تلگرام:

داستان خروج یک خانواده ایرانی از مرز در نیمه اول دهه 1360

کتابی که می‌خوانید خاطرات دوست عزیزی است که در بحبوبه همه‌گیری کرونا به طور ناگهانی در بیمارستانی در هامبورگ درگذشت. یک هفته قبل با پست، هفت دفترچه خاطرات خود را در مورد فرار از ایران برای من فرستاد. این خاطرات که در حین سفر طولانی او نوشته شده، هم سفر نامه است، هم دلنوشته، هم گزارش روزانه، هم مردم نگاری شهرها و مردمانی که با آنها روبرو شده، هم داستان تلخ و شیرین ایرانیانی است که رنج سفر را تحمل می‌کنند تا جان خود و خانواده‌شان را در دوران بحران و فشار و اختناق در ایران نجات دهند. هم داستان مهاجرین و از جا راندگان سایر نقاط جهان است. روایت او مانند شیوه نگارش‌اش چند وجهی و چند لایه است: از سفر پرخطر یک خانواده سه نفره ایرانی در زمستانی پر برف شروع می شود که در طول مسیر و رسیدن به ساحلی امن، به مهاجرین و پناه‌جویان دیگری برخورد می‌کند. هرچه روایت به جلو می‌رود، تنوع و وسعت پناه‌جویان بیشتر و گسترده‌تر می‌شود، راندگانی که نه تنها از ایران بلکه از سرزمین‌های دیگر، هرکدام به دلیلی مجبوربه ترک وطن شده‌اند. داستان من و تو است و دربدری و جابجائی تراژیک انسان‌هائی که در جستجوی خوشبختی و امنیت، در جستجوی یک تکه آزادی، رهسپار سرزمین‌های غریب و ناشناخته می‌شوند. آدم‌هائی که در درد و رنج  مشترکند اما سرنوشت هرکدام از دیگری متفاوت است.

برو به آدرس