برای مسابقه انشاء ایرون
هفت خط: دوبیتی و رباعی
نیلوفر شیدمهر
۱
هنگام طلوع است وَ ماه و خورشید
برخاسته از خواب در سایهی بید
از شبنم عشق خیس سر تا پایند
عشقی که فلک خفته بُد و هیچ ندید
۲
لبخند غریبهای صفا داد مرا
برچید گلی و در خفا داد مرا
یک شاخه گل سرخ که همرنگ جفا
کز جور نشان ولی وفا داد مرا
۳
گر پشه و گر عقاب فرجام یکی است
گر مست شوی هفت خطِ جام یکی است
آن مست غرور تا خطِ جور ندید
افتادن از اوج سرانجام یکی است
۴
تو از من عاصی و من از زمانه
که کرده هر دومان جاکن ز خانه
دو طغیانگر، دو تبعیدی، دو یاغی
که میشورند بر هم عاشقانه
۵
دریا سفری است از نگاه ساحل
از جمعِ شماره قطرهگانِ بیدل
روزی که جمیعِ سنگها آب شدند
بر ناقهی امواج نهادند محمل
۶
من از دنیا گریزانم عزیزان
ز جمع پیشتازانم عزیزان
چنان تازم که از اسبم بیافتم
نگار پاکبازانم عزیزان
۷
هنگام طلوع است وَ در دریایند
خورشید وَ ماه لخت سر تا پایند
دست در دست ز روی موجها میخیزند
انگار که انعکاس یک رویایند
/
نیلوفر شیدمهر
تارنما: nilofarshidmehr.com
* لینک به مجموعه داستان در همه شهرهای دنیا زنی هست
* لینک به مجموعه داستان دو زن در میانه پل
* کانالِ شعرخوانی در یوتیوب (از شما دعوت می شود مشترک شوید)
عالی. لذت بردم. بخصوص ۲ و ۳
ممنونم جهانشاه جان. خوشحالم که لذت بردی.