جایتان خالی دیروز ظهر پِنِلوپه خانم ـ کلیدِ دارِ منزلِ ما مرغِ دهاتی و چلو درست کرده بود، خوردیم و برویَش مشغولِ نوشیدنِ دومین چای تّرکی‌ نبات دار در استکان و نعلبکی ناصری ـ یا شاه شهید و همانِ جریان کیه کیه در می‌زنه ـ من دلم می‌لرزه ـ که زنگِ خانه را زدند و گفتند که ساک، نوشته ها و چیزهایی که در عراق خریدم بالاخره رسید...

درین هفته‌ها منتظرشان بودم... در حراجی که در بغداد شرکت کردم ـ توانستم یک عدد پیانو (مارکِ Steinway & Sons) که متعلق به رغد حسين ـ دخترِ صّدام حسین بوده است. آنرا خریدم به این خاطر که در مصاحبه‌ای به سربازانِ ‌ایرانی بی‌ احترامی کرده بود و حال پیانوی ایشان را به بهترین قیمت هر چه زودتر فروخته و از طریقِ یک منبعِ مطمئن ـ پولَش را بدستِ چند جانبازِ ‌ایرانی در ایران خواهم رسانید. البته پیانو تقدیمی یک شرکتِ خارجی‌ بوده به عنوانِ رِشوه، اگر ببینم کسی‌ فضولی کرد ـ نامِ آن شرکتِ انگلیسی را به روزنامه‌های فرانسوی و اسپانیولی خواهم داد، پیانو حتّی یک گام نیز بخودش ندیده و متأسفانه خوب از آن مراقبت نکردند و شاید در قیمت توفیری داشته باشد، به هر حال پولش غَنیمتی سربازانِ دلیرِ ‌ایرانی است و خاک بَر سَرِ من که بیش از اینها کاری از دستَم بر نمی‌‌آید، آن سال سَرِ جنگ خواستم بروم ـ اجازه ندادند و نشد جانَم را برای ایران بدهم، تا به حال خیلی‌ کار‌ها کردم و اما اینها کوچک است و اصلاً دیده نمی‌شود در برابرِ غیورمردانِ سربازانِ ‌ایرانی و زنانی که منتظرِ ایشان ایستادند و از خانه‌هایشان دفاع کردند، الهی مصّببینِ جنگِ ایران و عراق در آتشِ اَلیم سوخته و نوادگانِشان یک روزِ خوش نبینند.

نوشته‌هایمَ را بزودی با گزارش‌هایَم دَست چین و ترجمه کرده و در قالبِ چند نوشتار به شما ایرانیان تقدیم می‌کنم. در حراجِ آنجا چند جعبه ویسکی‌ قدیمی‌ و سیگارِ برگ که متعلق به صّدام حسین بود (با مُهرِ کاخِ ریاست جمهوری عراق) نیز خریداری کردم، تا چشمِ دشمنِ ایران درآید، حّق همیشه به حّقدار می‌رسد، دیدیم مقصّرین چگونه به سِزای اعمالِ بدشان رسیدند و با بی‌ آبرویی مُردند و هیچ کس یادِشان نکرد.

می‌ دانم، مطمئن هستم که به ایرانِ آزاد باز خواهم گشت، می‌‌دانم، مطمئن هستم که مردمِ ایران بزودی روی خوش را دیده و تا به قیامَت با صَفا و آرامش زندگی‌ خواهند کرد. بَدی نکنیم، خوبی‌ کنیم، دلِ کسی‌ را نَشکانیم، دل بدست آوریم.

 اِی پَری بیا ـ در کنارِ ما ـ جانِ خسته را مَرَنجان... تَصنیف همچنان ادامه دارد...

سلامت و پاینده باشید.

پاریس آباد، دوازدهمِ فوریه سالِ ۲۰۱۷ میلادی (سالِ خروس)