تعداد سربازان و درجه داران وظیفه چقدر است؟!
هرسال صدها هزار نفر جاماندگان مذکر کنکور و فارغالتحصیلان باز هم مذکر دانشگاهها برای گذراندن دورۀ سربازی به ارتش و سپاه و تعداد خیلی کمتری به نیروهای انتظامی و غیره میپیوندند.
از قضا پاسدارهای وظیفه کمی تا قسمتی گشادباز و تنبل تشریف دارند و بهوای آسانگیری و خرتوخر بودن سپاه به آنجا میروند.
وهمین فضای خرتوخر این سؤال را پیش میکشد که اگر این پاسدارهای خدمت اجباری؛ یهو فیلشان یاد هندوستان کند و سر مراسم حاضر نشوند و حبّ جیم بزنند و بجای پیشفنگ، جیمفنگ کنند؛ از چهار تا سربارِ کادری در برابر انبوه این سربازان چه کاری برمیاید؟
در ارتش چطور؟
اگر شعلۀ تلاش مردم برای تحول اساسی اندکی بیشتر بالابگیرد؛ فرماندهان مجبور میشوند که یا وظیفهها را در پادگانها بنوعی زندانی کنند و یا با گفتن اینکه فعلاً برید خونههاتون تا خبرتون کنیم، ترخیص کنند!
یادمان باشد که این جوانان هم تا چند ماه پیش مثل همین دانشآموزان و دانشجویان تظاهرکنندۀ اینروزها بودند و بهمین دلیل ابداً مورد اعتماد دستگاه سرکوب نیستند.
برای آزادکردن این ظرفیت عظیم اجتماعی چه میتوان کرد؟
پاسخ این سؤال؛ ضمن نجات جوانان این مرزوبوم از خدمت به ضحّاک؛ نیروهای نظامی و انتظامی او را به پوسته و تفالۀ انار آبلمبو تبدیل خواهد کرد!
و از طرف دیگر بازگشت این سربازان وظیفه به شهرهایشان؛ در نحوۀ مطالبات مردم تحول ایجاد خواهد کرد.
کنشگر هشیار؛ بجای مجلهزردبازیهای لوس باباپیرمردی و خالهزنکی از جمله گیر کق دادن بکاربرد همین دو ترکیب که معلوم نیست از کدام طرفشان جنسیتی هستند (!) ششدانگ هوش و حواسش را به کارهای مهمتر میدهد.
بجای فحش دادن به اِبیِ خواننده و یا هل دادن مهناز افشار و سردرآوردن از اینکه سلمونی محسن نامجو کجاست؛ به چندصدهزار جوان نوزدهبیست تا سی ساله که دورۀ خدمت وظیفه را میگذرانند فکر میکند و اجازه نمیدهد ستون پنجمیها و ابلهانی که گوسفندوار پشت سر آنها قطار میشوند؛ فکر او را از کار بیندازند و مسیر مبارزه را منحرف کنند!
طرف میگفت: یعنی میگین ما هممون احمقیم دیگه؟!
میگم: والّا به این صراحت و عمق و وسعت ده ریشتری نمیگم ها! ولی هرچی شما بگین!
نظرات