در پی پیروزی انقلاب خوش عاقبت، زن ستیزی با وضع قوانین متفاوت بر  ایرانزمین تحمیل شد.

اکنون زنان قانوناً نیمه بشر محسوب میشوند. البته مردان با شعور میدانند که معنی این قوانین آنست که آنان زاده شدۀ نیمه بشر میباشند و باید ننگ این بی حرمتی قانونی به مادران،  خواهران و دختران خود را تحمل کنند، چند نمونه:

هر نره خری میتواند قانوناً  چندتا نیمه بشر را به همسری بگیرد.

بدن نیمه بشر را میشود برای بهره وری جنسی  قانوناً ساعتی اجاره کرد (صبغه).

هر نره خر پیری میتواند قانوناً نیمه بشر در سنین طفولیت، حتی هفت و هشت ساله، را برای استفاده جنسی به همسری بگیرد.

نیمه بشر در قوانین ارث و میراث همچنان آدم حساب نمیشوند.

نیمه بشرها در هر سن، موقعیت علمی و اجتماعی محتاج به اجازۀ آقا بالا سر برای مسافرت به خارج میباشند.

فهرست محدودیت­ها برای نیمه بشرها در آپارتاید فاشیست­ها بالا بلند است. اما تا کنون این نیمه بشرها این حق را دارند که بگویند "مهرم حلال ، جانم آزاد" که البته از آزاد تنها رهایی از اسارت نره خر مربوطه است و اسارت تحت قوانین ساری و جاری مملکتی همچنان به قوه خود باقی.

ولیکن همین نیمچه حق را خیز برداشته تا از بانوان ایرانزمین که روزی پادشاهی میکردند هم بگیرند.

به عبارت دیگر؛  "حق طلاق نباید به دست زنان باشد."

سئوال:

آیا برای مردان، غیرت به امور سکس زنان محدود است  و بی حرمتی به خود آنان از طریق ظلم و بی حرمتی قانونی به مادر، خواهر و دختر انشان را در بر نمیگیرد و  منافع و لذت هم دارد؟

 

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

 

عکس بالا؛ حاج آقا با موهای آب شونه کرده و کاپشن آلامد، عبدالرضا عزیزی، "رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی"