بر کسی پوشیده نیست که ایران پس از انقلاب بدعاقبت به سرزمین عجایب تبدیل شده است، چند نمونه دم دستی:

- سیستم رسمی سیاسی کشور جمهوری است ولی یکنفر غیر منتخب برای مادام العمر قدر قدرت و همه کارۀ کشور است.

- بدلیل آپارتاید قانونی جنسیتی، زنان غیر ایرانی در ایران میتوانند وارد ورزشگاه ها شوند، ولی زنان لحاف-پیچ حجاب زورکی شدۀ ایرانی نه.

- در حالیکه ایرانیان به سیه روزی نشانده شده نیاز مبرم به مدرسه، بیمارستان، خانه و ...دارند، ثروت ملی آنان خرج مدرسه، بیمارستان، خانه سازی و ...برای دیگران در دیگر کشورها میشود.

- این هم نمونۀ اخیر، حاکمیت فاشیسم دینی ایرانی کُش و ایران ویران کُن که در سرکوب آزادی و نقض حقوق بشر انسان ایرانی مشهور است، یکی از کادرهای سابقه دارش قهرمان آزادی بیان میشه.

صادق زیباکلام، ور دست حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) کمیسار "پاکسازی" در انقلاب فرهنگی است که از اولین یورشهای همه جانبه و سازماندهی شده برای سرکوب آزادی بیان بود و با بستن دانشگاه ها و اخراج بیشمار اساتید و دانشجویان بدلیل عدم مطابقت با فاشیسم اسلامیستی ضربۀ مهلکی به آزادی در ایران زد و پس از آن هم وردست سروش همواره از مدافعان نستوه فاشیسم دینی بوده:

 

به عبارت دیگر؛ جایزۀ آزادی بیان دویچه وله آلمان به همچنین سرکوبگر آزادی همان قدر معنی میدهد که دویچه ولۀ آلمان به حاج سعید طوسی قاری ویژۀ بارگاه رهبر فاشیست ها و  تجاوزگر جنسی به حداقل ١٩ بچه برای دفاع از حقوق کودکان جایزه بدهد.

تنها راه رهایی، تلاش بی امان برای سرنگونی کلیت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیست ها میباشد. تحریم های کمر شکن و کپی برداری از مُدل رهایی بخش در آفریقای جنوبی و برمه نقشه راه است.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

 

عکس بالا؛ مدافع آزادی بیان دست به گردن سیداحمد خمینی،  نتیجۀ بنیانگذار آزادی در ایران.

برای نمونه به اینجا، اینجا، اینجا و اینجا هم سرکی بکشید.