دریاب زمان را
ثریا پاستور
 
زمان را دیدم که
می دود به سرعت باد و
می پیچد گرداگرد من
می زند فریاد
تا به کی گویمت
دریاب مرا
 
دریاب ثانیه هایی را که
جدا می شوند از عمرت و
کوتاه می کنند
خط زندگی ات را
 
نگفتمت : دایره تنگ است
طنین گذر زمان
چه بد آهنگ است
گر نخندی به روزگار
روشنی جاده ی عمرت
چه بی رنگ است
 
دریاب مرا
 
 
ثریا پاستور