پس از یک ماه، بیستمین بازی‌های جام جهانی‌ در برزیل با موفقیت به پایان رسید. میلیون‌ها نفر در سراسر جهان پر بیننده‌ترین مراسم جهانی‌ را روزانه و مشتاقانه دنبال کردند. ۶۴ سال پیش نیز این مراسم در برزیل انجام شد. تصمیم برگزاری جام جهانی‌ در آمریکای لاتین در سال ۲۰۰۳ گرفته شد و در سال ۲۰۰۷ مهمانداری برزیل تأیید شد. ۲۰۰۷ همان سالی‌ بود که چهار شهر ریو دو ژانیرو، شیکاگو، توکیو و مادرید خود را برای برگزاری بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ نامزد کردند. علی‌ رغم تبلیغات منفی‌ بسیاری از رسانه‌های آمریکا علیه برزیل و به امید انتخاب شیکاگو ، شهر ریو برای برگزاری المپیک تابستانی ۲۰۱۶ نیزانتخاب شد. اما از آن‌ روز تبلیغات منفی‌ علیه برزیل به عنوان برگزار کننده بازی‌های جام جهانی‌ و المپیک در رسانه‌های عمده بخصوص در آمریکا و همینطور در فضای مجازی تا آستانه‌ جام جهانی‌ ادامه داشت. پیشترین تبلیغات منفی‌ در مورد عدم امنیت در برزیل و بخصوص شهرهای ساپائولو و ریو بود. طبق معمول رسانه‌ها مسائلی‌ که نه در سطح کلی‌ بلکه در گوشه‌ کنار برزیل یا ریو اتفاق میفتد، بزرگ نمایی میکردند و کشور و شهرهای مهماندار را نا امن جلوه می‌دادند. تبلیغات دیگر در مورد عدم آمادگی برزیل بود.

کشور در حال رشد برزیل، طبیعیست که اشکالات زیادی دارد اما همزمان به عنوان یک کشور سکولار دموکرات نسبتا نوپا در مسیر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی حرکت می‌کند. لیک تبلیغ ناامنی برزیل توسط رسانه‌های آمریکا که بیشترین تعداد زندانیان در جهان و بالاترین دارنده اسلحه شخصی‌ در جهان را دارد ، سوال بر انگیز بود! تظاهرات زیادی نیز از سوی تعدادی از مردم برزیل در مورد مخارج جام جهانی‌ و سوء مدیریت انجام شد، که بسیاری رسانه‌ها با اشاره به آنها سعی‌ در ایجاد حس ترس و نا امنی‌ در میان توریستهای ورزشی انجام دادند، اما ۷۰۰ هزار تن‌ از مردم جهان بدون توجه به این تبلیغات منفی‌ به برای تشویق تیم‌ خود به برزیل مسافرت کردند. بیشترین تعداد توریستها از آمریکا بودند!

اتفاقا همین که مخالفین می‌توانستند صدای خود را به دنیا و جهان برساند نشانه یی از آزادی در این دموکراسی نو پا داشت. کما اینکه بسیاری از همین تظاهر کنندگان، در مراسم و حمایت از تیم‌ خود پس از آغاز بازی‌ها شرکت داشتند.

نکته مهمی‌ که در شهرهای برگزار کننده جام جهانی‌ به چشم میخورد، روحیه مهمان نواز برزیلیها ها، کمی‌ حس خود و نژاد پرستی‌ و احساس امنیت بازدید کنندگان بود. به همچنین علی رغم وجود نیروهای پلیس، آنان جو امنیتی در شهر یا اماکن ایجاد نکرده بودند، و تنها نظاره گرا و متوجه امنیت عمومی‌ بودند و علیرغم وجودشان ، حضورشان بسیار کم رنگ به نظر می‌رسید . در صورتی‌ که در بسیاری کشورها حتی آمریکا در این نوع مراسم، تنش امنیتی در فرودگاهها و اماکن، بسیار واضح می‌باشد که در نتیجه این از حس راحتی‌ شرکت کنندگان می‌کاهد.

کشورهایی مانند ایران به کنار! که این جو امنیتی همیشه و همه جا وجود دارد، چه برسد به اینکه کسی‌ بخودش حق اعتراض دهد. در برزیل اعتصاب کنندگان اگر هم دستگیر میشدند، پس از چند ساعت آزاد میگردیدند. در ایران حتی یک بلاگ نویس هم به سالها زندان سیاسی محکوم مشوند، چه رسد به شرکت در تظاهرات به هر دلیل !

چیزی که بسیاری به آن‌ توجه نکردند این بود، که برزیل هر سال مهماندار هزاران شرکت کننده در بزرگترین جشن جهان یعنی‌ کارناوال مشهور برزیل هست. هر سال در سواحل شهر هایی مانند ریو کنسرت‌هایی‌ از مشهورترین خوانندگان و گروه‌های جهان به طور رایگان در اماکن عمومی‌ مانند سواحل ریو برای مردم با خرج دولت انجام میشود، که رفتن به همین کنسرتها صدها دلار در آمریکا و کشور‌های دیگر خرج دارد. مراسم رایگان وآتش بازی و کنسرت‌های سال نو در ریو شهره جهانی‌ دارد. ملت زنده دل‌ برزیل در بر پا کردن جشن و شادی علی رغم بسیاری سختیها تجربه فراوان دارند.

نکته قبل توجه دیگر این بود که تماشاچیان برزیلی علی‌ رغم علاقه شدید به فوتبال و کشورشان ، بر عکس تماشاگران متعصب بعضی‌ کشورها ، با دیگر تیم‌‌ها و طرفدارانشان با مهربانی رفتار میکردند. نمونه‌های بی‌ احترامی و دعوای تماشاگران از انگلستان تا ایران بسیار دیده شده است. بسیاری فکر میکردند پس از باخت ۷-۱ و ۳-۰ در دو بازی نهایی‌، برزیلیها دست به تخریب و حتی شورش میزنند و یا به تیم‌‌های دیگر یا طرفدارانشان بی‌ احترامی خواهند کرد، اما ملت برزیل حس مدنی دوستی‌ و احترام خود را به دنیای ثابت کردند.

هنگامی که مهره کمر محبوب‌ترین بازیکن تیم‌ برزیل (نی‌‌ مار) ناجوانمردانه توسط بازیکن کلمبیای شکانده شد، تیم‌ کلمیبیا بدون هیچ اشکال امنیتی بازی را به پایان رساندند و پس از شکست براحتی کشور را ترک کردند. جراحتی که در باخت بعدی تیم‌ برزیل سهمی بزرگی‌ داشت. دهها هزار تماشاگر برزیلی در مسابقه نهایی‌ جام جهانی‌، تیم آلمان را که تنها چند روز پیش با هفت گًل تاریخی‌ برزیل را شکست داده بود تشویق میکردند.

موضوع دیگر برخورد برزیلیها با تیم‌ فوتبالشان پس از دو باخت بود. علیرغم حمایتشان، از ابتدا در میان خودشان برزیلیها می‌دانستند که تیمشان امسال اشکالاتی دارد. البته این نوع باخت‌ تاریخی‌ انتظار نمی‌رفت. اما حتی اگر تیمشان با نتایج بهتری به مقام چهارم، سوم یا دوم هم می‌رسید، برزیلیها و تیمشان بجز به جام جهانی‌ قانع نمیشدند. قهرمان بودن، بستگی به اندازه انتظار از خود دارد. یک برزیلی در باخت از هیچ تیمی شادی نمیکند. یک برزیلی خود را کمتر از هیچ تیمی نمی‌داند و از خود و تیم‌ خود این انتظار را دارد که در جهان اول شود. تا هنگامی که ایرانیان تنها به صعود به جام جهانی‌ یا مرحله دوم امید داشته باشند، تا برای برابری با نیجریه با تکان دادن پرچم رژیم جمهوری اسلامی شادی کنند و قانع باشند، همان جایی‌ که سالها بوده اند و هستند خواهند ماند : ملتی حد اقلی با انواع و اقسام آزادیهای یواشکی و انتخاب میان بدتر و برترین.

هدف از این مقاله این نیست که دولت یا ملت برزیل کم عیب جلوه داده شوند، که برزیل نیز چالش‌های بسیاری از جمله فساد مالی و عدم توجه دولت به بعضی‌ مسائل زیر بنیادی ، فقر و کمبود رفاه اجتماعی وجود دارد. اما آنچه مهم است این است که برزیلیها به دنیا ثابت کردند که ملتی هستند در راه پیشرفت، متعامل، سکولار، دموکرات و خواستار صلح و دوستی‌ و احترام و پیشرفت.

۲ سال دیگر بازی‌های الیمپیک تابستانی در شهر ریو برگزار میشود. ناحیه بزرگی‌ از شهر ریو زیر ساختمان دهکده المپیک قرار دارد. تجربه جام جهانی‌ و ۲ سال وقت بیشتر، تمرکز مراسم در یک شهر و برنامه‌های زیربنایی، وعده مراسم جالب دیگری را میدهد. باشد که این بار رسانه‌های غرب ، مهربان تر به این ملت امیدوار بنگرند.

از ملت برزیل باید یاد گرفت که می‌توان مسئولیت بزرگترین مراسم ورزشی جهان را علی رغم همه کاستی‌ها به عهده گرفت، می‌توان تبلیغات منفی‌ دید و به کار خود ادامه داد، می‌توان به مردم حق اعتراض داد و از حق بیان وحشت نداشت ، می‌توان ناحقی تجربه کرد و ناحقی نکرد، می‌توان حتی شکست خورد و ضعف خود را قبول کرد وو به دل‌ نگرفت و حتی برنده را تشویق کرد، می‌توان به دیگران احترام گذشت، می‌توان به یکدیگر حق انتخاب لباس و نوع زندگی و شادی داد و در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی مردم دخالت نکرد ، می‌توان انسان بود و رنگ و ملیت و نژاد و باور و مذاهب گوناگون داشت. می‌توان به حد اقلها اکتفا نکرد و یواشکی زندگی‌ نکرد.

می‌توان پس از یک ماه نگاه به دیگر ملت‌ها ، نگاهی‌ نیز به خود کرد و از خود شروع کرد..