تابلوی نقاشی که در بالا مشاهده می کنید اِستانچیک نام دارد، اِستانچیک عنوانی بود که در دوره رنسانس و حکومت زیگیسموند اول ـــ برای دلقک‌های درباری لهستان استفاده می‌شد، در آن زمان دلقک‌های دربار نه تنها موظف به خنداندن پادشاه بودند، ‌بلکه می‌توانستند به طور غیرمستقیم ـــ به پادشاه مشاوره بدهند، این چنین حکایتِ آشنائی را می‌‌توانیم در میانِ دلقک‌های دربار ایران ـــ از سلطان محمود غزنوی تا سلطان ناصرالدین شاه قاجار را نیز شاهد باشیم.

این تابلو نقاشی تصویری غافلگیرکننده ارائه می‌دهد، دلقک در حال بذله‌گویی نبوده ـــ بلکه پشت پرده‌هایی که احتمالا سوی‌ دیگر آن مهمانی رقص و پایکوبی برپاست (منظور مهمانی بونا اِسفورزا است، ملکه ای باهوش، پرانرژی و جاه طلب)،‌ تنها و نگران نشسته است، احتمالا نگرانی او به این دلیل است که در آن زمان لهستان ـــ ‌در حال از دست دادن شهر اسمولنسک (شهری است در کنار رودخانه دنیپر ـــ در روسیه فعلی، جنگ در اکتبر ۱۶۳۲ میلادی هنگامی آغاز شد که نیروهای روسی سعی در تصرف شهر اسمولنسک داشتند، درگیری های کوچک نظامی ـــ نتایج متفاوتی را برای هر دو طرف به همراه داشت، اما تسلیم نیروی اصلی روسیه در فوریه ۱۶۳۴ میلادی ـــ منجر به معاهده پولیانووکا شد، روسیه کنترل لهستان ــ لیتوانیایی بر منطقه اسمولنسک را پذیرفت ولی نبردهای متفرقه ـــ ۲۰ سال دیگر ادامه داشت) بود.

این اثر کاری از یان ماتیکو ـــ نقاشِ لهستانی است، سبک و نحوه نقاشی‌های این هنرمند نیز حائز اهمیت است، تابلوهای نقاشی او به مرور از سبکِ کلاسیک (اصول و ارزش‌های زیبایی‌شناسی) ـــ به امپرسیونیست (دریافت و برداشت مستقیمِ نقاش از دیده‌های زودگذر ـــ به‌ شکلی رویاگونه به تصویر می آیند) تبدیل شدند، لحظاتی که او برای نقاشی کردن انتخاب کرده بوده ـــ سینمایی است، احساسات در آن کاملاً فوران می‌کند.

این تابلو نقاشی در حال حاضر در موزه ملی «ورشو» ‌نگهداری می‌شود.