آسو:

فوندا شِنول

در روایت‌های تاریخیِ رسمیِ ترکیه، مبارزه‌ی زنان برای رهایی از ستم مردسالاری با تأسیس نظام «جمهوری» آغاز می‌شود. مطابق این دیدگاهِ «سکولار، جمهوری‌خواه و مدرنیست»، «پدران بنیان‌گذارِ» جمهوری حقوق گوناگونی به زنان اعطا کردند و در دستیابی به جایگاهی برابر به‌مثابه‌ی شهروند به آنان یاری رساندند و راهشان را به سوی آزادی به‌مثابه‌ی فرد هموار کردند.

آنچه بعدها «فمینیسم دولتی» نامیده شد بی‌شک ورود زنان ترکیه به حوزه‌ی عمومی را تسهیل کرد و حقوق و فرصت‌های متعددی را برایشان فراهم آورد. با این‌ همه، این تصور که این حقوق «اعطا» شد همواره باری بر دوش زنانِ ترک بوده است، و از بروز تواناییِ آن‌ها برای اظهار وجود و جسارتِ بیشتر، تجهیز قوای خود، و پرورش موضعی انتقادی نسبت به ایدئولوژی رسمی جلوگیری می‌کند. به همین دلایل، در ترکیه مدت زیادی طول کشید تا فهم و آگاهی از تاریخ مبارزه‌ی زنان برای برابری و آزادی پیش از تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ پدیدار شود.

در دهه‌ی ۱۹۸۰، جنبش فمینیستی هنگامی که سرعت گرفت، کشف کرد که نه تنها سازمان علنی و برجسته‌ای در امپراتوری عثمانی وجود داشته که در خورِ نام «جنبش زنان» است، بلکه پیوندی علّی با فمینیسم معاصر ترکیه نیز داشته است. درک این واقعیت که بذرهای مبارزه‌ای مبتنی بر شعار «حق گرفتنی است نه دادنی» بسیار زودتر از خودِ جمهوری کاشته شده است سرچشمه‌ی شجاعت و مقاومت شد. از این به بعد، درک و فهم تاریخ زنان خارج از روایت رسمی آغاز شد.

برو به آدرس