چهل و دو سه سال پیش یکدفعه خیلی از ایرانیها اسم بچه های پسرشان را گذاشتند روح الله.
این اسم قبلا خیلی رایج نبود. از این قبیل اسمها مثل نصرالله و لطف الله وغیره تا صد سال پیش استفاده میشد ولی بعد کنار گذاشته شدند. مردم اگر اسم فارسی انتخاب نمیکردند، از اسمهایی مثل علی و محمد و حسن و حسین و علیرضا و... استفاده میکردند. امثال روح الله و نجات الله و اسدالله زیاد محبوبیتی نداشت.
بعضی اسامی در دوره ای رایج هستند و در دوران دیگر خبری از آنها نیست.
یک زمان نامهایی مانند شمس الدین و تاج الدین و صلاح الدین میان ایرانیان باب بود. حال دیگر این اسامی محبوبیت چندانی ندارند.
یک وقت پرویز و خسرو اسامی محبوب میشوند یک زمان سوگل و سیامک ولی این نامها در زمان های دیگر ، چه پیش و چه پس، ممکن است کاربرد زیادی نداشته باشند.
بعضی اسامی فصلی هستند میایند ومیروند.
نام روح الله نیز در دوران انقلاب و بعد از آن چند صباحی بسیار محبوب بود.
نتیجه اینکه حالا در ایران شمار ناهنجاری از مردان چهل و چند ساله را داریم که نامشان روح الله است. یکی شان روح الله زم بود.
البته نام های ایرانی یا بقولی پارسی هم هستند که بسیار ناهنجارند
مانند
هوخشتره
این مشکل را یونانیان باستان هم داشتند. یک مدتی همه اسم پسرانشون را فیثاغورس میگذاشتن, بعد که ارشمیدس اومد از مد افتاد.
- فیثاغورس, پسر جان کجایی؟ شام حاضره!
فیثا فکر کنم یونانی نبود...اصفهانی بود
هر روز دوستش آرش میامد دنبالش که با هم برن مدرسه
یه روز مادر فیثا اومد دم در و گفت فیثا مریضه و نمیتونه بیاد مدرسه
آرش پرسید مگه چشه؟
مادر فیثا گفت...فیثا غورس
بعله بخندین, یونانی ها رو اصفهانی کنین, فیثا غورس و آرش میدس!