عصر یکشنبه 24 دسامبر سال 333 میلادی بود و شب کریسمس. جنب و جوش زیادی در کاروانسرای دیر گچین نزدیک خاراکس( گرمسار بعدی) و در فاصله نه چندان دور از راگا( ری بعدی) عمده ترین شهر دوران امپراطوری ساسانی در مرکز بخش شمالی پرشیا به چشم میخورد. طبق یک سنت قدیمی ناراضیان ادیان مختلف از مسیحی ؛ زردشتی و بودائی ؛ یهودی و انواع مختلف بت پرستان و آتئیست ها و آنارشیست ها و کمونسیتها و مائوئیستها و نئو نازی ها و رنگین کمانی ها؛ پیروان ارژنگ و مانی ...( 289 سال تا ظهور اسلام باقی بود و هیچ مسلمان ناراضی در این دیر پیدا نبود) جمع شده بودند تا شب کریسمس و تولد حضرت مسیح را جشن بگیرند. طبق یک سنت قدیمی همه ساکنان این دیر مناسبت های تمام ادیان را گرامی میداشتند. توهین به مذاهب و ادیان مختلف اصلا مجاز نبود. روز وساک Vesakتولد بودا در شب ماه کامل آوریل هم جشن عمومی برگزار میشود. البته مهمترین جشن همان نوروز است. تعداد زردشتی های ساکن دیر گچین بیشتر از بقیه بوده و طراوات و شادابی زیادی در بیایان های اطراف دیر در بهاران دیده میشود.
اون شب قرار بود کنسرتی برگزار شده و پرستو احمدی همراه اعضای ارکسترش چند ترانه قدیمی پر طرفدار را که نسل های مختلف ساکن در دیر علاقمند به شنیدنش بودند اجرا کند.
محل استقرار اعضای ارکستر و خواننده درست در وسط حیاط و یا صحن کاروانسرا پیشبینی شده بود. آنجا برای قرن ها محل چاه مرکزی کاروانسرا بود. جائی که انسان ها و چهارچایان تشنه در پایان سفری طاقت فرسا و عبور از بیابان های خشک ؛ آب خنکی خورده و حیوانات را سیراب کرده و خود در زیر ایوان ها و غرفه های کاروانسرا استراحت میکردند. البته آنهائی که وضعیت مالی بهتری داشتند میتوانستند در شاه نشین منزل کرده و حتی از حمام آب داغ استفاده کنند.
این کاروانسرا از نوع چهار ایوانی بوده و با نورپردازی زیبایی ایوان مرکزی در پشت سر ارکستر دیده میشد. هوای آن شب خنک بود اما حضار نیازی به لباس گرم نداشتند. همه ساکنان کاروانسرا حتی پناهندگان افغانی و پاکستانی که مقصد نهائیشان آلمان و انگلیس و سایر کشورهای اروپائی بود ..... هم با وجود آنکه از سرنوشت آینده خود و سفر پر ماجرایی که در پیش داشتند مطمئن نبودند ؛ با علاقه در کنسرت حضور داشتند.
پرستو احمدی کلا 7 آهنگ را برای حضاری که از دوره های مختلف تاریخی در حیاط کاروانسرا جمع شده بودند به مدت حدود 24 دقیقه اجرا کرد. همه ترانه ها با استقبال حضار که تنوع عجیب قومی داشتند اما همگی با زبان فارسی آشنا بودند مواجه شد؛ اما سه ترانه جایگاه ویژه ائی یافت.
اول از همه ترانه " کمر باریک" بود . ترانه سرا و آهنگساز ابوالقاسم لاهوتی ؛ سرگرد ژاندارمری و کمونیست معروف و صد البته ایراندوست معتقدی بود. در زمان خود هر قدر استالین اصرار کرد تابعیت تاجیکستان را پذیرفته و سمت دولتی سطح بالائی بگیرد قبول نکرد و بر ایرانی بودن خود پای فشرد.
موقع اجرای آهنگ شورر و حال باورنکردنی حضار را فرا گرفت. لاهوتی هم قطه اشگی فشرد که دوربین های تلویزیونی ضبطش کردند و همه تماشاگران یوتیوب متوجه چهره هیجان زده لاهوتی شدند.
آهنگ بعدی که به اصطلاح جوانان امروز صحن کاروانسرا را ترکاند ترانه مرا ببوس بود. شاعر و سراینده حیدر رقابی و اولین و معروفترین خواننده آن حسن گلنراقی بود. در طول تاریخ از زمان اعدام پیروان مانی تا بگیر و ببند نیروهایی چپ این ترانه همیشه خواهان داشته و هرکسی تعبیر خاص خود را از محتوای آن ارائه کرده. همه حضار از قومیت های مختللف با این ترانه هماهنگ شدند. بیشتر مهاجران از کشورهای مختلف آخرین دیدار با خانواده هایشان را در نظر مجسم میکردند. آنها نمیدانستند طعمه امواج دریای اژه میشوند و به جزایر موریا ؛ لسبوس و ساموس یونان نمیرسند و یا احتمالا در کانتینری پنهان شده به خاک انگلیس میرسند. اینکه چه زمانی خانواده هایشان میتوانند به آنها بپیوندند برایشان سئوال بزرگی بود.
آهنگ ویا بهترهه بگیم سرود " از خون جوانان وطن لاله دمیده" هم شور و حال زیادی بین حضار آفرید.
کنسرت داشت به اواخرش نزدیک میشد. 24 دقیقه شاید برای یک کنسرت زمان زیادی نباشد اما نبود امکانات و اینکه خواننده و اعضای ارکستر قبل از اینکه ماموران گشت ارشاد متوجه شده و برای دستگیریشان هجوم بیاورند باعث شده بود همه تلاش کنند کنسرت خیلی سریع جمع شود. به گفته پرستو احمدی که اغلب حاضران خواهان نسخه ویدئویی کنسرت بودند ؛ قرار شد نسخه ویراستاری شده در یوتیوب برای استفاده همگانی منشر شود.
حدود 900 سال بعد از اجرای کنسرت پرستو احمدی ؛ لشگریان مغول در طول تهاجم خود به کاروانسرای دیگر گچین رسیدند. مغول ها بین سالهای 1219 تا 1256 میلادی به دلایل مختلف از این کاروانسرا عبور و در آن اطراق کردند. با وجود آنکه به دستور چنگیز خان یوتیوب در همه متصرفات مغول ها بسته شده بود اما رعایای ممالک محروسه با استفاده از فیلترشکن با مشکلات زیادی به کلیپ های یوتیوب دسترسی می یافتند. هلاکوخان خیلی ها را فرستاد دنبال پرستو احمدی و اعضای ارکسترش تا اجرای زنده برای سربازانش داشته باشد اما خبر آوردند که خانم احمدی برای اجرای ارکستر به قطب شمال رفته و هم اکنون داره برای اسکیموهاا در ایگلوی مرکزی بزرگی نزدیک گروئینلند برنامه اجرا میکند.
به دستور خواجه نظانم الملک با استفاده از پرده های بزرگ نمایشی کنسرت خانم احمدی برای همه علاقمندان موسیقی ایرانی در داخل کاروانسرا پخش شد.
راهب ها نخستین ساکنان دیر گچین در شبهای تاریک کویر دنبال گمراهان میگشتند تا به دیر بیاورند و پرستاری کنند و نهایتا آنها با سلامت کامل و نقشه راه و قوت مکفی به ادامه سفر تشویق کنند اما از وقتی کنسرت خانم احمدی اجرا شده راهب ها هم همراه نجات یافتگان شب ها مسابقه فوتبال لیورپول و منچستر سیتی را تماشا و بعد به دستور خان خانان ویدئوی کنسرت بر روی پرده بزرگ پخش میشود. لینک اجرا هم برای اطلاع عموم بر روی پرده انداخته میشود:
https://www.youtube.com/watch?v=oYcaDHEnhbU
آن شب بعد از جمع آوری دوربین ها و خاموش کردن نورپردازی پشت صحنه ؛ به درخواست اکثریت حاضران که میخواستند کنسرت تا صبح ادامه پیدا کنه ؛ پرستو احمد زاده پند آهنگ محلی از نقاط مختلف ایران به ویژه خراسان بدون همراهی موزیک اجرا کرد. این یکی خیلی به دل حضارنشست :
یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت
یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت
یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت
یک نظر بر کوه کردم کوه لرزیدن گرفت
یار نالیدن گرفت
ابر باریدن گرفت
باد رقصیدن گرفت
کوه لرزیدن گرفت
تکیه بر دیوار کردم خاک بر فرقم نشست
خاک بر فرقش نشیند آن که یار از من گرفت
خاک بر فرقش نشیند آن که یار از من گرفت
https://iroon.com/irtn/album/1479/%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%DA%AF%DA%86%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A8%D9%88%D8%B3/
نظرات