هممیهنان آزادیخواه و خواهان براندازی جمهوری اسلامی!
خیزشی که از دی ماه ۱۳۹۶ در ایران شعلهور شده و بانگ براندازی جمهوری اسلامی را دگربار در صدر خواستههای ملت ایران قرار داده، فصلی تازه از تلاش دیرینهی ما ایرانیان برای برپایی دموکراسی، عدالتخانه و حکومت قانون است. این خیزش مترقی و پیشرو -که ارزشها و مطالبات آن در نقطه مقابل انقلاب مرتجعانه ۱۳۵۷ قرار دارد- بارقههای امیدی حقیقی برای نجات میهن از دست فرقهی تبهکارِ اشغالگر حاکم را در دلهای میهندوستان در سراسر جهان زنده کرده است. این در حالی است که هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب این فرقه، به پشتوانه پول نفت و با هدف حفظ «سفره انقلاب»، جمع کثیری از روزنامهنگاران و تحلیلگران و لابیگران را در داخل و خارج کشور در استخدام خود دارند و با تمام توان میکوشند تا صدای براندازان به گوش جهانیان نرسد و خواستههای به حق آنها مورد حمایت جامعه جهانی قرار نگیرد. از اینرو، ما به عنوان جمعی متکثر از مخالفان جمهوری اسلامی آمدهایم تا در حد توانمان به این توطئه سکوت پایان دهیم و صدای براندازانه و خواهان تغییر ملت ایران را در چهارگوشه جهان انعکاس دهیم و پژواکی باشیم برای آن فریادی که در خیابانهای ایران طنینانداز شده است: «ایران را پس میگیریم.» در این مسیر پس از مدتها بحث و گفتگو مفتخریم که موجودیت “فَرَشگَرد” (Revival) را از طریق این بیانیه اعلام کنیم.
به باور ما اکنون زمان انتخاب و عمل برای همه کسانی که خواهان برانداختن رژیم جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با یک دموکراسی سکولارند، فرا رسیده است. تظاهرات فراگیر دیماه ۱۳۹۶ و اعتراضات و اعتصابات مداوم پس از آن در حال فرسودن دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی است. فشار تحریمها به زودی کمر بوروکراسی حاکم را خواهد شکست و مقابله با ماجراجوییهای منطقهای سپاه پاسداران نیز هیمنه پوشالی دستگاه نظامی آن را فرو خواهد ریخت. شرایط داخلی و بینالمللی، اینک ما را در موقعیت ویژهای قرار داده است و چنین فرصت کمنظیری برای براندازی جمهوری اسلامی نباید به آسانی از کف برود.
جمعی از ما در دیماه ۱۳۹۵ نامهای خطاب به رییسجمهور منتخب امریکا نوشتیم و از او خواستیم تا: «تحریمهای موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی آیتالله خامنهای را گسترش دهد و از وزارت خزانهداری آمریکا بخواهد که این تحریمها را با قدرت به اجرا درآورد؛ یک رژیم جامع تحریم را علیه آن گروه از مقامات ایرانی که ناقض حقوق ایرانیان در ۴ دههی گذشته بودهاند، تدوین کند؛ یک ائتلاف بینالمللی را برای فشار بر جمهوری اسلامی و وادار کردن این رژیم به متوقف کردن برنامه موشک بالستیک دوربردش تشکیل دهد؛ و همچنین با رفتار مخرب سپاه پاسداران در منطقه، در تمام جبههها و با تمام ابزارهای موجود مقابله کند.»
اینک ۲۰ ماه پس از نگارش آن نامه، بسیاری از خواستههای مطرحشده در آن یا اجرایی شدهاند یا در آینده نزدیک محقق خواهند شد. ما همچنان بر این باوریم که آن خواستهها با تضعیف رژیم جمهوری اسلامی و دستگاه سرکوبش، فرصت مناسبی را برای مردم ایران فراهم میکند تا تکلیف دیکتاتوری اسلامگرای حاکم را یکسره کنند.
اگرچه این دیکتاتوری فاسد و ناکارآمد، با چهاردهه شعارهای توخالی و سیاستهای ایرانویرانکن خود، عامل اصلی شرایط ویژه کنونی است اما رهبران آن، این شرایط را تا حد زیادی ماحصل تغییر و تحولات در دستگاه سیاسی امریکا میدانند و تصور میکنند که با تغییرات سیاسی در آمریکا، فرصت خواهند داشت تا خود را از زیر فشار فلجکننده کنونی رها کنند. حسن روحانی در سخنرانی روز ۵ خرداد ۱۳۹۷ خود در جمع «علما و روحانیون» آشکارا به این موضوع اشاره کرده است.
حتی اگر تغییرات سیاسی فضای بینالمللی منجر به کاهش فشار بر رژیم جمهوری اسلامی نشود، فرقه تبهکار حاکم بر ایران نشان داده که برای «حفظ نظام» از هیچ «نرمش قهرمانانه» یا عقبنشینی مذبوحانه و امتیاز دادن از کیسه منافع ملی ایرانیان ابایی ندارد و چنانچه لازم بداند، از خزر تا خلیج فارس را به چوب حراج میزند. همانطور که عقبنشینی موقتی جمهوری اسلامی از برنامه هستهایاش مشکلات ما را حل نکرد، پذیرش شروط دوازدهگانه وزیر خارجه آمریکا و عقبنشینی موقتی جمهوری اسلامی از برنامه موشکی و ماجراجوییهای منطقهایاش نیز مرهمی بر زخمهای مردم ایران نخواهد بود. گام نخست اصلاح امور در ایران، سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است. به باور ما سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق اعتصابات گسترده، تظاهرات سراسری و مبارزات مدنی، هم ممکن است و هم مطلوب و هم تنها گزینه برای حفظ ایران.
امضاکنندگان این بیانیه آماده همکاری و هماندیشی با مخالفان سیاسی در داخل و خارج برای سرنگونی جمهوری اسلامی در چارچوب و در راستای منافع ملی ایرانند و اعلام میکنند که درهای “فَرَشگَرد” (Revival) به روی همه براندازانی که به شروط حداقلی مشترک میان امضاکنندگان معتقدند، باز است. ما به ویژه دست یاری به سوی آن گروه از همنسلان خود دراز میکنیم که نقشی در روی کار آمدن “فرقه تبهکار” در سال ۱۳۵۷ و تداوم آن در نزدیک به ۴۰ سال گذشته نداشتهاند و خود قربانی تبعیض، فساد، تباهی و ناکارآمدی این فرقه بودهاند.
-
ما جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر و استمرار آن را خطری بزرگ برای کیان میهن میدانیم و بر این مبنا معتقدیم که سرنگونی جمهوری اسلامی، گام نخست برای نجات ایران است.
-
ما به برپایی یک دموکراسی سکولار-لیبرال برای ایران باور داریم که در آن، «جدایی نهاد دین از حکومت» و «آزادی مذهب و عقیده» تضمین شده باشد. شکل این نظام در فردای براندازی جمهوری اسلامی به دست مردم ایران انتخاب خواهد شد.
-
ما با اعتقاد به برابری حقوقی همه ایرانیان، با هرگونه تبعیضی علیه شهروندان ایران، از جمله تبعیض بر مبنای مذهب و عقیده و باور، جنسیت، گرایش جنسی، قومیت و یا نژاد مخالفیم و باور داریم قوانین فردای ایران باید منطبق با اعلامیه جهانی حقوق بشر وضع شوند.
-
ما با اسلام سیاسی و ایدئولوژیهای کمونیستی (ارتجاع سرخ و سیاه) مرزبندی مشخص داریم و معتقدیم این ایدئولوژیها، در گذشته، حال و آینده ایران، زیانبار و ویرانگر بودهاند و خواهند بود.
-
ما سیاست خارجی غربستیز، امریکاستیز و اسراییلستیز را به زیان منافع ملی ایران میدانیم و خواهان همزیستی مسالمتآمیز و همکاری اقتصادی-سیاسی ایران با همسایگان و همه کشورهای منطقه و جهانیم.
-
ما به نقش کلیدی و محوری شاهزاده رضا پهلوی در اتصال همه بخشهای جامعه ایران و اتحاد مخالفان سکولار-دموکرات جمهوری اسلامی باور داریم و معتقدیم در دوران گذار، حضور وی در میانه میدان، کمک شایانی خواهد بود به همبستگی ملی، حفظ کیان و یکپارچگی کشور و گذار آرام و سالم از نظام مستبد دینی به حکومتی دموکراتیک و سکولار.
شهریورماه ۱۳۹۷
۱- عبدالرضا احمدی
|
۱۱- سعید حسینپور
|
۲۱- حامد شیبانیراد
|
۳۱- داریوش کوشکی
|
۲- شیوا آرونوی
|
۱۲- روناک خاکبان
|
۲۲- اشکان صفایی حکیمی
|
۳۲- علیرضا کیانی
|
۳- ساناز آریا
|
۱۳- شِی خطیری
|
۲۳- سیاوش صفوی
|
۳۳- دامون گلریز
|
۴- علی اشتری
|
۱۴- سعید درخشندی
|
۲۴- برزومهر طلوعی
|
۳۴- مسعود مسجودی
|
۵- امیرحسین اعتمادی
|
۱۵- نیما راشدان
|
۲۵- احمد عشقیار
|
۳۵- کاوه مهر
|
۶- امیریحیی آیتاللهی
|
۱۶- مازیار رزاقی
|
۲۶- صبا فرزان
|
۳۶- بهزاد مهرانی
|
۷- محمد ایزدی
|
۱۷- پدرام رفعتی
|
۲۷- شروان فشندی
|
۳۷- میثم مهرانی
|
۸- سیاوش بهمن
|
۱۸- دینا زیاری
|
۲۸- امیر فصیحی
|
۳۸- یوحنا نجدی
|
۹- میترا جشنی
|
۱۹- علی سعادتملی
|
۲۹- عرفان کسرایی
|
۳۹- هنگامه یزدری
|
۱۰- دانیال جعفری
|
۲۰- سلمان سیما
|
۳۰- شیما کلباسی
|
۴۰- اشکان یزدچی
|
گذار آرام ناممکن است.
اینها همانهائی هستند که به ترامپ تشویق نامه تحریم ها را نوشتند...
برای من نکتهٔ کلیدی هدف تشکل اجتماعی است و مرزبندی روشن با ارتجاع سرخ و سیاه. شاید با اعلام «گذار ناآرام» نشود به هدف تشکل رسید. توهمات در دینامیسم حرکت اجتماعی خود را اصلاح خواهند کرد. ضمن اینکه دست و بال آنها را در عرصهٔ دیپلماسی بینالمللی بازتر خواهد کرد... تا جایی که شاید هم شدنی باشد.
بهرحال خبر خوبی بود.
اشاره و اتکا آنان به نقش کلیدی شاهزاده, بدون یادکرد از تنها سند مترقی و آزادیخواهانه تاریخ معاصر ایران, قانون اساسی سلطنت مشروطه, قدری قابل تامل و پرسش برانگیز است.
جدا از اینکه اصولاً مغز این نسل بکلی منجمد شده و کار نمیکند (و چندان گناهی هم ندارد) ولی دستکم باعث و بانی این انجماد مغزی -ارتجاع سرخ و سیاه را- تشخیص دادهاند. در مورد قانون اساسی با شما موافقم. جدا از اینکه به گفتهٔ خودشان جمع زیادی از این گروه جمهوریخواه هستند [همان انجماد مغزی] نمیتوانند کاسهٔ داغتر از آش باشند و مواضعی بگیرند که خود رضا پهلوی به مبانی آن خیانت کرده است.
با وضع اسفناک مردم ایران و آمادگی این رژیم برای فدای ایران و ایرانیان باید اذعان کرد مظهر تجددخواهی بغیر از رضا پهلوی نداریم.
حاشیه: گول تقیه «رفقا» و دفاع دروغی از مشروطیت را نخورید.
اینکه بغیر از رضا پهلوی, مظهر تجدد خواهی نداریم, ناشی از لیاقت اوست, یا بی لیاقتی بقیه ما؟
در کشوری که چهل سال رژیم اسلامی حاکم بوده است کسی سهمی از «لیاقت» ندارد. از چهل سال پیش رضا پهلوی مظهر ایران تجددگرای پیش از انقلاب بوده و هنوز هم این میراث تاریخی تعیین کنندهٔ صفبندی میان تجدد و ارتجاع است.
من بخصوص از انتخاب نام «فرشگرد» لذت بردم که به این تجددگرایی رنگی ایرانی داده است.
با اجازه تان, این لینک را به پاس یادداشت زادگاه واژه دموکراسی, میگذارم اینجا...