جدیدترین مجموعه شعر شیدا محمدی به نام "یواش های قرمز"، توسط نشر ناکجا در پاریس منتشر شد. این کتاب مجموعۀ ۴۰ شعر از اشعار شیداست که برخی از آنان به زبان های انگلیسی، عربی، ترکی و چک ترجمه شده است.
نمونه اشعار
ماه ملنگ
و تنم قوس می آید وُ کِش
کش می کشد در ایوان و می پرد
می پرد از سر دیوار وُ زل
زل می زند به پنجر ه ی روبرو
تا بلیسد دهانم را گربه ی ِ سیاهُ
و سفید
بو
کند
پستانم را
موهایم را چنگ بزند تا
باز پنجول هایم بزند تا
و بهار سوت بکشد سرت از خیسی لبهایم
و تنم کش بیاید از تنهایی
آ آ آ آ خ دلم !
دلم دلم کبودی می خواهد
که بلیسی ساق ِ سیاه ِ شلوارم را
ام را
تاریکی ام را
آیینه ام را
شانه ام فیروزه ام عقیق ام را
دایره ام زنگوله ام خرمهره ام را
توباره دوباره دوباره دوباره دوباره
آ آ آ آ آ خ !
گربه ی ِ سفیدی بپرم درررررر دست های گِلی تو
با دست های شفاف .
شیدا محمدی
۱۷ مارچ ۲۰۰۸، Camarillo
دست در دست باد دیوانه
با این کلمه ها با این میز با این آینه در این اتاق
با این جمله ها با این ناخن گیر با این بودای خندان
باز چه کسی به دست بادِ دیوانه دف داده است آنجا؟
آنجای پیر
پروانه های فراموش
اتاق های بی آغوش و یادش بخیر پاهای شورانگیز و روزهای آهو
روزهای گوزن
حالا تو کجایی؟
از آن همه ستاره آیا به اینجا نگاه می کنی؟
با آن همه دست و دوست در بهشت
ناخن هایت را می گیری ؟
هر وقت شک می کنم به یاد تو می افتم و دلم لک می زند با پاهای گلی از خانه بزنم بیرون
باران هم می بارد
شهر پشت بید و این خیسی نرم در بوی مویِ بلند و شبق من
از گردنم باید بپاشم به آسمان و باز چه کسی باد دیوانه را کشانده پای لاله ها ؟
آینه و یادش به خیر نشستن و راه رفتن و خوابیدنِ رودخانه ها
رودخانه های سینه چاک
حالا تو کجایی ؟
شاید خواب می بینی و اسب های سفید در تاریکی شیهه می کشند
در تاریکیِ من،
در تاریکیِ این شهر و این آدم ها.
با این کفش ها با این انگشت ها با این چمدان ها
با این عکس ها و قدم ها با این پله های موذی
باز چه کسی به باد از شب های عشق حرف زده است؟
یادش به خیر چشم های زرد اول صبح
چشم های خوشبو و خوشمزه
خداهای لخت و خندان
کجایی تو حالا؟
سوار کدام قله کجای این دنیای معلق؟
باز چه کسی به دست باد دیوانه دف داده است اینجا ؟
شیدا محمدی
2010 4 آپریل دانشگاه مریلند
بسیار زیبا.