به این وسیله از سرلشکر سید عطاءالله صالحی برای دادن نسبت ناروا به ایشان پوزش میخواهم. 

درست یکسال پیش در همین روزهای اردیبهشت اشتباه بزرگی مرتکب شدم که یکسال طول کشید تا به آن پی ببرم. دیگر همواره مراقب خواهم بود که به سرلشکر سید عطاءالله صالحی نسبت ایراندوستی و حفظ حرمت ارتش ملی ایران را ندهم.

از نوشته سال پیش:

سرلشکر عطاءالله صالحی، فرمانده کل ارتش ایران درباره اعزام گروهی از تکاوران تیپ ۶۵ نوهد به سوریه گفت:‌ برخی از داوطلبان به سوریه اعزام شدند که تحت مسئولیت «همان سازمان مسئول» هستند و ممکن است از تیپ ۶۵ نیز در میان آنها باشند.

باید این زبلی ارتش ملی ایران که دریافته نباید نامش به قتل عام زنان، مردان و کودکان سوری آلوده گردد را به فال نیک گرفت. باشد که امیران ایرانی این نیروی میهنی در روز موعود هم دریابند که وظیفه آنان دفاع از ایرانیان آزادیخواه در برابر وحوش اصلاح ناپذیر حاکم ایرانی کُش و ایران ویران کُن  میباشد.

و این هم دلیل پی بردن به خوش خیالی در باقیماندن اندکی ایراندوستی و حفظ شأن ارتش ملی ایران توسط سرلشکر سید عطا الله صالحی.

همینطور که نریمان در ابتدای گزارش تحقیقی هفتگی خودش میگوید (ویدیو ↓)، روزی خواهد رسید که پس از رهایی ایران، ایرانی و جهان از نکبت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیسم دینی، آیندگان ایرانزمین انگشت به دهان بمانند که فرماندۀ کل ارتش ایران با بلغور زنجیره ای از کلمات عربی که بطور قطع اکثر ایرانیان معنی آن را نمیدانند پاچه خاری آخوندی را میکند که دستش به خون بیشمار ایرانیان آلوده و منافع ملی ایران برایش پشیزی ارزش نداشته و کشور و ایرانیان را به خاک سیاه نشانده است.

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

تبریک

عکس بالا؛ سید عطاءالله صالحی، فرماندۀ پاچه خار کل ارتش ایران

پ.ن. اینکه از تصدق سر وحشت حاکمیت فاشیست های اسلامیست از ارتش ملی ایران دو تا ارتش دیگر، بسیج و پاسداران، برای پاییدن آن راه انداخته شده و پس ماندۀ منابع مالی، رفاهی و تسلیحاتی آن دو نور چشمی به ارتش ملی ایران میرسد موضوع این نوشته نبود.