عشق بازی در حال مستی 

 

دیشب الواطی را به حد اعلا رساندم.آنقدر با مردها لاس زدم که دیگر طاقتش طاق شد.

بی اختیار سیلی محکمی بر گونه ام نواخت.

بدتر کردم.

فحش داد ؛ ناسزا گفت ؛ باز هم به خرجم نرفت.

عاقبت دست مرا گرفت کشان کشان به کنار ساحل برد. گیسوانم را در دست پیچید. دوباره سیلی محکمی بر صورتم نواخت و از فرط عصبانیت  تمام لباسهایم را پاره پاره کرد.

سپس منو نیمه عریان بر زمین افکند .

شب خوشی بود. واقعا عشقبازی در حال مستی لذت بخش  است.

 

راستش هرچی فکر کردم دیدم خانم ملکه اعتضادی نویسنده دهه 1330 قبلا پاسخ مناسبی در خصوصی همراهی با داستان خانم ترابی داده همونو ایجا پست میکنم . اگر اطلاعات بیشتری هم در مورد نویسنده خواستید قبلا همین جا پست شده در لینک زیر. 

https://iroon.com/irtn/album/1156/%D8%B2%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%BE%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF/