کیانوش فرید، بی بی سی
خانواده ایرج پزشکزاد، نویسنده سرشناس، در بیانیهای رسمی که در اختیار بیبیسی فارسی قرار دادند میگویند کتاب «مورخه» که بهعنوان جلد دوم یا ادامه رمان «داییجان ناپلئون» در برخی وبسایتها به نام ایرج پزشکزاد منتشر شده است، «جعلی» و بیاساس است.
خانواده آقای پزشکزاد تاکید کردند هیچ اثری با این عنوان در میان نوشتهها، یادداشتها، دستنوشتهها یا آرشیو رسمی ایرج پزشکزاد وجود ندارد و انتساب این متن به او «کاملاً نادرست و گمراهکننده» است.
رمان مورخه در برخی از سایتها بهعنوان اثری از ایرج پزشکزاد و ادامه رمان معروف او «داییجان ناپلئون» منتشر شده است، اما علاوه بر اعضای خانواده، نویسندگان و دوستان آقای پزشکزاد نیز اصالت آن را انکار و تاکید کردهاند که این متن، نوشته او نیست. با این همه، هیچ نشانی از نام و هویت فردی که این کتاب را به نام ایرج پزشکزاد «جعل» کرده است، در دست نیست.
ایرج پزشکزاد، نویسنده و طنزپرداز، بیش از همه با رمان داییجان ناپلئون شناخته میشود؛ اثری که نخستینبار در دهه ۱۳۵۰ منتشر شد و با روایت طنزآمیز از یک خانواده ایرانی، جایگاهی ماندگار در ادبیات معاصر یافت.
ناصر تقوایی، فیلمساز برجسته، براساس این رمان یک سریال تلویزیونی موفق و بسیار پرمخاطب ساخت که در گذر زمان به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان تبدیل شد.
به همین دلیل، ماجرای انتشار متن «مورخه» بهعنوان اثری از ایرج پزشکزاد و ادامه رمان مشهور او، تنها افشای یک انتساب جعلی نیست، بلکه یادآور ضرورت مراقبت از میراث ادبی در روزگاری است که بازنشر دیجیتال میتواند مرز میان اثر اصیل و متن جعلی را مخدوش کند.
بهمن پزشکزاد: این کتاب از پدرم نیست
بهمن پزشکزاد، تنها فرزند و وارث ادبی ایرج پزشکزاد، در همین زمینه به بیبیسی فارسی گفت: «اینجانب بهمن پزشکزاد، فرزند زندهیاد ایرج پزشکزاد، با تاکید بر بیانیه خانوادگی که درباره کتاب فاقد اصالت مورخه صادر کردهایم، تایید و تصریح میکنم که این اثر فاقد اصالت است و هیچ انتسابی به پدرم ندارد.»
شهلا پزشکزاد: جعل نام، زخم بر حافظه جمعی
شهلا پزشکزاد، برادرزاده ایرج پزشکزاد، نیز در گفتوگو با بیبیسی، مسئله رمان جعلی «مورخه» را فراتر از یک انتساب نادرست یا دعوای ادبی دانست و آن را مستقیما به آسیبدیدن اعتماد عمومی پیوند زد.
او گفت: «وقتی نام یک نویسنده جعل میشود، موضوع فقط یک کتاب نیست، اعتماد جامعه آسیب میبیند. اعتمادی که سالها، آهسته و بیهیاهو، میان قلم نویسنده و ذهن خواننده شکل گرفته است.»
به گفته او، واکنش خانواده آقای پزشکزاد نه از سر حساسیت شخصی، بلکه پاسخی به همین اعتماد جمعی بوده است؛ اعتمادی که خوانندگان داییجان ناپلئون طی دههها با جهان طنز، تاریخ و نگاه انتقادی ایرج پزشکزاد ساختهاند.
شهلا پزشکزاد گفت که مخاطبان و دوستداران این نویسنده بارها از خانواده پرسیدهاند آیا متنی با عنوان «مورخه» واقعاً از اوست یا نه؛ پرسشی که خانواده را وادار به پاسخگویی کرده است.
او با تفکیک روشن میان تاثیرپذیری ادبی و جعل نام تاکید کرد: «سبک میتواند الهامبخش باشد، میتواند تکثیر شود و نسلها را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما نام نویسنده چنین نیست. نام، میراث است، حامل تاریخ، اعتماد و حافظه.»
از نگاه او، جعل نام ایرج پزشکزاد ضربهای است به زیربنایی که رابطه مردم با داییجان ناپلئون و جهان طنز پزشکزاد را شکل داده؛ رابطهای که صرفا ادبی نیست، بلکه بخشی از حافظه همگانی است.
هادی خرسندی: مال هرکی باشد، مال من نیست
هادی خرسندی، طنزپرداز و از دوستان نزدیک ایرج پزشکزاد، به بیبیسی فارسی گفت که تا آخرین هفتههای زندگی پزشکزاد با او در لسآنجلس گفتوگوهای تلفنی منظم داشته و او در تمام این سالها هرگز اشارهای به جلد دوم داییجان ناپلئون نکرده است >>>
نظرات