دکتر الهی هشتاد و هفت سال سن داشت و مقیم سان فرانسیسکو بود

روحش شاد و یادش گرامی‌

بیوگرافی نوشته یکی از دوستان در ایران:

متولد ۱۳ آذر ۱۳۱۳ شمسی در تهران، دکتر الهی از سال آخر دبیرستان (۱۳۳۱) روزنامه‌نگار شد و کارش را در روزنامه کیهان آغاز کرد و ادامه تحصیلاتش را در فرانسه به پایان برد و دیپلم‌های تخصصی دریافت کرد. او در سال ۱۳۵۷ برای مطالعات دانشگاهی به «دانشگاه ایالتی سن‌خوزه» و «دانشگاه برکلی» به آمریکا رفت و دیگر به ایران برنگشت.

وی در کنار مصطفی مصباح‌زاده، داریوش همایون و هوشنگ وزیری از کسانی‌ بود که در پیدایش ژورنالیسم مدرن در ایران نقش بسزایی داشته‌اند. تحقیق، ترجمه و شعر نیز همواره مورد توجه او بود و در کنار حسینقلی مستعان، حمزه سردادور و ذبیح‌اله منصوری از بانیان پاورقی‌نویسی به‌عنوان ژانر مهمی از ادبیات داستانی در ایران به‌شمار می‌رود.

وی همچنین از بانیان گفت‌وگوهای مطبوعاتی به سبک مدرن با بزرگان فرهنگ و سیاست نیز هست که انتشارشان در سال‌های ۳۰–۵۰ بازتاب گسترده‌ای در جامعه ایران داشته‌است. از آن‌جمله گفت‌وگو با: محمد معین، ناتل خانلری، علی‌اکبر دهخدا، ضیاءالدین طباطبائی، ساعد مراغه‌ای، حسین بنایی و ...

صدرالدین الهی با اطلاع از رمز و راز رسوم و آداب و سنت‌های ایرانیان در آثار خود از نکته‌ها و ظرائف گفته‌ها و سروده‌های شاعران ایرانی بهره می‌برد و در فصول کتاب‌هایش، هرگاه که مناسبتی دست دهد، به‌کار می‌برد.

او گزارش‌نویس برجسته‌ به‌شمار می‌رود و گزارش‌هایش از جنگ استقلال الجزایر نمونه‌ای از آن هستند. وی برای تهیه این گزارش‌ها ۲۷ بار به الجزایر رفت و بارها جانش را به خطر انداخت. او را در این زمینه با عبدالرحمان فرامرزی مقایسه می‌کنند.

وی تا زمانی که با محافل مطبوعاتی و اهالی خانه مطبوعات نشست و برخاست شخصی و کاری داشت، معلم این حرفه هم بود و زمانی که برای تدریس روزنامه‌نگاری به دانشکده علوم ارتباطات دعوت شد، استاد این رشته در تمام شاخه‌هایش شد و در صدر همه شاخه‌ها «گزارش‌نویسی» بود.

آثار:

۱- کتاب «با سعدی در بازارچه زندگی» انتشارات تاک ۱۹۶ صفحه، کالیفرنیا ۱۳۷۸.

شاعر بزرگ ایران‌زمین «سعدی» برخلاف «حافظ» و دیگران، شاعری پُر سیر و سفر بود و «گلستان» وی را می‌توان گزارش این سیر و سیاحت‌ها و دیده‌ها و دیدارها دانست و اگر بپذیریم که روزنامه‌نگاری نیز محصول حشر و نشرها و سیر و سیاحت‌های روزنامه‌نگار است، «با سعدی در بازارچه زندگی» را می‌توان آنگونه به‌شمار آورد. در این بازارچه زندگی است که ما پابه‌پای نویسنده، با شخصیت‌های بسیاری، از جمله با « پرویز ناتل خانلری» « عیسی صدیق» « عبدالعلی صورتگر» «هوشیار» و دیگران آشنا می‌شویم. به‌طوری‌که می‌توان این کتاب را «گلچین معرفت» به‌شمار آورد. کتاب از ۲۲ مقاله مستقل تشکیل شده که هرمقاله با بیتی از «سعدی» به یکدیگر پیوند یافته‌است. وسعت دید و نثر روان و زیبای «صدرالدین الهی» به کتاب «با سعدی در بازارچه زندگی» غنای مضاعفی بخشیده است.

۲- کتاب «دوری‌ها و دلگیری‌ها» انتشارات شرکت کتاب ۳۶۰ صفحه، کالیفرنیا ۲۰۰۸

این کتاب در واقع فصولی در شرح هجران و خون جگر است با «عمو یادگار»اش. صداقت « صدرالدین الهی» در بیان مشاهداتش با التزامی به حقیقت، از لابه‌لای سطور نوشته‌هایش خود را نشان می‌دهد. او فقط یک روزنامه‌نگار نیست. قدرتِ نویسندگی او از نوشته‌هایی که در این مجموعه گردآمده‌اند به‌خوبی پیداست.

۳- کتاب «سید ضیا: مرد اول یا مرد دوم کودتا». انتشارات شرکت کتاب ۴۹۷ صفحه، کالیفرنیا ۲۰۱۱

این کتاب شامل گفتگوی طولانی صدرالدین الهی با ضیاء طباطبایی است. نمی‌توان از آغاز سلطنت پهلوی و روی کار آمد رضاشاه سخن گفت و از سایه بلند ضیاء که بر سر بنیان‌گذار سلطنت پهلوی بود گریخت.

روحانی سیاست پیشه‌ای که عمامه را از سر برداشت و کلاه پوستی را بر سر گذاشت. او آخرین نخست وزیر احمدشاه قاجار شد و رضا خان را وزیر جنگ خود انتخاب کرد، اما از آنجا که دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند، رضاخان، که بر سر کار آمدن خود را مدیون او بود، وی را پس زد و همه قدرت را بدست گرفت.