مصعب مصطفی ابو توهه ۱، شاعر و نویسنده ی مقالات و داستان های کوتاه، متولّد سال ۱۹۹۳ در فلسطین و مقیم غزّه است. کتاب شعر او بنام  « چیزهای پنهانی که ممکن است در گوش من بیابید»۲  برنده ی جایزه کتاب شعر سال ۲۰۲۲ فلسطین و آمریکا شد. ابو توهه با روزنامه ها و مجلّه های نیویورک تایمز، نیویورکر، اتلانتیک و نیشن۳ همکاری می کند. ابوتوهه مؤسس کتاب‌خانه‌ی ادوارد سعید- تنها کتاب‌خانه‌ی انگلیسی زبان- در غزّه است. در سال های  ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ ، ابو توهه ، مهمان دانشگاه هاروارد بوده و برای تدریس در دانشگاه سیراکیوز در سال ۲۰۲۳ از او دعوت بعمل آمده است. ابو توهه پس از دستگیری اخیرش توسطّ ارتش اسرائیل و رهائی اش از چنگ آنها، توانست به اتّفاق همسر و سه فرزندش به مصر برود و هم اکنون در آنجا اقامت دارد. نیویورک تایمز در باره ی اشعار او می نویسد، « اشعار ابوتوها، نمایانگر تضادّی است بین صحنه های خشونت آمیز سیاست با زیبایی های طبیعی.»

و اینک ترجمه ی چند شعر او به زبان فارسی که از فیس بوک او و با اجازه ی خود شاعر انتخاب و ترجمه شده است :

۱

خورشید طلوع کرده به حرکت در می آید
می رود که از مکان های دیگر هم دیدن کند
و ما، ما هنوز در جستجوی فلسطین هستیم.


پرندگان بیدار می شوند و به دنبال غذا می گردند
بر روی درختان پر شکوفه با بار میوه چه چه می زنند
میوه هایی چون هلو، سیب ، پرتقال و زردآلو
و ما، ما هنوز در جستجوی فلسطین هستیم.

امواج دریا ساحل را در بر می گیرد
و آن جا را پراز زرق و برق می کند و با قایق ماهی گیران می رقصد
و ما، ما هنوز در جستجوی فلسطین هستیم.


مردم برای دیدن خویشاوندان و دوستان به سفر می روند
بلیط های دو طرفه می خرند و چمدان های خود را پر می کنند
از هدایا ، کتاب و البسه
و ما، ما هنوز در جستجوی فلسطین هستیم.

۲
ابو توهه در رثای شاعر دیگری بنام رفعت العریر می گوید:
 
هنگامی که این جنگ تمام شود
یک جالیز توت فرنگی دیگر خواهم کاشت
و آن را به نام تو خواهم کرد
فقط نویسندگان آزاد دنیا می توانند بیایند
و آنها را برایگان بخورند.

۳
نوشته ی دیگری از او از فیس بوک او

وقتی که این جنگ تمام شود،
امیدوارم که رؤیاهایم به واقعیّت به پیوندد
رؤیای دیدن غزّه از پنجره ی هواپیما در آسمان
راندن دوچرخه ام با فرزندانم بدون هیچ توقّفی در مرز،
غوطه رفتن در دریا بدون ترس از شلّیک گلوله از
ناوچه های توپ‌‌دار،
رؤیای این که این سرزمین جایی امن
برای پرورش رؤیاهای بیشتر باشد.


۴
هرعکسی از غزّه شعری است
گریه ی هر مادری قصّه ای
و هر خانه ای گوری موقّت

در خارج خانه، هرلحظهْ سکوتی
یک ننگ و رسوایی
اگر هرگز به غزّه پا گذاشتی
کفشانت را از پای در آور، پاهایت را خوب بشوی
زیرا که این سرزمین با خون آبیاری شده
در هر مکانی که کودکان و خانواده ی آن ها
زندگی از دست داده اند ، گل های رُز خواهد روئید
فقط ما می توانیم آن را ببوئیم.


۵

ما گم می شویم در گذشته ، حال و آینده.

وقتی کودکی به دنیا می آید، برای او غمگین می شویم.
کودکان برای رنج بردن در این جا زاده می شوند، آقا!

مادران در زایمان درد فراوان می کشند.
کودکان پس از ترک رحمِ تاریک ولی اَمن مادر می گریند.

در فلسطین ، تاریکی همیشگی است.
در فلسطین ، کودکان همیشه می گریند.

1- Mosab Abu Toha
2- Things You May Find Hidden in My Ear (Poems from Gaza)
3- Nation