آسو:
سوما نگهدارینیا
به عقیدهی ربکا سولنیت، نویسندهی آمریکایی، نقشهها همیشه به درد پیدا کردن مکانها یا اشیاء نمیخورند بلکه در جهان ما نقشههایی نیز برای گم شدن وجود دارد! سولنیت با مرور داستانها، روایتها و افسانههایی از خاور دور تا آمریکای لاتین میگوید که نقشههایی که در اصل «برای پیش رفتن، بدون رسیدن به مرز افقهای دور» طراحی شدهاند در نهایت ما را حیران و سرگردان در برابر چشماندازی بیکران رها میکنند.
در دورهی زمانی خاصی بسیار شیفتهی این تعبیر بودم و حتی گاهی آن را در چارچوب قصهی قلمروهای ناپیموده به زندگیِ پر اضطراب دنیای امروز گره میزدم اما چندان مطمئن نبودم که چنین نقشهای وجود داشته باشد یا اینکه الزامات زندگی به کسی اجازه دهد که روزی با نقشهای عاری از هر گونه نقطهی ارجاعی در هیاهوی زندگیِ روزمره گم شود. روایتِ سولنیت را بیشتر داستانی خیالانگیز میدانستم اما طی پژوهشی تاریخی به قصد بازسازیِ بخشی از تاریخ زنانهی سدهی گذشته در خاورمیانه، به نام زنانی برخوردم که نام و امضاء و دستنوشتهها و مقالاتشان در میان انبوه برگههای آرشیوی موجود بود اما از خودشان اثری نبود و حتی تصویر بعضی از آنها از عکسها هم حذف شده بود.
مدت زیادی طول کشید تا بتوانم به مدد تکهکاغذهای قدیمیِ برجامانده از این زنان دنیای اطرافشان را بازسازی کنم و نام دوستان و خویشاوندانشان را بیابم. آلبوم عکسهای مجامع، گروهها و انجمنهایی را که این زنان در آن عضویت داشتند زیر و رو کردم تا شاید اثری از آنان پیدا کنم. به تعدادی از قبرستانهای شهرهای محل سکونت بعضی از این زنان رفتم، به این امید که نام و نشانی از آنها روی سنگ قبرها بیابم. اما هرچه پیشتر میرفتم، بیشتر با جای خالیِ آنها روبهرو میشدم. سرانجام یک روز با خود فکر کردم که بهتر است که این پژوهش را رها کنم. میخواستم به دوستان و همکارانی که در یافتن سرنخها به من کمک کرده بودند خبر بدهم که به علت فقدان اسناد و مکتوباتِ کافی از ادامهی کار منصرف شدهام.
برو به آدرس
نظرات