آسو:

منصوره شجاعی

آیا به مرور زمان «اینجا» می‌تواند مثل «آنجا» شود؟ این پرسش، پتکی است مدام کوبنده بر ذهن اکثر مهاجران اجباری.

صدیقه وسمقی می‌گوید: «نه نمی‌شود، به این دلیل که برای دیگران نشده است. به این دلیل که درد تو به مرور زمان کمتر نمی‌شود بلکه بیشتر و عمیق‌تر می‌شود ... فکر می‌کنم مرا از خاک آنجا ساخته‌اند. وقتی باران می‌بارد تنِ خیسم بوی خاک باران‌خورده‌ی وطن می‌دهد. زیر باران می‌روم،‌ بو می‌کشم. وطن فقط خاک نیست، وطن جایی است که در آنجا جا می‌مانی...» (ص ۳۵).

هنگام خواندن جملاتِ کتابش انگار با او سخن می‌گویم. انگار ژانویه یا فوریه‌ی ۲۰۱۴ است و ما در یکی از خیابان‌های کلن کنار هم راه می‌رویم و من به او می‌گویم: «ولی من جا نماندم، نگاه کن، تنِ من اینجاست. آنچه جا مانده وطن است و این تنِ خاکِ وطن‌خورده‌ی من است که آواره‌ی خاک‌های دیگر شده، نگاه کن...». و او چون همیشه آرام ادامه می‌دهد و بالاخره حرف آخر را می‌زند: «ببین، من خودم هم اینجا کار دارم که تا حالا مانده‌ام. می‌خواهم کتاب‌هایم را چاپ کنم. بعد از انتشار کتاب‌ها برمی‌گردم، حتماً برمی‌گردم...».

برو به آدرس