جمشید مشایخی ، یکی از کهنه کاران تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است که بعد از انقلاب بد عاقبت هم با حضرات حاکم کنار آمده و به کارش در ایران ادامه داده.

اخیراً از او مصاحبه تلویزیونی پخش کردند که قسمتی از آن توجه برخی را جلب کرده است. میگوید همسرش صدای "خیلی عالی" داشته ولی مشایخی بدلیل متعصب بودن  "نمیگذاشته"  آواز بخواند.

احتمالاً استفاده مشایخی از فعل ماضی "تعصب داشتم" و حالت چهره او برای آنست که القا کند اکنون از جلو هنرنمایی همسرش را گرفتن پشیمان میباشد، شاید هم این تمایل در ندیدن هنرمندی در قامت سانسورچی هنر این برداشت را ممکن میکند.

به هر صورت، واکنش مصاحبه کننده هدف این چند سطر است که جایی برای شک و تردید نمیگذارد و با شور و شوق تاکید میکند:

"این خیلی خوبه، اتفاقاً آدم از مردهای بزرگی مثل شما تعصب اون دوران را هم انتظار داره، بسیار هم اتفاق خوبیه، زنده باد ".

حاج آقا سالاری و زن ستیزی حاد جزء لاینفک دی اِن اِی فاشیست های اسلامیست "اصلاح" طلب و غیره است و از هر فرصتی برای تایید و ترویج توحش آپارتاید جنسیتی استفاده میکنند.

بدینوسیله یک دو دستی خاک عالم تو سر خرت به این رشیدپور ارسال میگردد.

مولانا:

سخت گیری و تعصب خامی است

تا جنینی کار خون آشامی است

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

عکس بالا در دوران خوش استبداد؛ از چپ: بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، بهمن فرمان آرا، فخری خوروش، پروانه معصومی ( مجیزگوی کنونی رهبر فاشیست ها) و کامران شیردل در دیداری با شهبانو فرح پهلوی.