بانو قمرالملوک وزیری در فیلم مادر -۱۳۳۰
نوازنده ویلون استاد یحیی نیک نواز
تنها تصویرِ متحرکِ از آوازِ قمرالملوک وزیری در فیلم «مادر» (اسماعیل کوشان، 1330)
قمرالملوک وزیری نخستین خوانندهای است که در دورۀ پهلوی اول، بهدعوت شکراللهخانِ تارزن، بدون حجاب، در کنسرتی در «گراند هتل» آواز خواند. او دو ماه قبل از اجرایِ کنسرت بارها تهدید میشد؛ با وجود این، روزی که کنسرتاش را اجرا کرد، به تالاری که یکهزاروپانصد نفر گنجایش داشت حدود سههزار نفر هجوم بُردند. دکتر اسماعیل کوشان، که از چنین استقبالی باخبر بود، از بانو قمر برای حضور در صحنههایی از فیلمِ «مادر» دعوت کرد. قمر ابتدا نپذیرفت؛ اما با پادرمیانیِ عصمت دلکش، که نقشِ اصلی را در همین فیلم ایفا میکرد، و دیدن یکی از محصولات «پارسفیلم» بهنام «شرمسار» (1329) رضایت داد که در صحنههایی از فیلم، به نقش خودش، حضور داشته باشد. قمر در فیلم شعرهایی از حافظ (معاشران گره از زُلف یار باز کنید) و سعدی میخواند.
نگاتیو و نسخههای پزتیو این فیلم صبح روز پنجشنبه اول خرداد 1331 در آتشسوزیِ مهیبِ استودیو «پارسفیلم» (واقع در خیابان تخت جمشید) طعمۀ حریق شد، و کوشان بعدها با کپیهایی که از فیلم در سینماهای شهرستانها مانده بود، و تهیۀ «دوبلکیت» نسخۀ بیکیفیتی (شاید هم دو کپی) از فیلم تهیه و نگهداری کرد، که خوشبختانه باقی مانده است.
دلکش، ساسان سپنتا و منوچهر خسروانی بهاتفاق گفتهاند که نوازندۀ ویلن در این اجرا ناصر زرآبادی است؛ اما در عنوانبندی فیلم نامی از زرآبادی درج نیست. آهنگهای فیلم را مهدی خالدی، نوازندۀ نامآور ویلن، ساخته است، و گروهی از نوازندگان (مهدی خالدی، نیکنواز، ظفرنیا، مرتضی گرگینزاده، صالحی، ا. خالدی، حسین همدانیان و فرصت) مجموعۀ آهنگها ـ نه فقط تصنیف قمر ـ را همراهی کردهاند. در مجلهای که «پارسفیلم» همان زمان منتشر کرد، فقط نام خالدی بهعنوان سازندۀ آهنگها ثبت شده است.
قمر هفت سال پس از حضور در این فیلم چشم از جهان فروبست، و سالهای پایانی عمر را در انزوا و عسرت بهسر بُرد. با وجود این، موقعیت ناساز مالی و دریافت پول علت حضورش در این فیلم نبود. او به اصرار دلکش، که از سهامدارانِ «پارسفیلم» بود، و دکتر اسماعیل کوشان، بهرغم میل باطنیاش، جلو دوربین فیلمبرداری رفت، و در پاسخِ اصرارهای دلکش میگفت: «من نمیآیم در فیلم بازی کنم. فیلم چیست؟ دوست ندارم.» قمر برای حضور در این فیلم دو هزار تومان دستمزد گرفت که مقداری از آن خرج تهیۀ لباسی که در موقع اجرای آوازخوانی به تن دارد و هزینۀ رفت و آمدهایش به استودیو شد، و باقیمانده را به بیمارستان مسلولین شاهآباد اهدا کرد.
یادداشت از صفحه اینستاگرام آقای عباس بهارلو
خیلی عالی بود بهرام جان.
دست درد نکنه.
لذت بردم