در جوامع به موهبت آزادی رسیده وقتی به عینه ثابت شود که کردار،  گفتار و پندار یک شخصیت عمومی نیک نبوده  و به ضرر جامعه تمام شده، دیگر برای حرفهایش تره خرد نکرده ،  او را مورد بازخواست قرار داده و صدالبته که حلوا حلوایش هم نمیکنند.

البته نمیتوان چنین رفتاری را از مردم درون ایران استبداد فاشیسم اسلامیست زدۀ گرفتار کیش شخصیت توقع داشت، ولی چنین منش دموکراتیک از وظایف ایرانیان، خصوصاً ماشاءالله "روزنامه نگاران" و روشنفکران در کشورهای آزاد میباشد که شوربختانه غالباً نیست.

شاهد مدعا، تداوم عشق و ترویج عقاید فاشیست اسلامیستی شارلاتان علی شریعتی در برونمرز توسط برخی ایرانیان صد البته روشنفکر است.  

شاهد دیگر، عشق به عبدالکریم سروش است که در تحکیم حاکمیت فاشیست های اسلامیست بر ایران نقش کلیدی داشته.  کمیسار انقلاب فرهنگی خمینی جانی و به قول خودش مسئول پاشیدن " عطر و بوی اسلامی"  در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده که هزاران استاد و دانشجویی که میتوانستند سدی در برابر نهادینه شدن توحش فاشیسم اسلامیست ها باشند را "پاکسازی" کرد. 

عشق بی بی سی به حسین حاج فرج دباغ عبدالکریم سروش شده و دیگر همدستان و عملۀ ظلم پسرفت ایران قابل درک است، بودجه را انگلستان میدهد و تاریخ سیاست آن کشور در ایران هم برای همه روشن میباشد، ولی اینکه ایرانیانی هنوز هستند که پس از اینهمه سال زندگی در جوامع آزاد بویی از آزادگی نبرده، در منجلاب استبداد فکری و کیش شخصیت دست و پا میزنند مایۀ تأسف است.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

عکس بالا،  دباغ بی‌شرم کیف بدست، در کنار دو همدست دیگرش پس از دیدار با "امام " خمینی جانی و دریافت مأموریت "انقلاب فرهنگی"  حسن حبیبی کت و شلوار رنگ روشن  در وسط  و علی شریعتمداری سمت چپ.  عکس دباغ و شریعتمداری در نماز جمعه در محل دانشگاه تهران پس از موفقیت  "عطر پاشی"  و "پاکسازی"  مراکز آموزش عالی ایران.

پ.ن. برای نمونه به اینجا هم سرکی بکشید.