جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر ایران، سه شنبه ۱۳ فروردین در تهران درگذشت.

" پشت سر مرده حرف زدن" همواره یکی از تابو ها در ایران بوده که عواقب بسیار وخیم برای ایران خانوم و فرزندانش داشته. براساس این باور چون دیگر نمیتوانند از خود دفاع کنند باید کارنامۀ رفتگان را به بایگانی سپرد.

خوشبختانه شواهد گویای آن میباشد که بصورت فزاینده این معضل اجتماعی در حال پالایش است و باور بر آموختن از خطاهای گذشتگان و یادآوری آنها راه را برای تکرارش توسط دیگران ناهموار تر و هزینه آنرا بیشتر میکند مورد وثوق بسیاری قرار گرفته است.

بله، نام مرحوم مشایخی بعنوان یکی از پیشکسوتان تآتر و سینمای ایران به ثبت رسیده، ولیکن همدستی او با حاکمیت فاشیسم اصلاح ناپذیر اسلامیست ایرانی کُش و ایران ویران کُن موجب بدنامی او گشته.

یادمان باشد کردار زشت همه؛ حتی بهترین ها، اگر با ستمگران و تبهکاران همدستی کرده باشند در کشورهایی که به نعمت دموکراسی رسیده اند همواره جزئی از کارنامۀ عمومی آنان است و غالباً موجب بدنامی آنان.

تنها راه رهایی، تلاش بی امان برای سرنگونی کلیت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیست ها میباشد. تحریم های کمر شکن و کپی برداری از مُدل رهایی بخش در آفریقای جنوبی و برمه نقشه راه است.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

 تبریک 

پ.ن. برای نمونه به اینجا و اینجا هم سرکی بکشید. 

عکس بالا در دوران خوش استبداد پهلوی ایرانساز؛ از چپبهروز وثوقی، جمشید مشایخی، بهمن فرمان آرا، فخری خوروش، پروانه معصومی مجیزگوی کنونی رهبر فاشیست هاو کامران شیردل در دیداری با شهبانو فرح.