هنوز مدت زیادی از فوت شجریان نگذشته که فریاد وا مصیباتهای روشنفکران و اپوزیسیون عزیز، تمام صفحات اینترنتی و روزنامهها رو پر کرده، که "چرا اینهمه تجلیل از یک هنرمند" که به زعم برخی، اصلا هنری هم نداشته. مردم ایران، به "مرده پرستی" و "بی فرهنگی" و "نادانی" متهم شدند، چون احساسات قلبی خودشون رو در باره مرگ هنرمند محبوبشون نشان داده اند. چرا که اوپوزیسین حق داره که برای مردم تعیین تکلیف کنه، حق داره به اونها تکلیف کنه که چه چیز رو باید به عنوان هنر قبول کنند و چه چیز را خیر! روشنفکران خارج نشین ما، به خودشون حق میدند که حتی احساسات مردم رو هم تحریم کنند و آعمالشون رو نکوهش کنند.
اگر دوستداران شجریان، از روی نگرانی جلوی درب بیمارستان جمع میشند و آواز میخونند، پس بی فرهنگ هستند. باید برن از خانم "فرهنگ" سابق درس فرهنگ و وارستگی بیاموزند. اگر برای تجلیل از هنرمند محبوبشون، در ارامگاه فردوسی ساعتها به انتظار ایستادند و آواز خواندند، غلط کردند! اونجا ارامگاه فردوسی است، و یک خواننده، حق نداشته تقاضا کند که در کنار قبر فردوسی به گور سپرده شود (حتی اگر همین تصمیم را هم دولت گرفته باشه)
اشخاصی هم که معتقدند کلا شجریان، یک اوپورتونیست بی هنر بوده که توسط توده ایها سر کار گذاشته شده و ماندگار شده. بگذریم که خود توده ایها سالهاست که در عرصه قدرت وجود خارجی ندارند، ولی انقدر قدرت داشتند که ۴۲ سال شجریان رو در بین این ملت محبوب نگاه دارند!
بعضیها فریاد دارند که چرا شجریان آری ولی گلپایگانی نه؟ چرا ایرج نه؟ حتی چرا نصرت الله وحدت نه؟ چرا شجریان؟
به این دسته از روشنفکران باید عرض شود که، شجریان، حتی اگر توده ای بوده و "با رفقا در کنار دون ارام " قدم میزده، یا حتی اگر ربنا رو خونده و یا در کنسولگریهای ایران، در خارج، کنسرت داشته، همیشه و هنوز در قلب مردم ایران بوده و هست.
شجریان از روزهای اول انقلاب، در قلب این مردم جا گرفت و جاودانه شد.
اگر شما امروز با این موضوع مسئله دارید، علتش شجریان نیست، علتش اینه که شما به این ملت اعتقادی ندارید. انتقاد و فحش شما امروز به سوی ملتی است که شجریان رو چه زنده و چه مرده، دوست داشته و براش ارزش قائل بوده.
ملت ایران، خوب میدونه که چه میکنه. اکثریت، هرگز در دراز مدت اشتباه نمیکنه. این رو تمام جوامع دمکراتیک که شما امروز دارید در آنها نان میخورید و فریاد وا مصیبتها سر میدید که "وای که پاسارگاد رفت زیر آب" قبول دارند.
مرده پرست، شما هستید که هنوز برای قبر کوروش و تخت جمشید گریه میکنید و سینه میزنید، در حالی که فرهنگ ما رو دارند نابود میکنند، در حالیکه حقوق زنهای ما در این مملکت نابود شده و هزاران میلیارد ثروت ملی دزدیده شده و به غرب رفته.
مرده پرست اونهایی هستند که ناله سر میدند که چرا ایرج و گلپایگانی اینهمه محبوبیت نداشتند، اونها که بهتر میخواندند! اینها هنوز نفهمیدند که چهل و دو ساله که در ایران انقلاب شده و ایرج و گلپایگانی، چهل و دو ساله که از عرصه خارج شدند (گو اینکه همون موقع هم به جز چه چه زدن کار دیگری در زمینه آواز نکردند و هیچ چیز جدیدی به علاقه مندان نیاموختند)
کسانی که هنوز در انکار باقی موندید و نفهمیدید که در این مملکت چهل و دو سال پیش انقلابی شده که همه چیز رو عوض کرده. ایرج و گلپایگانی از همون وقت مردند. این شما هستید که مرده پرستی میکنید.
شجریان هم یکی از پدیدههای این انقلاب بوده. شما این انقلاب رو قبول ندارید؟ منهم امروز معتقدم که ایکاش اون انقلاب صورت نگرفته بود..... ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم این انقلاب صورت گرفته.
مردمی که امروز طرفدار شجریان هستند کسانی هستند که در ظرف این ۴۲ سال (که شما و من در خارج از کشور بودیم) به موسیقی او گوش دادند. در تمام مراحل زندگیشون به آواز شجریان گوش دادند، حتی با ربنای استاد، افطار کردند......
امروز شما اومدید بعد از ۴۲ سال، ابراز فضل میفرمایید که مردم اینهمه سال در اشتباه بودند؟ مردم هنر نمیشناسند؟ مردم بی فرهنگ هستند؟
همین مردم شریف در طی اینهمه سال، زیر یوغ حکومت توتالیتر که همه چیز آنها رو ازشون گرفته، از همه مهم تر آزادی و اعتبار ملی شون رو گرفته و حتی نان رو از سفرههاشون گرفته، تحت فشار ماندند. در تمام این مدت، کسی که همراهشون بوده و برایشان آواز خوانده، شجریان بوده، نه شما!
کسی که روی خرابههای بم نشست و کنسرت خیریه اجرا کرد. کسی که به عنوان اعتراض، با مردمی که خس و خاشاک خوانده شدند همراه شد و به خیابانها آمد.
مردم شریف ایران، همیشه شجریان رو در کنار خود دیدند، نه اون خانم با "فرهنگی" که همش دم از ویرانه شدن سنگهای تاریخی میزنه و گریه و زاری راه میندازه.
حالا شما میفرمایید که مردم ایران "اشتباه" میکنند؟
مگر خود شما ده بار تحت اسامی مختلف اشتباههای بزرگ نکردید و بعدش نیامدید با عوض کردن اسم خودتون، سعی در جبران اشتباهاتتون کنید؟
از برنامه ربودن رضا پهلوی جوان تا لو دادن گلسرخی؟
پس بگذارید مردم ایران، در امان باشند.
شما لزومی نداره که بر علیه شجریان و بر علیه مردم ایران، فتوا صادر کنید.
بروید دنبال فغان و ناله برای زیر آب رفتن پاسارگاد!
شجریان هرگز ادعا نکرده که قانون اساسی ایران رو نوشته. به عنوان یک شهروند محبوب ایرانیان، نظرات سیاسی خودش رو اعلام کرده.
شما نترسید. حق و حقوق شما به عنوان یک روشنفکر بی فایده همیشه محفوظه.
مباد اون روزی که امثال شماها مسئول نوشتن قانون اساسی ایران بشید! کسانی که امروز در حالی که در هیچ موضع و قدرتی نیستند، سعی میکنند که افکار و احساسات شریف مردم ایران رو تحریم کنند.... وای به روزی که در این مملکت به قدرت برسند.
برید خانم، برید به دنبال عزا داری برای پاسارگاد و مرده پرستی دیرینه تون.
شجریان و مردم ایران رو راحت بگذارید.
شیرین جونم. من طرفدار مردم ایران هستم.
چرا کامنتت رو پاک کردی عزیزم؟
نظر شما محترمه، پاکش نکن، دوست من.
عاشق کارهای همایون هستم، به خصوص از وقتی که با برادران پور ناظری کار میکنه.
از شجریان فقط یک سی دی دارم، همه آهنگ هاش هم دوست ندارم.
ولی شجریان، برای ملت ایران، نماد یک هنرمند ملی گرا بوده و هست. او دوست مردم بوده.
در این شرایط که هنرمندان خودفروخته به همراه سران دولت، فقط دارن جیب مردم رو میبرن، شجریان از اول انقلاب تا روز مرگش، همیشه در کنار مردم بوده.
احترام به شجریان، احترام به ملت ایرانه.
چرا حذف کردم
چون پشیمان شدم...چند سال پیش چیزی در باره آغاسی نوشتم...و بشدت مورد عتاب و پرخاش قرار گرفتم
بطور کلی همه مردم از زن و مرد و بچه گرفته تا سفید و سیاه و زرد...شایسته احترام هستند...
نظرات و عقایدشان نه.
به هر حال سوری جونم خیلی ببخش که این بار نظر من... بقول معروف... به نظر تو نزدیک نیست
اگر ما از یک نفر که هیچ آشنایی با شجریان, با موسیقی اش و با زندگی اش نداشته باشد تقاضا کنیم که تمام این بلاگ ها و کامنت ها را بخواند و یک نظر کلی بدهد. او چنین خواهد گفت.
شما ها نتنها هیچ احترامی برای همدیگر قائل نیستید بلکه از همدیگر متنفرین. فقط و فقط استفاده ابزاری از یک دیگر میکنید. دشمن دشمنتان دوست موقت تان میشود تا زمانی که مورد غضب تان قرار گیرد. من مات و مبهوتم که چرا هر روز اینجا جمع میشوید که خود و دیگران را عذاب دهید.
بقول خدا بیامرز عمه پیر پدرم, ننه جون این چکاریه, مگه مجبوری!
فرامرز جان
چشم بسته داری غیب میگی؟
خوب معلومه اگر یک نفر در مورد یک سوژهای که کاملا براش نا آشناست، بحثهای مخالف و موافق رو بخونه براش بی معنیه.
کسانی که اومدن این مطلب رو خوندن، اول تیترشو دیدن..... و مطمئنا یک نظر یا پیشداوری داشتند که خواستند این رو هم بخونند.
کلا نظرت خیلی بی معنی و بی ربط بود.
ببخشید ها
سوری جان فکر نمیکنم حرف مرا فهمیدی و سریع پریدی وسط مناقشه و قضاوت کردی. عیبی نداره.
مقصود من این بود که بدون توجه به اینکه ما مخالف و یا طرفدار شجریان باشیم, ما نهایتا هدفمون اینست که به هم دیگه بگیم که من میفهمم و تو نمیفهمی. یعنی اینکه دیالوگ و بحث منطقی در کار نیست. همه دارن شعار میدن و بهم بد و بیراه میگن. این یک مشکل فرهنگی ماست. متاسفانه.
قبل از هر چیز باید اعلام کنم که این دیس لایکها رو من نزدم. کسی که این کار و کرده احتمالا خیلی بیکاره، چون برای همه نظرها اینجا اومده دیس لایک زده :))
فرامرز جان در جواب شما:
۱- هدف شما رو نمیدونم، ولی من هدفم اصلا این نیست که بگم من بیشتر میفهمم یا دیگری نمیفهمه. من نظر خودم رو میدم و با نظراتی که نمیپسندم مخالفت میکنم. کاری که الان بیشتر از پونزده ساله که دارم انجام میدم. این بحثها در سایتهای غیر ایرانی هم به همین شکل و گاهی هم با لحن تند تری بین افراد انجام میشه. در سایتهای ایرانی با توجه به شرایط ایران، دیگه کاملا طبیعی و معمولیه
- کلا ایرانی هأیی که در مورد ایران بحث میکنند و به مسائل اجتمأعی (اقتصادی و سیاسی) ایران علاقمند هستند، به سه دسته بزرگ تقسیم میشن: اونهایی که طرفدار حفظ موازین دینی و اسلامی هستند، اونهایی که طرفدار حقوق مردم و آزادیهای مدنی هستند و اریایی هایی که از نوادگان کوروش بزرگ هستند، مثل این خانم شکوه (فرهنگ،میرزادگی،پاسارگاد) و دوستش جناب آقای مزدک بامدادیان....(امید نادان و دار و دسته رو هم میشه به اینا اضافه کرد)
- اینجا صحبت از دشمنی نیست. دشمن چیه؟ دشمن کیه؟ اگر با نظرهای همدیگه موافق نبودیم پس الزاما دشمن هستیم؟ الان من و شیرین که معمولا در بیشتر مسائل با هم همعقیده هستیم، در مورد شجریان عقیده مون مخالفه. پس الان شدیم دشمن؟ از تو دیگه بعیده این حرف ها....
- مسلمه که من فکر میکنم که درست فکر میکنم :) و دیگران هم همینطور، فکر میکنن که اونها درست فکر میکنن و ما با هم بحث میکنیم.....
-قبول دارم که من گاهی تند صحبت میکنم، ولی معمولا این با افرادیه که بارها و بارها ازشون حرفها و نظرات غیر منطقی دیدم. مثل همین خانم که میاد میگه (البته از طرف دوستش میگه) که مردمی که میرن جلوی درب بیمارستان برای شجریان میخونند، بی فرهنگ هستند!
خوب، من دلم میسوزه. این خانوم که سال هاست دارم میبینم فقط سنگ اماکن تاریخی ایران رو به سینه میزنه، از مردمی که دارن بنزین لیتری سه هزار تومن میدن و جوانها شون دارن دسته دسته توئ خیابونها توسط عوامل رژیم پر پر میشن، انتظار داره که رفتار فرهنگی درستی داشته باشند ! کجا و کی اومده برای همین مردم اشک ریخته؟ کی اومده برای شلیک به هوپیما و کشته شدن ۱۷۸ انسان، اعتراض کرده؟
مردمی که در چنین مواقعی هیچ پشتیبانی ندارند، معلومه که میرن روی سنگ تخت جمشید عکس یادگاری میگیرند و مینویسند: خط نوشتم که خر کند خنده .....
بعد ایشون میاد میگه وا مصیبتا.....
حالا اگه فقط به همینجا بسنده میکرد، اشکالی نداشت. ولی به مردم ایراد میگیره که چرا فرهنگ ندارند.......
فرامرز جان، من از هیچکس بیشتر نمیفهمم، من فقط دلم برای این ملت میسوزه. همین.
سوری جان, شاید اشتباه من در این بود که نظرم را در بلاگ شما چاپ کردم. من میخواستم که یک نظر کلی بدم که ما ایرونی ها افتادیم به جون همدیگه و داریم بهم بد و بیراه میگیم و فکر کردم که بلاگ شما در مقایسه با بقیه بلاگ های دیگر جای امن تریه برای گفتن نظرم. ولی اشتباه کردم. Sorry
فرامرز عزیز
خوب میدونی که من خیلی بهت احترام میذارم و دوستت دارم، گاهی اوقات هم باهات دعوام میشه :) ولی خوب دعواها هیچوقت جدی نیست، چون همدیگه رو خوب درک میکنیم.
من همیشه به نوشتههای شما توجه خاصی دارم و همیشه هم خوش حال میشم وقتی که نظراتت رو در بلاگهای خودم میخونم. نظر شما برای من مهمه.
خوشحالم که بلاگ من رو جای امنی برای نوشتن افکار و احساساتت تشخیص دادی.
شاید نظرت رو این بار خوب برداشت نکردم، پس در این صورت این من هستم که باید از شما معذرت بخوام.
در مورد خشونت و فحاشی در فضای مجازی این متن رو که خیلی وقت پیش خوندم اینجا پست میکنم، اسم نویسنده رو متاسفانه فراموش کردم.
موفق و پایدار باشی.
https://www.imna.ir/news/238951/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF