البته میشد عنوان بالا را چیز دیگه ای بگذارم مثلا

 

پی نوشت یک اپراتور...

دنیای مزخرفی شده...بیت کوین باز ارزون شد...اینجا...یعنی ته دنیا...همونجایی که همه رو تشویق میکردم که جای خوبی جهت مهاجرته...راستش آدم حوصلش سر میره...مردم خونگرم لاتین...زبونمو نمیفهمن..منم زبون اون ها رو

درست مثل گربه های عزیزم شدم...زبون بسته..

باید یه کاری بکنم...یه کار جالب...یه چیزی که همه تعجب کنن....چهار شاخ بمونن...دلخور بشن...شاید هم بخندن...فحش بدن...

یه کاری که تا حالا نکرده بودم...

چشمام خسته شده...مادرم میگفت تو تاریکی چیز نخون...کور میشی

حرف بیخود..یعنی اگه آدم موسیقی باصدای کم گوش بده...لابد کر میشه...

باید یه کاری بکنم...تو بچگی از شعبده بازی خوشم میومد...

آره شعبده بازی خوبه...مثلا یکی رو غیب کنم

یکی رو غیب کنم تا دلم خنک شه

شازده اسدلله میرزا..جون میده برای غیب کردن ...آره خوبه...از طرفی یه شازده یدکی اصل و نسب دار داریم...

حالا حالم خوب شد...غیبش کردم...تا ببینیم فردا نوبت کیه