترکیه عضو ناتو و متحد آمریکا بود, بیشتر ایرانی ها چند کلمه ترکی بلد بودن و در اون سالها هیچ دانشجوی ترک در آمریکا نبود. ولی یک مشکل خیلی بزرگ در سر راه بود. در اون زمان فیلمی بنام Midnight Express در آمریکا به اکران اومده بود که داستان یک جوان آمریکایی بود که در ترکیه به جرم قاچاق مواد مخدر به زندان افتاده بود و شرایط بسیار خوفناک زندان ترکیه را نشان میداد. این فیلم انقدر ترسناک بود که آمریکایی ها از رفتن به ترکیه به وحشت افتاده بودن و حتی رئیس جمهور وقت ترکیه از دولت کارتر خواست که جلوی پخش این فیلم رو بگیره! در نتیجه عده ای از ایرانی ها تصمیم گرفتن که خودشون را ایتالیایی و یا یونانی معرفی کنن؛ فرخ شد مارچلو و وحید شد وینچنزو! یکی از بچه های اصفهانی که به دوست دختر آمریکایی اش گفته بود که یونانیه, وقتی که برای تعطیلات به کنار دریا در فلوریدا رفته بودن, دوست دخترش با یک زوج توریست یونانی که زیان انگلیسی بلد نبودن آشنا شد و با خوشحالی اونها رو پهلوی دوست ما آورد که با هم آشنا بشن و حرف بزنن. وقتی که مرد یونانی شروع کرد به یونانی خوش و بش کردن, رفیق ما هم که گیر افتاده بود, جوابش رو به اصفهانی داد! زوج یونانی که نفهمیدن اون چی میگه راهشون گرفتن و رفتن. دوست دختر رفیق ما با تعجب پرسید که چی شد. او در جواب گفت که اینها از نقاط دور افتاده یونان میان و لهجه غلیظی داشتن!
سر انجام, در تابستان سال ۱۹۸۰, و در اوج بحران گروگان گیری, ما ایرانی های مقیم آمریکا, بطوری خود جوش "پِرژِن" شدیم و به راحتی خودمون را پِرژِن معرفی کردیم! اگر توجه کنید, هیچ ایرانی, در هیچ جای دنیا بخودش پِرژِن نمیگه و این فقط در آمریکا و عکس العمل به "آی رَن" و "آی رَنیَن" بود و ضمن اینکه آمریکایی ها که حیوان دوست هستند, از گربه خوشگل و ملوس پِرژِن خوششون میاد ولی نمیدونن که پِرژِن یعنی چی و پِرژِا کجاست.
ممنون فرامرز
آلمانی ها به کشور خودشون دویچلند میگویند ؛ فرانسوی ها به همسایه شرقی خود آلمان میگویند که ما هم از اونا یاد گرفتیم. انگلیسی زبانها به آلمان جرمانی میگند........... هیچ مشکلی نیست همه میدونند از چه کشوری صحبت میکنند.
در ایران افراد زیادی هستند که تو شناسنامه اسمشون محمد علی است. تو خونه به اش میگند بهزاد و در اداره و شرکت به اش میگند شیپورچی..... همه میدونند از کی دارند صحبت میکنند و به قول شما کسی کانفیوز نمیشه.
تا سال 1935 همه دنیا به کشور ما پرشیا میگفتند و ما هم پرشین بودیم. ما کشورمونو از اول ایران میگفتیم. هیچ مشکلی در میان نبود. چند نفر مثل صادق رضا زاده شفق و سید حسن تقی زاده رفتند تو جلد رضا شاه که باید اسم بین المللی کشور به ایران تغییر پیدا کنه.
یک سال بعد کشور عراق مستقل شد و در صحنه های بین المللی چون تلفظ ایران و عراق خیلی نزدیک به هم بودند دردسر ایجاد شد.
خلاصه اینکه بهتر بود همون نامگذاری دوران قاجار ادامه پیدا میکرد. در خارج پرشین بودیم و در داخل ایرانی.